ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 لاغری... 🍃🍃🍂🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#ارسالی_اعضا 🌺❤️
برنامه اسلامی #لاغر_شدن بدون عوارض!!
❇#خوردن_سویق_جو خشک، صبح ناشتا، دو قاشق غذا خوری. هم تقویت کننده است و هم به علت توانی که به انسان میدهد انسان میتواند غذای کمتری استفاده کند، بدون اینکه ضعیف شود! بلکه طبق روایات باعث تقویت هم میشود.
❇#نخوردن_ناهار. علاوه بر اینکه باعث میشودکه سودای کمتری در بدن ایجاد بشود، چون خود ناهار خوردن باعث سودا میشود و خلط نا مناسبی در بدن ایجاد میکند (این مورد خصوصا در روایت آمده که خوردن غذا-میوه و انجیر و کشمش و کاهو یک وعده غذایی نیستند- بین صبحانه و شام باعث فساد بدن میشود)، آدم با اشتهای بیشتری شام میخورد و غذا خوردن با اشتها برای سلامتی خیلی مفید است. اینجوری هم شام که خودش باعث تقویت بدن است، ترک نمیشود و هم آدم هرچه دلش میخواهد می خورد!!! البته این مورد چندتا شرط دارد اول اینکه حتما باید صبحانه خوب و کامل خورده شود و دوم این که #ترک_یک_باره #ناهار بد است چون کسی که به یک چیزی هر چند بد، عادت داشته باشد ترک کردن یک باره آن باعث عوارض میشود. و همون اصطلاح که میگوید ترک عادت مرض است؛ واقعا درست است روایات هم همه این چند مورد را تایید میکند.
❇استفاده از #سرکه در برنامه غذایی بلکه به عنوان یک وعده غذایی که هم چربی های مضر را آب میکند و هم قلب را تقویت میکند و هم عقل را زیاد میکند و هم کرم های بدن را میکشد(باید ناشتا مصرف شود) و هم لثه را تقویت میکند و...!!! البته منظور سرکه اسلامی یا همان سرکه خمری است.
✅سرکه لاغر کننده نیست ،بلکه چربی مضر(LDL)را از بین می برد.
❇استفاده از #ماهی_تازه. یعنی تازه تازه که همون روز از آب گرفته باشن. در روایت دارد که بدن را آب میکند! مورد خوبی میتواند باشد.
❇ استفاده از #دم_کرده_برگ_سنا و گل محمدی هفته ای یک بار که باعث بر طرف شدن چربی ها خصوصا چربی های شکم میشه. و البته فواید زیادی هم داره به طوری که درمان همه دردها معرفی شده در روایات.👈 در روایات آمده که اگر چیزی مرگ را دفع کند همانا #سنا است!!!
البته #سنا یه مقداری شکم را روان میکنه و مسهل قوی است.(با کمی گل محمدی دم شود بهتر است)
همه موارد بر گرفته از روایات است و هیچگونه عارضه برای بدن ندارند به شرط یک باره عمل نکردن.
👆چکیده موارد بالا 👆
1. هر روز صبح، ناشتا حمام رفتن باعث لاغری می شود؛
2. خوردن ماهی؛در هفته سه روز پشت سر هم یا هر روز (شاید خوردن ماهی هر روز بر روی مردمی که نزدیک دریا هستند اثر لاغر کننده نداشته باشد)
✅برای لاغر شدن نباید ماهی را سرخ کنید.
3. غذاها و گیاهان گرم مانند گردو بدن را لاغر می کند.
4. #خرفه: برگ خرفه و دانه خرفه را قبل غذا بخورید، اشتها را کم می کند.
5. داروی کاهنده اشتها؛کمینه ۳ بسته
6. سنای مکی: هفته ای دو بار؛به فاصله سه شب یکبار -#ده_دقیقه_دم_بکشد-یک یا دو قاشق غذا خوری در یک لیوان متوسط آب جوش .
7. حذف ناهار؛
8. سویق جو👈بجای صبحانه مصرف شود بهتر اثر میکند.۵تا۷قاشق غذاخوری بدون آب و به آرامی خورده شود.👉
استاد تبریزیان
زاهدی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 رفتار شهیدانه... 🍃🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#شهیدانه
🔆رفتار شهید بروجردی با یک سرباز...
خودش را برای رفتن به ماموریت آماده میکرد که یک «سرباز» وارد اتاق شد و به مسئول دفتر فرمانده گفت که مرخصی لازم دارد و وقتی با جواب منفی روبرو شد، با ناراحتی پرسید: بروجردی کجاست؟ می خواهم با خودش صحبت کنم.
محمد رو کرد به سرباز و گفت: فرض کن که الان داری با بروجردی صحبت میکنی و او هم به تو میگوید که نمیشود به مرخصی بروی. شما سرباز اسلام هستید و به خاطر عدم موافقت با یک مرخصی که نباید اینطور عصبانی بشوید.
این حرف انگار بنزینی بود که بر آتش درون سرباز ریخته شد و او را شعله ورتر کرد و ناگهان سیلی محکمی به گوش محمد زد و گفت: اصلا به شما چه ربطی دارد که دخالت میکنی و با همان عصبانیت هر چه از دهانش در آمد نثار محمد کرد.
محمد به او نزدیک شد و خواست بغلش کند، سرباز گمان کرد میخواهد او را کتک بزند؛ مقاومت کرد و خواست از خودش دفاع کند، محمد بوسهای بر پیشانی سرباز زد و گفت بیا داخل دفتر بنشینیم و با هم صحبت کنیم.
اما سرباز که هنوز نمیدانست با چه کسی طرف است، با همان عصبانیت گفت اصلا تو چه کارهای که دخالت میکنی؟! من با بروجردی کار دارم.
محمد لبخندی زد و گفت خب بابا جان بروجردی خودم هستم.
سرباز جا خورد و زد زیر گریه. گفت هر کاری کنی حق با توست و اگر میخواهی تبعیدم کن یا برایم قرار زندان بنویس.
اما بروجردی نه تبعیدش کرد و نه برایش زندان برید و به سرباز گفت: حالا برو مرخصی، وقتی برگشتی بیا تا بیشتر با هم صحبت کنیم تا ببینیم میشود این عصبانیتت را فرو نشاند.
از آن روز به بعد سرباز عصبانی شد مرید محمد. وقتی که از مرخصی برگشت، به خط مقدم رفت و عاقبتش ختم به شهادت شد.
خبر برخورد فلان نماینده مجلس با سرباز ناجا را که شنیدم، یاد روایتی که در بالا خواندید افتادم. حضور امثال عنابستانی در مجلس و ردههای مدیریتی کشور، خیانت است به آنهمه خونی که پای حفاظت از این نظام و انقلاب ریخته شد؛ از جمله خون بروجردی.
و سوال این است که چه شد که از بروجردی به عنابستانی رسیدیم؟
کاش میشد برگردیم به قبلتر ها؛ به روزگار بزرگانی چون بروجردی ها و کاظمی ها..
🍃🍃🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#خانومها_بخونن
یه وقتایی خانوما از این ناراحت میشن که چرا همسرشون وقتی بیرونه یه مدت طولانی بهشون زنگ نزده...
🔹و وقتی زنگ زد؛
تا گوشی را جواب دادن
کلی غر و طعنه میزنن و بدون سلام و احوال پرسی یه دفعه میگن:
😡چه عجب یادت افتاد یه زن و بچه ای هم داری
یا
😡معلوم هست تو کجایی؟؟
😡نباید با خودت بگی من مردم یا زنده؟
😡از اونموقع تا حالا دنبال خوش گذرونیت بودی چه عجب یه زنگ زدی...
و...
⛔️⛔️⛔️
میدونی به جاش تا گوشی را جواب دادی چی بگی؟که تاثیرش هم خییییلی بیشتر از این همه غر و دعواست...
تا گوشی را جواب دادی بگو:
وای عزیزم خیلی خوشحال شدم که زنگ زدی؛
حالت چطوره؟
🔹🔸در حالت اول فقط شوهرتو بیشتر از خودت دور میکنی،آیا دفعه ی بعد رغبت داره که بهت زنگ بزنه؟وقتی این همه جیغ و داد را پشت گوشی میشنوه؟
🔸🔹ولی در حالت دوم شوهرت خودش انقدر شرمنده میشه که توضیح برات میده،و سعی میکنه جبران کنه...
✅حالا دیگه خودت انتخاب کن...
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
باران میگوید
گلی جانم بزن رولینک تا درکنار هم باشیم👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
ملکـــــــღــــه
چون همه مطلع بودن از وضعيتم ، به سرعت خودشون رو بهم ميرسوندن…دكتر اومد و بعد از معاينه گفت كه فوري ا
ولي خوب واسم مهم نبود…مهم اين بود كه بچه من سالم به دنيا اومده بود …و منم سالم بودم و قرار بود براش مادري كنم …لحظه اي كه از اتاق عمل خارجم كردن … من و دخترم رو با هم بيرون اوردن ..ميلاد بدون اينكه به يچه نگاهي بندازه دويد سمت من …و گفت
+بارانم…خوبي؟!
لبخندي بهش زدم و گفتم
-من خوبم …برو سراغ دخترمون …
و تازه انگاري يادش افتاد من واسه زايمان رفته بودم …با عجله رفت و دخترمون رو از توي تختي كه داشتن باهاش مياوردنش اروم و با احتياط بلند كرد…شروع كرد قوربون صدقه رفتن …بالاخره من رو بردن داخل اتاق ، ديدم همه قبل من اونجا جمع شدن…با ورودمون ولوله اي به راه افتاد…هر كسي يه جوري خوشيش رو نشون ميداد..
صداي خنده لحظه اي توي اتاق قطع نميشد…همونجا اعلام كرديم كه اسم دخترمون نفس هست …چون براي من و ميلاد مثل نفس بود…با سختي زيادي به دنيا اومده بود و قطعا ميشد نفسمون..
فرداي اون روز از بيمارستان مرخص شدم…يه پرستار براي بچه ميلاد گرفته بود …يه خدمتكار هم كه از دوران بارداريم بود براي انجام كارهاي خونه…الان از اون روز ٨ ماه ميگذره …
نفس من الان ٨ ماهه هست …زندگيم روز به روز با حضور ميلاد و نفس داره قشنگ تر و جذاب تر ميشه …حس ميكنم تمام سختي هايي كه كشيدم داره اثارش از روح و روانم پاك ميشه…هر روز خوشحال تر از روز قبلم …درسته زندگيم بالا و پايين زياد داشت ولي اخرش خوش بود و شاد…زندگيم به روال عادي برگشته ، ماني همچنان اكثر اوقاتش كنار منه و عميقا و شديد به نفس وابسته هست و به شدت روش حساسه…كافي كسي زيادي كنار نفس باشه ماني شاكي ميشه..
چند وقت پيش هم بعد از چند سال جرات كردم و از ميلاد و مهراد راجع به اون باند پرسيدم ، زانيار موقع فرار تير خورده و كشته شده ، مريم و شوهرش فراري هستن و كل افرادي هم كه توي عمارت بودن دستگير شدن …ممنون از اينكه داستان زندگيم رو خوندين ، ممنون از نویسنده كه زحمت كشيد جوري داستان رو نوشت كه خودمم يه جاهايي هيجان داشتم 😂😂
اميدوارم هر روزتون بهتر از ديروزتون باشه دوستدار شما باران❤️
دوستاي خوبم سرگذشت باران هم به اتمام رسيد…
من همه تلاشم رو ميكنم كه شما دوستاي گلم راضي باشيد و لذت ببريد…اميدوارم داستانهاي بعدي رو هم با من همراهي كنيد و با انرژي مثبتتون بهم انرژي بديد كه بتونم بازم واستون بنويسم دوستدار همگيتون 🌸🌸
#دوستان همیشه همراه کانال ملکه
از فردا منتظربهترین روایت آموزنده وجذاب دیگری درکانال باشید😍
🍃🍃🍃🍃🍂🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
🔴تحت هیچ شرایطی از خودتون بدگویی نکنید.
معمولا همسرتون اگه چیزی بهتون میگه همون حرف های خودتونه و ایرادهاییه که خودتون از خودتون گرفتید و دوم اینکه به خودتون اهمیت بدید
👈🏻مطالعه کنید
👈🏻همایش های افزایش اعتماد بنفس برید
👈🏻بهترین غذاها رو بخورید
👈🏻به زیبایی تون برسید آرایشگاه برید
👈🏻مهمونی برید
👈🏻مثبت فکر کنید.
اینجوری هم خودتون ذهنیتتون عوض میشه و هم در نظر اطرافیان ارج و قربتون بالا میره
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
سلام یاسی جون❤️
مارال هستم میخوام یکی از خاطرات دوران نامزیم بگم.
شام خونه ی پدر شوهرم دعوت بودیم بعد مادر شوهرم بهم گفت برم غذا رو بیارم منم تا خواستم برنجو بردارم همش ریخت زمین.
منم برای اینکه جاریم بهم نگه دست و پا چلفتی سریع برنجو ریختم تو قابلمه
. مادر شوهرم کف آشپز خونرو با وایتکس شسته بود
وقتی برنجو بردم مادر شوهرم گفتش که برنجا بو وایتکس میده
منم گفتم که شاید وقتی داشتین برنجو می پختین به جای آب توش وایتکس ریختین
. تا اینو گفتم همه از خنده ترکیدن😂
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
ارسالی اعضا
تکنیک
رهایی از تنفرومشکل بااطرافیان
دفتری تهیه کرده ۲۱ روز را ستونی خط بکشید وبالای صفحه اسم شخص مورد نظر که بین شما کدورت است وهرمشکلی بنویسید
هرروز فقط تعدادی از خصوصیات خوبش رابنویسید گرچه ظالم ودیکتاتور و فرصت طلب ودوبهم زن و،،،،است فقططط خوبیها
همین آدم
۱- قدرتمنداست ۲- نافذ است حرفش خریدار دارد۳- جذاب وخوش تیپه۳- خوش خندس-----
وهرررچه خصوصیات خوب گیرم هیچی نباشد
ازقیافه از اینکه زن خوب وقدرتمندی براشوهرش و مادر زرنگی برابچشه
شهروند تمیزیه
توکارش موفقه ووووو
حتی هرروز تکراری تکراری
به روز۲۱ نرسیده ده تا میاد روخوبیاش و درپایان ۲۱ روز شخص بود که میگفت:مادرشوهری که ماه پیش شکایتم کرده اومد خونمون ایقد دوستش داشتم اونم برام گل آورده بود😳💁♀
چون،شما دیگرر جز خوبی نمیبینید چشمتان فقططط خوبی و ذهنتان نیز همان رامیبیند
بهمین ساااادگی
امتحان کنید
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضاعزیزم ❤️
پاییز جان
حال که بقچه رفتن را بستی
میخواهم بگویم
تو فصل عاشقی که نه اما فصل پر از احساسی
امروز که بی صدا باریدنت را دیدم
فهمیدم که تو هم دلتنگ میشوی
اگر چه که خدا حافظی از تو برایم سخت است و انتظار کشیدن بسی سخت تر
اما منتظرت میمانم تا بار دیگر فصل عاشقی را ورق بزنم.
بدرود پاییز عزیز
#یاس
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃