eitaa logo
ملکـــــــღــــه
14.6هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
4.2هزار ویدیو
7 فایل
انَّ مَعَ العُسرِیُسرا💚 اینجا دورهمی خانوماس🥰 تجربیات خاطرات و درددلاتون و سوالاتتون رو به آیدی زیر بفرستید @Yass_malake لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 رزوتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🍀برای خانومی که از ارتباطش با نامحرم در فضای مجازی گفته بود ✅سلام یاس عزیز و خانم های کانال خواهر عزیزم کاری به شرع و عرف ندارم اما وقتی می‌دونی که هیچ حسی نداری وقت تو صرف این جور ارتباط ها نکن خدای نکرده اگر ی لحظه پات بلرزه یا دلت بعدش مشکلات جدی تر پیش میاد پس خیلی مواظب باش 😘 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دلانه زیبا و کوتاه گلاب.... 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 دلانه زیبا و کوتاه گلاب.... 🍃🍃🍂🍃
*به نام خدا* دوباره صدای داد و بیداد فرخ لقا کل عمارت رو برداشته بود . مامان دست به کمر بالای سرم وایستاده بود و نچ نچی زیر لب کرد _ حیف این که زن خان شده! گلبهار اروم گفت + مامان هیس ..میشنون مامان چشم غره ای بهش رفت _کی میخواد بشنوه؟ گلبهار اروم گفت + حلیمه رو ببین زل زده بهت ... مامان سکوت کرد و نگاهم دوباره رفت سمت ایوون . فرخ لقا صداشو انداخته بود رو سرش ..انگاری واقعا ابرو حالیش نبود _ پسره خیره سر دارم باتو حرف میزنم البرز ... + رو مخ من نرو مادر ..بی بی تو یک چیزی بهش بگو فرخ لقا بلند تر داد زد _ خودت دانی و خان.از من دیگه گذشت پسر امشب خان میاد خودت جواب پدرتو بده . فرخ لقا رفت تو اتاق شو در و به هم کوبید. البرزخان عصبی از پله های عمارت اومد پایین مستقیم داشت میومد طرف من ترسیده یک قدم رفتم عقب که خوردم به مامان .از پشت سر هولم داد جلو و زیر لب گفت _ گمشو برو جلو البرز با عصبانیت میومد طرفم رو به روم وایستاد صدای پچ پچا خوابید سرمو انداختم پایین صدای فریاد البرز رعشه انداخت تو تنم.دستام و مشت کرده بودم و با سر پایین رو به روش وایستاده بودم . _ من و ببین گلاب ..سرتو بگیر بالا مامان از پشت سر نیشگونی از بازوم گرفت سرمو بردم بالا و تو چشماش نگاه کردم . + هر کی میخواد هر چی بگه ..من ارباب زاده ام .. من پسر خانم من میگم باید چی بشه .. من تو رو عقدت میکنم گلاب تو رو میخوام .. در اتاق فرخ لقا دوباره با شتاب باز شد فرخ لقا از رو ایوون بلند داد زد _ گلبانو .. دخترتو جمع کن از تو عمارت صدبار بهت نگفتم بندازش تو اتاقتون. مامان رفت نزدیک ایوون و سرشو گرفت بالا +خانم جانم کار داشتیم خب .. غروبی اقا الوند و ارباب میرسن ..کارا انجام نشه .. فرخ لقا پرید تو حرف مامان و دوباره داد زد _ صداتو ببر .من تو و دختراتو از این عمارت نندازم بیرون فرخ لقا نیستم .. نگاهم رفتم سمت ناریه خاتون که رو ایوون سمت راست وایستاده بود و با پوزخند به فرخ لقا نگاه میکرد . البرز اروم گفت + من تورو میخوام گلاب .نمیزارم شوهرت بدن به یکی مثله بهادر بی عقل. رفت سمت در خروجی عمارت گل نسا اومد طرفم و زیر گوشم گفت _ بیا برو تو اتاق دختر جان نمیبینی خاتون باز سر و صدا راه انداخته چشمی گفتم و راهمو کج کردم به طرف اتاقمون . گلبهارم پشت سرم اومد .گوشه اتاق نشستم و کز کردم گلبهار اومد تو و در و بست _ گلاب خیلی احمقی .. + چیکار کردم مگه؟ _ دختر تو عقل نداری؟ البرز که خواهانته .. خب ..دیگه چی میخوای یکم ناز و عشوه بیا و بشو عروسش ... 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سلام صبح زیبات بخیر یاس عزیز🌞 یه راهنمایی می خواستم از دوستان ، اگه صلاح دونستین تو کانال قرار بدین. از ورزش و اهمیتش خیلی حرف زده میشه اینکه همه حداقل ۲۰ دقیقه هر روز ورزش و نرمش داشته باشن تو کانال هم دوستان فیلم از حرکات ورزشی قرار میدن. تو اینترنت هم با یه سرچ ساده کلی حرکات و تمرینات ورزشی رو میشه پیدا کرد ولی از روش درست و نکات اساسی حرفی زده نمیشه که ممکنه این ورزش به جای سازنده بودن باعث صدمه بشه. حالا درخواستم از دوستان اینه که اگه کسی تخصص و مهارت تو این زمینه داره میتونه یه توضیح و راهنمایی کلی به ما بده که انجام یه ربع تا بیست دقیقه نرمش درست و صحیح تو روز چطور هست؟ با توجه به اینکه اکثرا هم درگیر مشکلاتی مثل روماتیسم و دیسک و ساییدگی مفصل و.... هستیم. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
💚✨زیارت عاشورا✨💚 🌺«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى جَمیعِ اَهْلِ الاِْسْلامِ، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ، عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ، فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللهُ فیها، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ، وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَمِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ وَاَوْلِیآئِهِم، یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ، وَلَعَنَ اللهُ آلَ زِیاد وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً، وَلَعَنَ اللهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللهُ عُمَرَ بْنَ سَعْد، وَلَعَنَ اللهُ شِمْراً، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى، لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَاَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمام مَنْصُور مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِکَ، وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَجَرى فى ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ، وَعلى اَشْیاعِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللهِ وَاِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ، ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالنّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَاَتْباعِهِمْ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَوَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ، وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَاَسْئَلُ اللهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِهِ، مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الاِْسْلامِ، وَفى جَمیعِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتى مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ، وَابْنُ آکِلَةِ الاَْکبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَلِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، فى کُلِّ مَوْطِن وَمَوْقِف وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَبا سُفْیانَ وَمُعوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَهذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیاد وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ، اَللّـهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ فى هذَا الْیَوْمِ، وَفى مَوْقِفى هذا وَاَیّامِ حَیاتى، بِالْبَرآئَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ، وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ * سپس صد مرتبه مى گویى: اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، اَللّـهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ، وَشایَعَتْ وَبایَعَتْ وَتابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً * آنگاه صد مرتبه مى گویى: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * سپس مى گویى: اَللّـهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِم بِاللَّعْنِ مِنّى، وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ، اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیاد وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْد وَشِمْراً، وَآلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیاد وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ * آنگاه به سجده مى روى و مى گویى: اَللّهُمَّ لَکَ الْحَممْدُ حَمْدَالشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ، اَلْحَمْدُ للهِِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى،اَللّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْق عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ، اَلَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ»🌺
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
⏰کمتر از دوازده دقیقه ___ خواهرا چله زیارت عاشورا رو فراموش نکنید چله زیارت عاشورا، دوستان من آخر شب انتخاب کردم چون این موقع همه خونه هستن و معمولا دیگه کارای روزمرشون تموم شده هر روز هم صوتی با صدای زیبای آقای فانی و هم تصویری براتون میفرستم با هر کدوم که راحتترین ادامه بدین التماس دعا🤲🏻 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🏴تقویم نجومی 🗓 چهارشنبه 🔸 ۲۴ مرداد/ اسد ۱۴۰۳ 🔸 ۹ صفر المظفر ۱۴۴۶ 🔸 ۱۴ اوت ۲۰۲۴ 💠 مناسبت‌های دینی 🏴 شهادت عماریاسر و خزیمه ⚔ شروع جنگ نهروان 🌓 امروز قمر در «برج قوس» است. 💠 روز مناسبی برای امور زیر است: امور زراعی وام و قرض دیدار با مقامات افتتاح کسب و‌ کار جابجایی رفتن به خانه نو امور مشارکتی امور تجاری امور آموزشی ⛔️ ممنوعات امور مربوط به حرز 👶 زایمان نوزاد محبوب و مقبول مردم باشد. 🚘 مسافرت کراهت دارد. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب چهارشنبه) شدیداً کراهت دارد. 🩸 حجامت، خون‌دادن و فصد باعث درد در اعضا می‌شود. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت باعث درد و بیماری می‌شود. ✂️ ناخن گرفتن خوب نیست، موجب بدخلقی می‌گردد. 👕 بریدن پارچه روز بسیار مناسبی است. کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن، وسیله سواری و یا چارپایان بزرگ، نصیب شخص شود. ان شاءالله 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب چهارشنبه) دیده شود، تعبیرش از آیه ۹ سوره مبارکه توبه است. ﴿﷽ اشتروا بآیات الله ثمنا قلیلا﴾ دو نفر برای قطع معامله‌ای نزد خواب بیننده بیایند و از این قبیل امور... مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ از ساعت ۱۶ تا عشای آخر(وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز چهارشنبه «یا حیّ یا قیّوم» ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه «یا متعال» که موجب عزّت در دین می‌گردد. ☀️ ️روز چهارشنبه متعلق است به: 💞 علیه‌السلام 💞 علیه‌السلام 💞 علیه‌السلام 💞 علیه‌السلام اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 مـهربـان معبودم 🙏 شب خود و دوستانم را بـه تـو می سپارم آرزوهـایـم زیاد است اما ناب ترین آرزویم نـعمت سـلامتیست برای همه ی عزیزانم ان شـاءالله همـیشـه سلامت و شاداب باشید شبتون بـخیر و در پناه حـق💐💐    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🍃🍂🍃
ملکـــــــღــــه
#رسوایی -عمران پهلوم دندان هایش را به نمایش گذاشت و بیشتر نزدیکم شد و صدای بمش را به گوشم کشید .
ولم کن له شدم . - از بس فرار می کنی حریص شدم . کمی عقب کشید و به دیوار تکیه زد و پاهایش را با نیم اخمی دراز کرد. آن گونه چمبک زدن در وسط اتاق هر دویمان را خسته کرده بود . -خب حالا جواب یه سوال منو باید بی کم و کاست بدی . روی دو زانو نشستم و لباس ها را جمع کردم. من نه آن شب را و نه کارهایش را فراموش نکرده بودم. عادت به این مرد روزهای طول و دراز را طلب می کرد . -چی؟ ندیده حدس می زدم اخم هایش در هم رفته بود . -دیروز صبح، اونم اول صبح با ساسان تو باغ چیکار می کردی؟ پیراهنش را در ساک جای دادم و به طرفش چرخیدم. فاصله ی میان مان در حد یک گام بود . -من رفتم بیرون، بعد سگت... لب هایش جنبید . -اُلگا . حساسیت های عجیب غریبش را درک نمی کردم . -همون، یادم نبود تو حیاطه وقتی رسیدم ته باغ یهو اومد داشت پاهامو بو می کرد منم جیغ زدم . پا روی پا انداخت . - از ساسان بگو . نفسم را بیرون دادم . به میان حرفم می آمد و این عادت زشت اعصابم را تحریک می کرد . -اون اومد سوت زد سگت رفت کنار، بعدشم از تو برام گفت . هومی گفت و چندین بار سرش را باال و پایین کرد . -اونوقت چی گفت؟ شانه ای باال انداختم . -از آهایال و رابطش گفت، اینم گفت که تو جداشون کردی . صدای زنگ پیامک گوشی کمی او را مشغول کرد. بعد از پاسخ به پیامکی که برایش آمده بود، گوشی را روی زمین گذاشت. -درست گفته . چشمانم درشت شد، در این مدتی که او سکوت کرده بود به این فکر کرده بودم امکان دارد ساسان بخاطر درگیری اش با عمران دروغ گفته باشد اما حالا... لحن حیرت زده ام، خط های ریزی روی پیشانی اش دواند . -چجوری این کارو کردی؟ -چه کاری؟خودش را به آن راه می زد . -چجوری دو نفر که عاشق هم بودن و از هم جدا کردی؟ اصلا...ًاصلا چرا این کارو کردی؟ از جا بلند شد . -باید برم کار دارم . به تبعیت از او برخواستم . -اول بگو چرا اون کارو کردی؟ دستش را محکم و بی ملایمت روی صورتش کشید. کلافگی در رفتارش از بعد آن پیامک جان گرفته بود . -چون ازش بدم میومد و حقش بود . هاج و واج نگاهش کردم . -چون بدت میومد این کارو باهاش کردی؟ ! دستانش را در جیب جین زغالی اش فرو کرد و تنش را کمی کش داد . -آره. جدا کردن دو نفر که عاشق هم بودن عجیب حال میده ! آن قدر جدی و محکم گفت که جای تردیدی در این که آدم تنفر انگیزی است، نگذاشت. هنوز دهانم از تعجب باز مانده بود، چگونه یک حس می توانست آدم را مجبو ر کند که بدی به این بزرگی را در حق کسی بکند و مانند یک شاهکار از کارش تعریف کند ولی این نا.جلوی زبانم را گرفتم. هزاران حرف در وجودم بود که می خواستم بر سرش خالی کنم اما نفس های عمیق و پی در پی ام قفلی بر سر زبانم زده بود . در را باز کرد تا بیرون برود اما گردنش به یک باره به سویم چرخید . -مرد و نامرد بودن من و بیخیال بهار، به این فکر کن اون یارو چرا باید بیاد همچین چیزی رو به تو بگه؟ عصبی جوابش را دادم. دست خودم نبود که نمی توانستم همچو او هر دقیقه نقابی جدید بر صورتم بزنم . -گفت می خواد بهم نشون بده که تو چجور آدمی هستی... انگشتش را به شقیقه ام کوبید . -اینجا رو به کار بنداز بهار، انقدر ساده نباش هر کی هر چی گفتم باور نکن. اون یارو می خواد دور تو بگرده تا مثلاً قاپتو بدزده کثیف تر از اون چیزاس که فکرشو بکنی، منم اگه اون بلا رو سرش آوردم بخاطر همین لش بازیاش بود، آهایال از سرشم زیادی بود . هنوز بیرون نرفته بود. بیدی شده بودم که با هر بادی می لرزید، آدم های اطرافم خطرناک و زیادی بلد بودند، همه که من نبودند از بچگی سرشان در کار خودشان باشد. نمی دانم چرا گفته اش درباره ی ساسان را باور نکردم ! -پایین نیا بمون تا خودم بیام دنبالت گیسوان نم دارم را بعد از مدت ها بافته و به پشت انداختم و مغموم از نیاوردن کش های رنگا رنگی که برای پایین بافت موهایم گرفته بودم، نفسم را پر حرص بیرون دادم . حوله را کنار پنجره آویزان کردم تا خشک شود. تنم بعد از آن دوش کمی سبک شده بود و اثری از آن کسلی و بی حالی نبود . مهسا با اخم مصلحتیی نگاهم می کرد . -خوب شوهرت و انداختی به جون بقیه ها . شال را دور گردنم انداختم و کنارش نشستم . -من بهش چیزی نگفتم . کیف کوچک آرایشی اش را در دستانم گذاشت و چشمکی زد . -میدونم بهار شوخی کردم اما خب اونی که اون پایین داد و بیداد گذاشته بود و میگفت کسی حق نداره به زن من راه و چاه نشون بده، شبیه عمران اون شب که تو و به قلم پاک 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88