ملکـــــــღــــه
.#رسوایی نخوابیده بودی که؟ گفتم شاید سردت باشه برات پتو آوردم رسماً مرا نادیده می گرفت و حتی نیم
#رسوایی
سمیرا با لبخندهای معنادارش مرا برای حمام رفتن سوژه کند، فراری بودم. آتو که
دستش می دادی تا ذله ات نمی کرد، بیخیال نمی شد .
به دیوار تکیه داده بودم و به زندگی متفاوتم فکر می کردم .
در زمان مدرسه سارا یکی از هم کلاسی هایمان که از قضا متاهل نیز بود، به شدت از
جاری و خواهر شوهرش می نالید . دختری که به سبب فامیلی اش با مدیر مدرسه، با
وجود تاهل در مدرسه ی دولتی درسش را ادامه می داد و به مدرسه ی بزرگسالان نرفته
بود .
من مانند سارا نبودم نه سارا و نه هیچ کس دیگر، تمانی زن هایی که در زندگی ام دیده
بودم از خواهر شوهر و مادرشوهر و حتی جاریشان می نالیدند و کمتر کسی بینشان بود
که رابطه ی دوستانه ای با خانواده ی شوهرش داشته باشد، من نیز در قائله ی هیچ
کدامشان نبودم. آرزویی که بی آزار بود و کاری به کارم نداشت، سمیرایی که خواهرانه
برایم خرج می کرد، در میانشان عماد نقش منفوری داشت او تمام بدی های نکرده ی
سمیرا و آرزو را جبران می کرد و توران خانم هم که جای خودش را داشت و در سر هرم
بود.
با آمدن عمران، از خانواده اش و کارهایشان دل کندم و از روی تخت پایین آمدم .
-بیدار شدی؟ چرا نیومدی بیرون؟
شرمگین به لب هایش چشم دوخته بودم .
-دوش گرفتم، منتظر بودم موهام خشک بشن تک خنده ای کرد .
-بیا بریم یچی بخور. چقدر سرخ و سفید میشی آخه !
به دنبالش از اتاق بیرون رفتم. همگی به جز علی در آشپزخانه بودند و مشغول خوردن
حلوا بودند .
سمیرا با دیدنم از جا بلند شد .
-صبخیر خیلی می خوابی دختر !
عمران صندلی را عقب کشید و خودش کنار عماد نشست .
-خواب نبود.
با همان دو کلمه اش زبان توران خانم را برای غرغر بسته بود البته بعید می دانستم
توران خانم کنار عمران نیز زبان به بدگویی ام باز کند، دیشب نیز این چنین رفتارهایی
نکرده بود .
سیاست این زن حسابی سردرگمم کرده بود.
با استکان چایی که سمیرا مقابلم گذاشته بود مشغول بودم که عمران سرش را کنار
گوشم کشید .
-صبحونتو بخور .
چند لقمه ای حلوایی که توران خانم برای نذری دادن پخته بود را خوردم . شیرینی اش
حالم را به هم می زد اما عمران دست بردار نبود، باالخره علی صدایش زد با و رفتنش
نفسی از سر آسودگی کشیدم چای سرد شده ام را سر کشیدم و مشغول کمک کردن به سمیرا شدم. تمام تلاشم برای
آن بود که عمران را ببینم و از او بخواهم مرا به خانه ببرد اما او نبود، نمی دانم با علی و
عماد کجا رفته بودند .
سمیرا صدایش از آشپزخانه بالا برد تا به گوشم برسد .
-بهار جان ببین ماهان بیدار شده...
آب پاشی که سمیرا داده بود تا گل های توران خانم را آب پاشی کنم، روی سکوی گل
خانه ی کوچک گذاشتم و به سوی اتاق ماهان رفتم. در تختش بود و دست و پایش را
در
هوا تکان تکان می داد .
کمی صدایم را بالابردم.
-آره بیداره...
ماهانی که در آغوشم آرام گرفت ه بود را بلند کردم و سرش را روی شانه ام گذاشتم که از
درد اخم هایم در هم رفت.
دستم را کم جان به پشت ماهان می زدم و به سوی آشپزخانه می رفتم که با حس
خیسی سرشانه ام، وایی گفتم .
سمیرادست کش ها را از دستش بیرون کشید و ماهان از را آغوشم گرفت .
-اِ مامان جان چر ا زن عموتو شیری کردی؟
با دو انگشت لباسم را بالا گرفتم و نگاهی به پشتم انداختم. از روی شانه تا اواسط کمرم...
به قلم پاک #حدیث
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
❤️❤️
🌸🌱🌸
#هردو_بدانیم
همسران با احترام متقابل به یکدیگر میتوانند اعتمادبهنفس را در هم افزایش دهند
اگر میخواهید همیشه شریک زندگیتان شاد باشد در حضور دیگران از تواناییهای او تعریف کنید.
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
💎🌹🦋نکته ی هر روز من به شما اینه که
تعادل داشته باشین
هر چیزی حدی داره حتی دوست داشتن 💫
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#درد_دل_اعضا ❤️
جان دلم یاس خانوم عزیزم خدا قوت خانمی
به دوست عزیزی کهگفتن فرهنگی بازنشسته هستن
دست دوستی دراز میکنم
من هم۴۷سالمه فرهنگی بازنشسته ام
و همین طور مثل شما دوست عزیز از خونه بیرون نمیشم
چشمامو لیزیک کردم اعتماد به نفسم پایین اومده با عینک زیباتر بودم اما
تازگیا بیشتر بخودم میرسم و جنبه هایمثبتمو تقویت میکنم که من خوش اخلاقم بهترین مادرم زیبا هستم همسر خوبی ام
کدبانوی موفقی ام
و با خوندن داستان کیمیا و ایل ماه اشک میریزم اماوقتیگوشی رو کنار میزارم یادم میره چی بودو چی شد تا قسمت بعدی رو که فاطمه خانوم بزارن بهشفکر نمیکنم عزیزم ..
دوست دارم پیویمو بدین به این خانوم عزیز
شاید بتونیم دوستای خوبی باشیم و راهکارایخودمو بدم برای برگشت اعتماد به نفسشون
و ی نکته اینکه به خودتون اهمیت بدین در همه حال اعتماد به نفستون ب میگرده عزیزم
قشنگم دنیا دنیا تشکر بابت کانال خوبتون
ارزوی روزهای قشنگ واسه همگی
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
📚داستان کوتاه📚
⚡️شأن و منزلت بسم الله⚡️
🔘 گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین.
این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد.
شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.
🔘 روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد .
شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد.
🔘 وی بعد از این کاربه مغازه خود رفت.
در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.
🔘 زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت.
شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد.
زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید.
📚 خزینةالجواهر ص 612
┈•ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🌼🍃
#درد_دل_اعضا ❤️🙏
سلام به دوست عزیزی که گفتن همسرش شکاکه چندوقت پیش منم پیام دادم که شوهرم پارانوییدداره خاهرعزیزم کامل شمارودرک میکنم منم به معنای واقعی زندانی هستم من خونه ویلایی دارم اماحق ندارم توحیاط برم هیچ کجا به هیچ عنوان نمیبره حتی خریدوهرمناسبتی ببامادرش میره شدیدفحاش وعصبیه کتک میزنه حتی دخترم روباخانواده خودم نمیزاره رفت وامدکنم ماهم ازش دوری میکنی به خاطرحفظ جونمون به معنای واقعی روانیه تهتمهای زشت میزنه باوجودی که شدیدکنترل میکنه دلم ازش خونه تمام بیماری هارودارم ازصبح تاشب قرص میخورم هرچی ازاین بیماری بگم کمه هیچ درمانی نداره خیلی خسیسه به زورخرجی میده خسته ام ازش مرگموازخدامیخام روزی هزاربارممنون ازدوست خوبم که پیاممومیزاره توکانال دوست داشتم باخاهرگلم همدردی کنم برای صبردلت دعامیکنم
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌸🍃
#ایده_معنوی_اعضا ❤️🙏
از امام صادق پرسیدند:
تمام خواستگاری های دخترم به هم می خورد چہ ڪنم؟
فرمودند سوره «احـزاب » را بنویسد داخل ظرف دربستہ گذاشتہ و در مڪان بلندی داخل اتاق بگذارد
منابع:خزائن الاسرار
#امام_زمان
👌کپی با ذکر صلوات همراه با (وعَجِّل فَرَجَهُمْ )جایز هست
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روایت شده از امام صادق علیه السلام:
هرکس که خواستگار ندارد یا به خواستگاریش جواب نمی دهند سوره «طه» را بنویسد و بشوید و آب آن را بر صورت خود بریزد.خداوند ازدواجش را آسان می کند.
منابع: تفسیرالبرهان
👌کپی با ذکر صلوات همراه با (وعَجِّل فَرَجَهُمْ )جایز هست
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88