فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چندبار 👁ببینید و خوب👂بشنوید
⬅️ واقعاً چرا باید اینستاگرام و واتساپ رو حذف کنیم⁉️ ما که داریم اونجا با دشمن میجنگیم❗️
🎓 پیشنهاد میکنیم بعد از دیدن این کلیپ بدون فوت وقت، فوراً در دوره استاد #مومن_نسب ثبتنام کنید:
⏩ https://24on.ir/g/1/9
🔻🔻🔻
🏷 ۷۲ هزار تومان تخفیف ویژه👇
🆓 کد تخفیف:
momennasab🔺🔺🔺 #⃣ #جهاد_تبیین جبههٔ #انقلاب اسلامی در فضای مجازی ✊🏻 @jebheh
🔺 #زیارت_روز_پنج_شنبه🔺
🌹 امروز متعلق است به:
💎 حضرت حسن بن علی العسكری (عليه السّلام)
eitaa.com/fatemiioon_news
#ارسالی_مخاطبین
🔰بعد از بدنیا اومدن فرزند سوم مون دیگه تصمیم به بچه دار شدن نداشتیم، هم اینکه ار لحاظ جسمی خانمم خیلی ضعیف شده بود، اما فروردین نود هشت متوجه شدیم که برای چهارمین بار فرزندی داریم هم من هم خانمم خوشحال بودیم ولی خانمم خیلی مضطرب بود و می گفت بدنم دیگه جواب نخواهد داد و.... من دلداریش میدادم و می گفتم انشاءالله که با درست میشه. بعد از پرونده مرکز بهداشت خانم گفت که گفتند ازمایشات غربالگری باید انجام بدید چون سنت بالا هست من همون موقع تعجب کردم گفتم یعنی چی. سن 34 سالگی سن بالا حساب میشه، پس چطور مادر خودم. مادر خانمم نزدیک پنجاه سالگی هم فرزند داشتن هفته دهم بارداری خانمم بود که آزمایش اول غربالگری انجام دادیم و رفتیم شهرستان و جوابش رو هفته دوازدهم گرفتیم که مشکوک به سندروم دان بود. داخل آزمایشگاه پرسیدیم این یعنی فرزندم سندروم دان داره گفتند نه ولی احتمالش هست و باید ازمایشات مرحله بعد انجام بدید. استرس خیلی بدی وارد شد به خانمم. دوباره هفته سیزدهم مرحله دوم و جوابش رو هفته هجدهم به ما دادند دوباره جواب آزمایش بد بود و سندروم دان. ماما زنگ زد که با اقات بیان مرکز بهداشت. رفتیم شروع کردند که فقط یک هفته فرصت دارید باید امنیو سنتز انجام بدید و فرزندتون احتمال زیاد سندروم دان داره دعوا دعوا چرا برای مرحله اول دیر اقدام کردید، الان فرزندتون سندروم داشته باشه میخوان چکار کنید، و چهارشنبه بود یه ارجاع فوری نوشت برای خانم دکتر، رفتیم کلنیک نبود رفتیم بیمارستان داخل زایشگاه تونستیم خانم دکتر رو پیدا کنیم، فقط برگه آزمایش رو یه پرستار گرفت و جواب برای ما آورد که خانم دکتر تاکید کردند حتما امروز برید به مشهد و آمینو سنتز انجام بدید. شرایط کاری من درست نشد به من مرخصی ندادند، و نرفتیم، من همونجا با خانمم حرف زدم و گفتم ما سه بچه سالم داریم و دلم گواهی میده که این دخترمون هم سالم هست. و حتی اگر مشکلی داشته باشه من اجازه سقط نمیدم خانمم هم گفت من دارم تکون خوردن بچه م رو حس میکنم منم اگر مشکلی باشه نمیخام بچه مو سقط کنم، از شنبه همون هفته گوش کنایه های اطرافیان. ماما، خانم دکتر زنان و زایمان شروع شد اینقدر تحت فشار قرار گرفتیم که خدا به سر هیچ مسلمونی نیاره، به خاطر استرس زیاد زهرا خانم ما هفت ماهه بدنیا اومد ده روز ان ای سیو بود یه کوچولوی ناز. الان توی سه سال هست، خیلی ها رو از انجام این آزمایشات پشیمون کردیم. هر کاری تز دستم بر بیاد برای اینکه اون استرس ها دیگه سراغ کسی نیاد رو حاضریم انجام بدیم، یا حق
🔊بزرگوارانی که تجربه #سقط یا عدم سقط دارند می توانند با دیگران به اشتراک بگذارند..
eitaa.com/fatemiioon_news
#ارسالی_مخاطبین
🔰سلام
یک دختر داشتم و واقعاً به خاطر زحمت بچه داری دلم بچه نمیخواست از طرفی یک بیماری ژنتیکی در خانواده داریم که به خاطرش کمی تحقیق کردیم و آزمایش ژنتیک دادیم و تشخیص دادیم که بچه دوم نخوایم.
ولی خواست خدا چیز دیگه ای بود.
روزای آخر سال 93 باردار شدم، حتی برای آزمایش بارداری کلی جاها رفتم با اینکه مرکز تهران هستیم. ترافیک و گریه من تو خیابون و استرس دخترکم که 5-6 ساله بود یادم نمیره. تلفنی دکتر رو پیدا کردم کلی دعوا کرد که شما چرا با وجود این مشکل باردار شدی
خلاصه عید نوروز با غصه گذشت بعد #غربالگری ها که مصیبت دیگه ای بود. گفتن سندروم داون هستش از طرفی هم گفتن جوانه ی دست تشکیل نشده.
شب و روزم گریه بود. از این آزمایشگاه به اون آزمایشگاه. قندم بالا رفت، فشارم بالا رفت. استرس بی اندازه داشتم. زنگ زدم #بیت_رهبری و گفتم که باید سقط کنم. کامل توضیح دادم گفتش خودت و پدر بچه استغفار زیاد کنید فقط همین، سقط نکن. همین یک حرف رو گوش دادم و سقط نکردم.
یک بار هم وقتی پنج ماه و نیم بود خواب دیدم که یک پسربچه ضعیف در کوچه هست که سندروم داون است و من از بس دلم سوخت رو برگرداندم و گفتم بیچاره مادرش بعد که دوباره نگاه کردم دیدم پسر نیست که، سندروم هم نداره، فقط دختری ست که خیلی تیز و باهوش نیست و صورتش دقیقا صورت دختر خودم بود. حتی مدل مو و صورتش دقیقا دخترم بود. یک بار هم هفت ماهش بود که کمی آبریزش داشتم رفتم بیمارستان، میخواستن سزارین بشم ولی چون زود بود اجازه ندادم و با رضایت شخصی ترخیص شدم. اون هم بعد چند روزی خود به خود ترمیم شد، یک نشتی بود کیسه آب کمی سوراخ شده بود ولی بدن ترمیم کرده بود.
خلاصه
الان دخترم شش و نیم ساله س.
بعد از اون هم خدا یه دختر دیگه بهم داد. انصافا دختر دوم م خیلی سالم تر و قوی تر و شیرین تر هست هر جا میریم از بس خوشگل و خوش سر و زبون هست همه عاشقش میشن. بعد از به دنیا آمدنش، وقتی دیدم قیافه اش به سندروم داون نمیخوره غش غش می خندیدم، همه تعجب کرده بودن که بچه جیغ میزنه و گریه میکنه من فقط نگاش میکنم و بی اختیار می خندم.
خدا میدونه که شادی و نشاط رو با اومدنش به خونه مون آورد. بی اندازه دوستش دارم و میدونم هر چه شکر کنم برای وجودش، باز هم کمه
🔊بزرگوارانی که تجربه #سقط یا عدم سقط دارند می توانند با دیگران به اشتراک بگذارند..
eitaa.com/fatemiioon_news