eitaa logo
604 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
@
مشاهده در ایتا
دانلود
یک خاطره از امروز شنبه در متروی مشهد کنار خانمی نشستم که قسمت بیشتری از موهاش بیرون بود سلام کردم بعد ازش پرسیدم عزیزم شما مشهدی هستی؟ گفت نه. از کرمان اومدم گفتم خوش بحالتون حتما مزار شهید سلیمانی سردار عزیزمان هم میرید؟ گفت آره گفتم سلام منو بهشون برسونید خلاصه ارتباط موثره انجام شد بعد گفت شما اهل کجا هستید گفتم مشهد گفت هر وقت زیارت رفتید منو‌دعا کنید گفتم چشم عزیزم ولی شما جوونید بیگناه منو دعا کنید همینطور که صحبت میکردم به موهاش نگاه کردم شالشو جلوتر کشید گفتم من یک هدیه کوچک بهتون میدم یادگاری داشته باشین بعد یک گیره روسری بهش دادم اومد به شالش بزنه. گفتم میخوای برات درست کنم ‌گفت آره ممنونم شالشو کامل کشیدم جلو و گیره رو فیکس کردم. همه نگاه میکردن وقتی داشتم شالشو درست میکردم پیشانی ش رو بوسیدم و به ایستگاه رسیدم که پیاده شم اون خانم هم پیاده شد. بعد دیدم دونفر خانمه دیگه هم همراهش هستن اونا هم متوجه شدن . بیرون از قطار با اونا هم صحبت کردم و شال اون دونفر رو هم درست کردم با گیره . از حجاب و .... صحبت کردم و متوجه شدم اینا هم دغدغه دارن و واقعا پذیرش خوبی داشتن به شماره تلفنشون رو گرفتم که کلیپهای استاد....رو براشون بفرستم و یکی از اونا کارآفرین بود. قرار شد تماس بگیرم... http://eitaa.com/fatemiioon_news