فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛
#خدا_سه_هزار_اسم_داره
👈 اولین اسمی که خدا برای خودش انتخاب کرد چه بود ؟
#حضرت_استاد_انصاریان
#بسیار_ویژه_شنیدنی
🌧 أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌧
@fatemiioon_news
﷽؛
🚨 #بسیار_ویژه_شنیدنی
#فوائد_گریه_بر_امام_حسین
✨ در یکی از شهرهای هند، شخصی از دوستان اهل البیت (علیهما السلام) ثروت فراوانی داشت، هر سال در ماه محرم مجلس عزای سیدالشهداء (علیه السلام) بر پا می کرد و مال زیادی صرف می نمود، و در روز و شب سفره می انداخت و فقراء و بیچارگان را اطعام می کرد، تا آنکه نزد فرماندار از او سعایت کردند و فرماندار چون دشمن اهل البیت بود، دستور داد او را حاضر کردند، وی را دشنام داد و امر کرد که او را بزنند و اموال او را مصادره نمایند.
🔹تمام اموال او را گرفتند، چون ماه محرم رسید و توانایی بر پا کردن مجلس عزا را نداشت بسیار ناراحت شد.
🔸زن صالحه ای داشت گفت: برای چه ناراحتی، چرا گریه می کنی؟
🔹پاسخ داد: چون نمی توانم عزای آن حضرت بپا کنم. زن گفت: ناراحت نشو، فرزند خویش را به شهری دور ببر و به اسم غلام بفروش و پول آن را خرج عزاداری نما.
🔸آن مرد خوشحال شد، سراغ جوانش آمده، حکایت را بیان کرد، آن جوان گفت: من خود را فدای حسین فاطمه می کنم. پس آن مرد جوانش را به شهری دور برد و او را در معرض فروش قرار داد
🔹مردی جلیل القدر و نورانی را دید، به او فرمود: چه اراده با این جوان داری؟ گفت: او را می فروشم. آن بزرگوار بدون چانه زدن او را خرید
🔸آن تاجر با خوشحالی به شهر خود باز گشت و به خانه رفت و جریان را برای زن خود نقل می کرد که جوان از در وارد شد. پدرش گفت: مگر فرار کردی؟ گفت: نه، گفت: برای چه آمدی؟
🔹جوان گفت: آنگاه که تو رفتی گریه گلویم را گرفت آن بزرگوار به من فرمود: چرا گریه می کنی؟ گفتم: برای فراق آقایم، چون خوب مولایی داشتم به من نهایت احسان می نمود
🔸آن بزرگوار فرمود: تو غلام او نیستی بلکه فرزند او می باشی گفتم: ای سید و آقای من! شما کیستید؟! فرمود: من آنم که پدرت به خاطر من تو را فروخت
" أَنَّا الْغَرِیبُ الْمُشَرَّد ، أَنَّا الَّذٍی قَتَلُونِی عَطْشٰاناً ".
ناراحت نباش، من تو را به پدرت بر می گردانم. چون برگشتی به او بگو: والی اموال تو را با زیادی همراه با احسان و نیکویی فراوان به تو بر می گرداند. آنگاه مرا برگردانید و از چشم من غایب شد
🔹در این گفتگو بودند که درب خانه زده شد، چون درب را گشودند شخصی گفت: امیر شما را می خواهد.
🔸چون آن مرد نزد امیر حاضر شد، از او تجلیل کرد، و عذر آورده، و طلب حلیّت نمود، و هر چه از او گرفته بود با اضافاتی رد نمود، و گفت: ای مرد صالح! در تشکیل مجالس عزای سیدالشهداء (علیه السلام) کوشش کن، من نیز هر سال ده هزار درهم برایت می فرستم.
🔹جناب امام حسین (علیه السلام) را دیدم، به من فرمودند: آیا اذیت میکنی کسی که عزای من را بر پا میکند، و اموال او را میگیری؟! هر چه از او مصادره کرده ای برگردان، وگرنه به زمین دستور میدهم که تورا با اموالت فرو برد، دراین کار تعجیل کن پیش از آنکه بلا بر تو نازل شود. و به برکت آن حضرت من و خانواده و بستگان و رفقایم همه هدایت یافتیم و شیعه شدیم.
🌱وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِینَ🌱
#معالی_السبطین_جلد1صفحه98
🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }
eitaa.com/fatemiioon_news