eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
732 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 ماجرای عجیب که در سیل پرتاب کردند! 💠 رهبر انقلاب نقل می‌کنند در ایرانشهر پس از پایان دیدم سیل، شهر را فراگرفته و آب بالا آمده، تا جایی که به ایوان مسجد هم که نیم متر از سطح زمین بلندتر بود، رسیده بود. با صدای بلند از مردم خواستم با این حادثه مقابله کنند. ابتدا گفتم فرشهای مسجد را جمع کنند و در جای بلندی بگذارند تا آب آن را از بین نبرد. بعد، از مردم خواستم احتیاطات لازم را برای حفاظت از کودکان و زنان به عمل آورند. جریان سیل دو سه ساعت ادامه یافت و در این مدت ما صدای آوار خانه‌ها را یکی پس از دیگری می‌شنیدیم. حتی ترسیدم مسجد نیز خراب شود. همه چیز وحشتناک بود. تاریکی ناشی از قطع برق، سیل خروشان و بی‌امان، خراب شدن خانه‌ها و فریاد کمک‌خواهی مردم. در چنین حالت بحرانی و وحشتناکی، ذهن انسان فعال می‌شود و به دنبال هر وسیله‌ای برای مقابله با وضع موجود می‌گردد. قبلاً این مطلب را شنیده بودم که برای رفع چنین خطر فراگیر گریزناپذیری می‌توان به تربت (علیه السلام) به اذن خدای متعال توسل جست. قطعه‌ای از تربت که خدا به برکت وجود ریحانه‌ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بدان شرافت بخشیده، در جیب داشتم. آن را از جیب بیرون آوردم، به خدا توکل کردم و آن را در میان امواج پرتلاطم سیل پرتاب کردم. لحظاتی نگذشت که به لطف و فضل خدا سیل بند آمد. 📙 کتاب "خون دلی که لعل شد" eitaa.com/fatemiioon_news
: 🔺اگر ده‌ها سال ديگر هم بگذرد، آنچه بايد به عنوان بالاترين ارزش‌ها محسوب بشود، همين ارزش و فداكارى شهيدان عزيز ماست. زمان، همه چيز را كهنه مى‌كند؛ مگر خون شهيد را. ببينيد از زمان (عليه‌الصّلاة و السّلام) قرن‌ها گذشته است؛ اما ياد شهيدان و خون شهيدان، روزبه‌روز اثرش برجسته‌تر شده است. 🌷یاد شهدا با صلوات http://eitaa.com/fatemiioon_news
نقل شده است که فرمودند: شب و روز و ، براى سلامتى امام زمان(عجل اللّٰه تعالی فرجه الشریف) دهید، چون قلبِ حضرت، اندوهناک جَدِّ غریب‌شان، حضرت است🖤 ⚫️آجرک الله یا صاحب الزمان⚫️ http://eitaa.com/fatemiioon135
⭕️قیامِ لله شکست ندارد 🔹 - سلام الله علیه - با چند نفر از اصحاب، چند نفر از ارحامشان، از مخدَّراتشان قیام کردند. چون بود، اساس سلطنت آن خبیث را به هم شکستند. در صورتْ، ایشان کشته شدند، لکن اساس سلطنت را، اساس سلطنتی که می‌خواست اسلام را به صورت سلطنت طاغوتی درآورد. خطری که و برای اسلام داشتند این نبود که غصب خلافت کردند؛ این یک خطر، کمتر از آن بود؛ خطری که اینها داشتند این بود که را به صورت سلطنت در می‌خواستند بیاورند، می‌خواستند معنویت را به صورت طاغوت درآورند، به اسم اینکه «ما خلیفه رسول الله هستیم» اسلام را منقلب کنند به یک رژیم طاغوتی. این مهم بود. آن قدری که این دو نفر ضرر به اسلام می‌خواستند بزنند یا زدند جلوتری‌ها آن طور نزدند. اینها اصل اساس اسلام را وارونه می‌خواستند بکنند. 🔹سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالسشان. «خلیفه رسول الله» و در مجلسِ شرب خمر؟! و در مجلس قمار؟! و باز «خلیفه رسول الله» نماز هم می‌رود در جماعت می‌خواند! این خطر از برای اسلام خطر بزرگ بود. این خطر را - سلام الله علیه - رفع کرد. قضیه، قضیه غصب خلافت فقط نبود. - سلام الله علیه - قیام بر ضد سلطنت طاغوتی بود. آن سلطنت طاغوتی که اسلام را می‌خواست به آن رنگ درآورد که اگر توفیق پیدا می‌کردند، اسلام یک چیز دیگری می‌شد. اسلام می‌شد مثل رژیم ۲۵۰۰ ساله سلطنت. اسلامی که آمده بود و می‌خواست رژیم سلطنتی را و امثال این رژیمها را به هم بزند و یک سلطنت الهی در دنیا ایجاد کند، می‌خواست «طاغوت» را بشکند و «الله» را جای او بنشاند، اینها می‌خواستند که «الله» را بردارند، «طاغوت» را جایش بنشانند. همان مسائل جاهلیت و همان مسائل سابق. کشته شدن سیدالشهداء - سلام الله علیه - شکست نبود، چون قیامْ لله بود، شکست ندارد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۳/۰۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (رحمة الله علیه) http://eitaa.com/fatemiioon_news
◾️راز ایستادگی 📎حسین اصل جنس بود. همانی بود که وصلت می‌کرد به معرکه روز دهم ، با همان حرارت شورآفرین حماسه در معیت . 📎از بس که زنده بود و زنده است، نمی‌توان دربارۀ رفتنش سخنی بر زبان آورد. به قول ، حقیقت این است که زمان ما را برده است و حسین با ابدیت ماندگار شده است. 👤محمد علی روزبهانی http://eitaa.com/fatemiioon_news
✍حجت الاسلام : از کجا می‌شود فهمید که با یک ارتباط بسیار عمیقی داشته؟ برای اینکه واقعاً شهید سلیمانی برای شهدای راه سیدالشهداء آنطور بال می‌زد و آنطور وجودش پَرپَر می‌شد... اگر کسی با مرام سیدالشهداء ارتباط عمیقی برقرار کرده باشد،‌ با دیگر هم ارتباط خوبی برقرار می‌کند و این یکی از ویژگی‌های بود... http://eitaa.com/fatemiioon_news
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️چرا امام حسین (علیه‌السلام) در روز خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ 🔹مورخین می‌گویند: (علیه‌السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ؛[۱] آری در اثر كه شكم‌های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر دل‌های شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی‌شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!». 🔹 حضرت (علیه‌السلام) در هنگام ورود به سرزمین کربلا نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ"؛ [۲] این مردمان بندگان دنیایند و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است، تا هنگامی به دنبال دین می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در امتحان افتند، دین‌داران اندک خواهند بود»، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر ضعف دین و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین بی دینی کار آنها را به مقابله با امام زمانشان کشانید و امام با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و آموزه های دینی و شاخصه‌های الهی را از سرچشمه‌های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می‌بینیم که با وجود تظاهر به دینداری، حتی از مدار انسانیت خارج شده، و از حیوان پست تر می‌شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می‌دهند و روح و قلب هر انسان آزاده‌ای را متأثر نموده و به درد می‌آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه‌السلام) باید به فکر فرو رفته از عاقبت خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه‌های دینی، بلکه از عقل و فطرت و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی‌گری را در نوردیم. کما اینکه در روایات معصومین (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون قیام مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می‌آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه‌های اصیل دین هستند، که دنیا پرستی و شهوترانی آن‌ها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹پیامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) در احوال مردم فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى... ؛ [۳] زمانی بر مردم بیاید که شکم‌هایشان خدایان آن‌ها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان همان دینشان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان‌های مسجدهایشان آباد باشد، ولی دل‌هایشان از جهت هدایت خدا خراب شود...». این کلام زنگ خطر و مایه ترس و وحشت برای ماست که از درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و هوس می دهد و یا برگرفته از جهل و نادانی و تعصب و جمود است خود را از بی ایمانی و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از قیام آخر الزمان و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، همان، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (علیه‌السلام)، محمود شریفی و دیگران، چ اول، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) http://eitaa.com/fatemiioon_news
◾️چرا به نمی‌آیی! ◽️ بود می‌خواستم بروم کربلا، وقتی که حسین را دیدم، گفت که بنشین یک روضه‌ای برای من بخوان. روضه‌اش را که خواندم گریه‌اش را که کرد، گفتم که محمدحسین بیا برویم. ◽️گفت بخدا دلم برای امام حسین پر می‌کشد؛ ولی سید این کارها روی زمین مانده من می‌ترسم، اگر تو به جدت می‌دهی که من به بیایم امام حسین از من راضی باشد حاضرم بیایم؛ اما می‌ترسم که کار روی زمین بماند و من شرمنده بشوم. ◽️حرف‌ها که تمام شد یک جمله گفتم که حسین فرج نژاد، من تو را نفهمیدم یا من نمی‌فهمم یا شما متوجه نشدید که دنیا چیست، ول کن برادر من، بیا برویم. ◽️گفت که من می‌ترسم روزی بر من وارد شود و من حرفی برای گفتن نداشته باشم، گفت سید تو راحتی برو... 👤به نقل از حجت الاسلام سید سلیمانی http://eitaa.com/fatemiioon_news
🌹داستان آموزنده🌹 روزی سید بحرالعلوم (رحمة الله علیه) برای زیارت در تنها به راه افتاد؛ در بین راه به این مسئله فكر می‌كرد که چگونه گریه بر امام حسین گناهان را می‌آمرزد؟! همان وقت متوجه شخص سوار بر اسبی شد که به او رسید و سلام کرد و پرسید: جناب سید! درباره چه چیز به فکر فرو رفته‌ای؟ اگر مسئله علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟ سید بحرالعلوم فرمود: در این باره فکر می‌کنم که چطور میشود خداوند متعال این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان حضرت سید الشهدا می‌دهد؟! مثلاً در هر قدمی که در راه زیارت بر می‌دارد ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته می‌شود و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره اش آمرزیده می‌شود! آن سوار عرب فرمود: تعجّب نکن! برای شما مثالی می‌آورم تا مشکل حل شود: سلطانی به همراه درباریان خود به شکار رفت در شکارگاه از بین او و همراهیانش فاصله افتاد و گم شد؛ او از دور خیمه‌ای را دید که در آن پیرزنی با پسرش بودند، آنان در گوشه خیمه بزی شیرده داشتند و از راه مصرف شیرِ این بز، زندگی خود را می‌گذراندند. وقتی سلطان وارد آنجا شد او را نشناختند، ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، تنها دارایی‌شان يعنی بز را سربریده و کباب کردند. سلطان شب را همانجا خوابید و روز بعد از آنان جدا شد و هر طوری بود خود را به درباریان رسانید و جریان را برای آنان نقل کرد و پرسید: اگر بخواهم پاداش مهمان نوازی پیرزن و فرزندش را بدهم، چه عملی باید انجام بدهم؟ یکی از حضّار گفت: صد گوسفند به او بدهید. دیگری گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید. یکی از وزرا گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید. سلطان گفت: هر چه بدهم کم است! حتی اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم باز در نهایت مقابله به مثل کرده‌ام، زیرا آنها هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هر چه را که دارم به آنان بدهم تا سر به سر شود! بعد سوار به سیّد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم حضرت سیدالشهدا هر چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر، خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود چون خدا که خداییش را نمی‌تواند به بدهد پس هر کاری که می‌تواند انجام می‌دهد یعنی با صرفنظر از مقام عالی خودش به زوار و گریه کنندگان آن حضرت عنایت می‌کند، در عین حال اینها را جزای کامل برای فداکاران حضرت نمی‌داند. شخص عرب این مطالب به سید بحرالعلوم فرمود و از نظر غایب شد. http://eitaa.com/fatemiioon_news
📝داستان علامه امینی و عذاب شمر: علامه امینی ارادت خالصانه‌ای به اهل بیت عصمت و طهارت داشت. آقازاده محترم ایشان آقای شیخ رضا امینی نقل می‌کرد: پدرم در آخرین بیماری روی تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا، من این داغ و عقده دلم را از نگشوده‌ام؛ من برای علیه السلام در عمرم، گریه سیری نکرده‌ام؛ با خداوند برای سید الشهداء (علیه‌السلام) در عمرم، گریه سیری نکرده‌ام؛ با خداوند عهد کرده‌ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیری بکنم و این عقده دلم را به پایان برم. ولی رحلت ایشان، مجال نداد؛ گویا امام حسین علیه السلام به خاطر محبتی که به او داشت. راضی به این همه سوز و گداز و سوختگی و گریه سوزان او نبود. در اینجا یکی از رویاهای عجیب علامه امینی را که حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نقل می‌کنیم. او می‌گوید: مدت‌ها فکر می‌کنم که خداوند چگونه را عذاب می‌کند و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام را چگونه به او می‌دهد؟ شب هنگام در عالم دیدم، آقا امیرالمؤمنین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود، و صفا و شادابی محیط و گیاهان، قابل بیان و وصف نیست. کوزه‌ها را بر داشته، رو به آن محل نهادم؛ آن‌ها را پر آب نمودم و حرکت کردم تا به خدمت آقا امیرالمؤمنین باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده است و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شود. دیدم از دور کسی رو به من می‌آید. هر چه او به من نزدیکتر می‌شود هوا گرمتر می‌گردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهداء علیه السلام است. وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمی‌گذارم از این آب قطره‌ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می‌نمودم. دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد؛ آن‌ها را به هم کوبیدم. کوزه‌ها شکست و آب آن‌ها به زمین ریخت. چنان آب کوزه‌ها بخار شد که گویی قطره آبی در آن‌ها نبوده است. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بی اندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سال‌ها است یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد. اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ‌تر، و از هر عذابی برای او دردناک‌تر بود. بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم. http://eitaa.com/fatemiioon_news