eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
820 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
شخصی نقل می‌کند: در سال‌های قدیم در یکی از روستاهای نیشابور مشغول گذراندن دوران خدمت در بهداشت بودم. یکی از روزها سوار بر ماشین لندرور به همراه دکتر درمانگاه از جاده ای می‌گذشتیم که دیدم یک چوپان از دور چوبدستش را تکان می‌داد و به سمت ما می‌دوید، در آن منطقه مردم ماشین درمانگاه را می‌شناختند، ماشین را نگه داشتیم، چوپان به ما رسید و نفس نفس زنان و با لهجه‌ای روستایی گفت آقای دکتر مادرم سه روزه بیماره… به اشاره ما درب عقب لندرور را باز کرد و رفت عقب ماشین نشست… در بین راه چوپان گفت که دیشب از تهران با هواپیما به فرودگاه مشهد آمده و صبح به روستایشان رسیده و دیده مادرش مریض است… من و دکتر زیر چشمی به هم نگاه کردیم و از روی تمسخر خنده مرموزانه کردیم و به هم گفتیم: چوپونه برای اینکه به مادرش برسیم برای خودش کلاس می‌ذاره… به خانه چوپان رسیدیم و دیدیم پیرزنی در بستر خوابیده بود، دکتر معاینه کرد و گفت سرما خوردگی دارد دارو و آمپول دادیم و یکدفعه دیگر هم سر زدیم و پیرزن خوب شد… دو سه ماه از این جریان گذشت و ما فراموش کردیم… یک روز دیدیم یک تقدیرنامه از طرف وزیر بهداری آن زمان آمده بود و در آن از اینکه مادر ، استاد برجسته دانشگاه پلی تکنیک تهران معالجه نموده‌اید، تشکر می‌کنیم… من و دکتر، هاج واج ماندیم، و گفتیم مادر کدام پروفسور را ما درمان کرده‌ایم؟ تا یادمان به گفته‌های چوپان و معالجه مادرش افتاد… با عجله به اتفاق دکتر در خانه پیرزن رفتیم، و از او پرسیدیم مادر کدام پسرت استاد و پروفسور است؟ پیرزن گفت همانکه آن روز با شما بود… پسرم هروقت به اینجا میاید، لباس چوپانی می‌پوشد و با زبان محلی صحبت می‌کند… من و دکتر شرمنده شدیم و من از آن روز با خودم عهد کردم هیچکس را دست کم نگیرم! و از اصل و خاک و ریشه خودم فرار نکنم... عشق را بی‌معرفت معنا مکن زر نداری مشت خود را وا مکن گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گل‌ها زشت یا زیبا مکن خوب دیدن، شرط انسان بودن است عیب را در این و آن پیدا مکن دل شود روشن ز شمع اعتراف با کس ار بد کرده‌ای حاشا مکن ای که از لرزیدن دل آگهی هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن زر بدست طفل دادن ابلهی‌ست اشک را نذر غم دنیا مکن پیرو خورشید یا آئینه باش هرچه عریان دیده‌ای افشا مکن http://eitaa.com/fatemiioon_news