🔴عاقبت #تحقیر و از خود راندن مردم!
✅یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
روزی مرحوم مرشد چلوییه معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟
🔰دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتریها فراوان بودند،
🚫 اما یک باره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود...!
✳️شیخ تأملی کرد و فرمود:
«تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی»!
✨مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف #کباب به آنها میدهم.
🌴شیخ فرمود:
«آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟!» گرفتار همان کار هستی!
♻️مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت:
🔅نسیه داده میشود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود
📙کرامات شیخ رجبعلی خیاط رحمة الله علیه
http://eitaa.com/fatemiioon_news