eitaa logo
داروخانه معنوی
7.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
135 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از داروخانه معنوی
1}اگر کسی دائم این اسم شریف ورد کند: ( ) هیچ و قاهری بر او نتواند ضرر و زیان برساند 2}برای و تهدید ظالم شرور غیر قابل هدایت,در نصف شب,شب در محلی خلوت نشسته فرد ظالم را در نظر مجسم کن و 《903》 بار ( ) را بخوان.باذن الله تعالی بزودی آن ظالم مکافات اعمال خود مشاهده کند. 3}اگر کسی دائم را ذکر کند. کسی با او عناد(ستیزه,لج و لجبازی) نورزد و همگان در حق وی مسکوت ماند,یا کسی علیه او کاری نتواند انجام دهد,و کسی بر کارهایش سوء ظن نبرد.. 🌸✨ هر کس اسم 《القابِض》 را به مدت 《40》 روز بر 《40》 لقمه طعام 《40》 بار بخواند همیشه روزیش رسیده در مدت عمر هرگز گرسنه نشود✨ 📚 مصباح کفعمی 458 💰ختمی مجرب برای حصول 💰              ✨ویژه امروز ✨ 💎گویند برای حصول غنی و دولت و ثروت ، در روز این ختم را شروع نموده💎 🛡تا ده《10》 روز هر روز 《1000》 مرتبه : 🌛{{یا قَوِیُّ یا غَنِیُّ یا وَلِیُّ یا وَفِّیُّ}}🌜 🌀را بر بخوانید و بخورید و در روز دهم《10》 نان و حلوا به مستحقان بدهید ✅ ان شاءالله موثر خواهد بود. 📚دعاهای سرازیرشدن رزق وروزی ص125 ↡↡ 🔷تریاق اکبر و کبریت احمر در ادعیه این دعا است( یا من تحل ...)  : ↡↡ 🌹🍃روز با وضو و روی به قبله فارغ از کارهای دیگه حاجت خویش را در نظر بگیرد . 👈 سپس ده《10》🔸 🔸 فرستاده و چهل و یک《41》 مرتبه  🔸 🔸 بگوید؛ بعد از گفتن {{ بسم الله الرحمن الرحیم }} دعای یا من تحل به عقد المکاره  را بخواند . 👈 در سه《3》 موضع کلمه یا رَبِّ  دارد . به رفته وچهل و یک《41》 مرتبه تکرار نماید و مطلب و خویش را نیز در ذهن بیاورد . سپس سر از برداشته و دعارا تمام کند . بعد ده《10》 بفرستد؛ و چهل و یک《41》 مرتبه  🔸اللُه رَبّی 🔸 رابا یک بگوید و با حالت تضرع درخواست خویش را از خداوند کریم طلب نماید . این عمل را ده《10》 روز انجام دهد. 📗منبع :حاشیه کتاب خلاصه الاذکار و اطمینان القلوب- نسخه خطی  - نوشته حکیم فیلسوف، محدث و عارف بزرگ مرحوم  فیض کاشانی برای مشکلات مالی😍😍 ویژه شب ها✅ سه شنبه شب ها بعد از ❤️دعای ❤️ را بخوانید ؛ وبعد 《70》 مرتبه ذکر: 🌸یاجوادالائمه ادرکنی🌸 بگویید. نتیجه گرفتید برای من هم دعا کنید🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅برای مشکلات و مثل ،‌ ،‌ و و و.... و....✅ @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸✨هر کس میخواهد دو گنج داشتہ باشد ✔گنجی از قدرت و گنجی از ثروت➣ این دعا را بہ مدت دو ماه پیوستہ هر روز بخواند✨ 📚 مخلاة، ص ۲۷۶ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(پایان) مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی پس از سال ها تلاش و کو
یکی از راههای بیداری از خواب غفلت خواندن است. بهمین منظور هر روز مختصری از زندگی یک ولیّ خدا تقدیم می‌گردد: ☘میرزا اسماعیل دولابی(۱) محمد اسماعیل دولابی در روستای دولاب از توابع تهران زاده شد. در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و در عین حال به صورت آزاد به دانش‌آموزی در جلسات علمای دینی معاصر مانند آیت‌الله سید محمد شریف شیرازی، آیت‌الله شاه‌آبادی، آیت‌الله تقی بافقی، شیخ غلامعلی قمی و شیخ محمدجواد انصاری پرداخت. اسماعیل دولابی در محافل پیرامون خود نماینده درک متفاوت و فراگیری از دین با تکیه بر مفاهیم محبت و زیبایی بود و این بیان جدید باعث جذب جوانان و قشر تحصیل‌کرده در جلسات هفتگی وعظ او بود. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗 فضیلت باورنکردنی سوره ی توحید 💚 قل هو الله احد 🎙️ سخنران : استاد میرباقری «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹✍نماز حضرت خضر نبی که به نام ( صلاه_لالف_الحاجه) معروف است بدین معنا ( ) و این نماز دارای جذابیت های خاص برای تولد و روح انسان و آثار و برکات زیادی دارد از علمای زیادی هم نقل شده که با این نماز به حاجت های خود دست یافتیم و به حقایقی از حکمت الهی دسترسی پیدا کردیم نماز اینگونه است (دو رکعت) 👇 در_رکعت_اول 🌹👈سوره حمد و《 10》مرتبه سوره کافرون در_رکعت_دوم 🌹👈سوره حمد و 《10》مرتبه سوره توحید و بعد از اتمام نماز به سجده رفته : 👇 《10》 مرتبه👈 «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» 《10 》مرتبه👈 «سبحان الله والحمدلله ولااله الاالله والله اکبر و لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم» 《10》مرتبه👈 «ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار» 🌹👌و حاجات خود را میخواهیم. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرفات (قسمت دوم): #امام_زمان 💥وقتی همراه همسرم برای طواف خانه خدا رفتیم، چون من حال و هوایی داشتم
🔸تشرف چوپانی از اطراف مشهد🔸 🖋آقای میرزا هادی از عالم مرحوم سید محمد ابراهیم قزوینی (رحمه الله) نقل فرمودند: در مشهد مقدس شنیدم که چوپانی از یکی از دهات اطراف مشرف به محضر حضرت بقية الله ارواحنافداه شده است ، لذا با عزم ملاقات او از مشهد حرکت کردم و بعد از طی شش منزل به او رسیدم و بر او وارد شدم. ایشان غذایی حاضر کرد و از من پذیرایی نمود ولی دیدم با این که گوسفندان زیادی در همان نزدیکی موجود است از آن دوردستها شير آورد. علت این کار را پرسیدم. گفت: اینها مال مردم است بعد از احضار طعام پرسیدم: آیا راست است که شما به حضور امام زمان شده اید؟ گفت: حالا غذا تناول کنید بعد از صرف غذا گفت: آیا کسی هست که کار بزرگی بکند و خدمت آن جناب را نشود؟! واقعه من آن است که: 📜در فلان سال که قحطی و گرانی شده بود من و همسر و مادرم هر روز چهار قرص نان جیره داشتیم، یکی زنم، یکی مادرم و دو تا خودم. من یکی را صبح می خوردم و یکی را ظهر. روزی دیدم مادرم گریه می کند. سبب گریه اش را پرسیدم، گفت: نان مرا گربه خورده است ، از آن طرف همسرم از طبخ نانی دیگر امتناع کرد. من یک نان از حق خودم را به مادرم دادم و گفتم: به همین یک نان اکتفا می کنم و به طرف صحرا بیرون آمدم. در صحرا ظهر که گوسفندها خوابیدند تصمیم گرفتم غذایم را که فقط یک نان باقی مانده بود بخورم، ناگاه در همان وقت سواری حاضر شد و گفت: میهمان می خواهی؟ ناچار تعارفش کردم و او پیاده شد و من هم با این که گرسنه بودم همان یک نان را نزد او گذاشتم و ایشان با شیر تناول نمود، بعد گفت: «آیا این اطراف کسی هست که راه مشهد را به من نشان دهد و یک تومان اجرت بگیرد؟ من با خود گفتم: چه کاری از این بهتر که هم به مشهد مشرف شوم و هم پولی به دست آورم، لذا گفتم: من شما را راهنمایی می کنم، اما گوسفندان را چه کنم؟ گفت: به خدا بسپار. من هم با تمام قلب گفتم: گوسفندان را به خدا سپردم و روانه شدم. قدری از راه را که رفتیم چون او سوار بود و من پیاده و گرسنه عقب افتادم. به همین خاطر عرض کردم: آهسته تر برانید، من به شما نمی رسم. فرمود: دستت را بده و پنجه دست خودش را در پنجه ام قرار داد. قدری که گذشت ، دروازه و حصار مشهد نمایان شد. فرمود: برو زیارت کن و برگرد من همین جا هستم. داخل شهر شدم. از قضا به یکی از کسانی که گوسفندانش را می چراندم برخورد کردم. او گفت: کجا میروی؟ گفتم: به زیارت. گفت: نخیر، تو گوسفندان ما را در این دوره قحطی و گرانی فروخته و یا خورده ای، و الا به اینجا نمی آمدی. گفتم: نه این طور نیست، من گوسفندان را به خدا سپرده ام و برای زیارت آمده ام. او باور نکرد و بر حرف خود اصرار داشت. گفتم: فرضا این طور باشد، حال چه می خواهید بکنید؟ بالأخره از او جدا شدم و بعد از زیارت به همان موعد مقرر در خارج شهر رفتم، آن جناب را به همان حالت و در محل خویش دیدم. با هم به ده خودمان برگشتیم و وقتی رسیدیم دیدم گوسفندها صحیح و سالم هستند آن سرور هم یک تومان به من مرحمت کردند و رفتند تا از نظرم غائب شدند. 📚برکات حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) ، حکایت ۱۳۴ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا