داروخانه معنوی
خِشـــــت أوّل رٰا أگـــــر ↓↓↓
⇠«زَهـــــراۜ 𔘓» گــُـــذارَد دَر بَقیـــــع۔۔
□تـــــٰا ثُـــــریّــــٰـا مےرَود ،
⇠دیـــــوٰار ایـــــوٰان ﴿حَســـــن ﷺ𑁍﴾→
#شهادت_امام_حسن
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
✧گـَــــرچِہ خـــــٰاکےســـــت،
⇠وَلےمـَــرقـــَـد او ،
﴿کــَـــعبہ ۔۔۔🕋﴾ مــٰـــاست!
◈نـــــٰام آن گــَـــرچِہ«⇠ بَقیـــــع۔۔𑁍»،
أســـــت،↓↓↓
◇◇وَلےعَـــــرش خـُــــدٰاست➢➢╰
#شهادت_امام_حسن
#اربعین
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
حَـــــرم ⇠کـَــــرب و بـَــــلٰا ↓↓↓
⇜جِلـــــوه «بیـــــّت ألحَســن 𔘓»أســـــت...
حَسنـــــیّه أســـــت بہ هَـــــرجـــٰــا کِہ
╰─┈➤
۔۔۔◇حُسیـــــنیّہ بہ پـــــٰاست𑁍↻→
#شهادت_امام_حسن
#کربلا
#امام_حسین
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
سلام عزیزانم روزتون بخیر
واقعیتش این چند وقت خیلی ها مراجعه کردن که کمک هزینه جمع کنیم برای سفر اولیها ولی من چون شناخت نداشتم و بخاطر حق الناسش اینکارو نکردم
ولی دیروز کسی پیام داد و خیلی التماس کرد و جزو سفر اولی هایی هست که وسعش نمیرسه حتی اربعین با هزینه دو سه میلیونی هم بره کربلا
ایشون خیلی فکر منو درگیر کرده بودن سحر استخاره کردم که براشون کمک هزینه جمع کنم و خوب اومد مدارکشون هم بررسی شد
حالا هر کس مایله در این ثواب عظیم شریک بشه هر مقداری که وسعش میرسه از ده تومن به بالا کمک کنید تا با مشارکت همدیگه بتونیم امسال از طرف کانال یه نفر را راهی کربلا کنیم
ثوابش هم هدیه به آقا جانمون حضرت مهدی عجل الله برای سلامتی و برای مقدر شدن ظهورشون و ان شاءالله به نیابت از گذشتگان همه شرکت کنندگان دراین خیر عظیم
داروخانه معنوی
سلام عزیزانم روزتون بخیر واقعیتش این چند وقت خیلی ها مراجعه کردن که کمک هزینه جمع کنیم برای سفر اولی
هر کس تمایل داره شریک باشه در این امر خیر پولشو واریز کنه به این کارت 👇👇
6104 3386 2549 6803
بانک ملت زهرا حیدریان
کسانیکه در خرید قابلمه کمک کردید ۴۰۰ تومن از اون پول باقی مونده لطفا راضی باشید من اون چهارصد را بزارم برای این سفر و ان شاءالله ثواب عظیم این کار برای سلامتی خودتون و عزیزانتون و ان شاءالله آمرزش گذشتگانتون و عاقبت بخیریتون باشه
لیست کربلایی را هم در روز غدیر نوشتیم سپردیم که امروز ببرن حرم اقا جانمون امام حسین
یکم طول کشید ولی خوب شخص مورد اعتمادی را میخواستم که لیست را برسونه
داروخانه معنوی
کسانیکه در خرید قابلمه کمک کردید ۴۰۰ تومن از اون پول باقی مونده لطفا راضی باشید من اون چهارصد را بزا
بررسی کردیم کاروانی که از شهر ایشون میبره کربلا هزینش ۳۲۰۰ هست چهارصدش موجوده حدود ۲۸۰۰ ما احتیاج داریم که با همکاری شما عزیزان جمع کنیم
داروخانه معنوی
خطبه ۱۶۸ پس از بيعت با حضرت 🎇🎇🎇#خطبه۱۶۸🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🌾واقع بيني در مبارزه با ناكثين اي برادران! از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
خطبه ۱۶۸ پس از بيعت با حضرت 🎇🎇🎇#خطبه۱۶۸🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🌾واقع بيني در مبارزه با ناكثين اي برادران! از
خطبه ۱۶۹
هنگام حركت به بصره
🎇🎇🎇#خطبه۱۶۹🎇🎇🎇🎇🎇🎇
✅ضرورت اطاعت از رهبري
همانا خداوند پيامبري راهنما را با كتابي گويا، و دستوري استوار برانگيخت، هلاك نشود جز كسي كه تبهكار است و بدانيد كه بدعتها به رنگ حق درآمده و هلاك كننده اند، مگر خداوند ما را از آنها حفظ فرمايد، و همانا حكومت الهي حافظ امور شماست، بنابراين زمام امور خود را بي آنكه نفاق ورزيد يا كراهتي داشته باشيد به دست امام خود سپاريد. بخدا سوگند! اگر در پيروي از حكومت و امام، اخلاص نداشته باشيد، خدا دولت اسلام را از شما خواهد گرفت كه هرگز به شما باز نخواهد گردانيد و در دست ديگران قرار خواهد داد.
💥افشا توطئه ناكثين
همانا ناكثين عهدشكن به جهت نارضايتي از حكومت من به يكديگر پيوستند، و من تا آنجا كه براي جامعه احساس خطر نكنم صبر خواهم كرد، زيرا آنان اگر براي اجراي مقاصدشان فرصت پيدا كنند، نظام جامعه اسلامي متزلزل مي شود، آنها از روي حسادت بر كسي كه خداوند حكومت را به او بخشيده است به طلب دنيا برخاسته اند. مي خواهند كار را به گذشته باز گردانند. حقي كه شما به گردن ما داريد، عمل كردن به كتاب خدا (قرآن) و سنت پيامبر (ص) و قيام به حق و برپا داشتن سنت اوست.
#نهج_البلاغه
💠باهم نهج البلاغه بخوانیم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
دسترسی آسان به بندهای استغفار هفتادبندی امیرالمومنین (ع) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🌺صوت و متن بند شانزدهم «دارو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دسترسی آسان به بندهای استغفار هفتادبندی امیرالمومنین (ع)
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌺صوت و متن بند هفدهم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
﴿امــٰـــام صـــٰــادق ﷺ𑁍﴾:
✧فَضیـــــلت ،
«نمــــٰـاز أوّل وَقـــــت 𔘓»
⇜بــَـــرا؎ مــُـــؤمـِــــن،
╰─┈➤
از دٰارایے و فَـــــرزنـــــدٰانش ،
◇◇بِهتـــــر أســـــت.↻→
#نماز_اول_وقت
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_هفتم✍ بخش سوم 🌼🌸من از بس تعجب کرده بودم مثل چوب ر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_هفتم✍ بخش سوم 🌼🌸من از بس تعجب کرده بودم مثل چوب ر
#رمان
" #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی
قسمت_هفتم✍ بخش چهارم
🌼🌸یک پسر جوون با قد بلند و خیلی خوش قیافه و سر حال و شوخ خودشو انداخت تو اتاق و اومد سراغ من و دستشو دراز کرد با من دست بده منم گفتم سلام …گفت : سلام خوش اومدی من تورجم پسر عمه ی تو…. توام که رویایی وای مامان خیلی خوشگه راست می گفتی … خیلی خوش اومدی …. واقعا این فامیل ما شاهکارن آخه کی باورش میشه ما تا حالا همدیگر رو ندیده باشیم (و نشست کنار من ) بابا میشه یه چایی هم برای من بریزی ……
من چشمام گرد شده بود اون به علیرضا خان معروف می گفت برام چای بریز …….
علیرضا خان با خوش رویی گفت بله بله اینم یک چایی داغ و تازه دم برای آقا تورج و ریخت گذاشت جلوش …..
🌸🌼صحنه هایی که می دیدم به خواب بیشتر شبیه بود و فکر کردم نکنه دارم خواب می ببینم ….. همین موقع عمه و یک زن سبزه رو با یک سینی دنبالش اومد تو ….
عمه گفت : تورج اون میز رو بزار جلوی رویا ….. تورج مثل برق میزو گذاشت و گفت آخ جون منم گشنمه … و خودش سینی رو گرفت و گذاشت روی اون خانمی که با عمه اومده بود به من نگاه می کرد و گفت سلام من مرضیه ام خوش اومدی شکوه خانم راست می گفت خیلی مقبولی …
🌼🌸گفتم سلام شما هم خوبین ….علیرضا خان خنده ی بلندی کرد و گفت :پس زبون داری … خوب حرف بزن ببینیم … یه چیزی بگو …گفتم : خوب چی بگم ؟
🌸🌼باز علیرضا خان فندک زد تا برای بار چندم پیپشو روشن کنه …عمه با صدای بلند گفت: خاموش کن اونو ، قلب بچه گرفت هی فندک می زنی اعصاب منو خرد می کنی بسه دیگه ….ولی انگار با دیوار حرف زده بود .
من گفتم : من از بوی پیپ خوشم میاد ….با این حرف من نمی دونم چرا علیرضا خان خیلی خوشحال شد و خنده ی دندون نمای بلندی کرد و گفت: دیدی شکوه ؟ خوشم اومد ..واقعا بوی پیپ دوست داری ؟
🌼🌸گفتم بله ….گفت می خوای بدم بکشی ؟ تا گوشهام سرخ شد وشدم عین لبو ….عمه گفت علیرضا آروم بشین اذیتش نکن اون الان نمی دونه تو داری شوخی می کنی یا جدی میگی …..
تورج شروع کرده بود به لقمه گرفتن برای خودش و هی به من می گفت بخور دیگه ….
من که مبهوت مونده بودم و همه چیز خارج از تصور من بود. حتی عمه شکوه هم که بارها دیده بودم این عمه نبود….. بی اختیار نفس راحتی کشیدم و چند تا لقمه خوردم ولی تورج با اشتها هنوز مشغول خوردن بود و از من پرسید سال آخری ؟ برنامه ات چیه بعد دیپلم ؟ گفتم کنکور شرکت کنم ….پرسید چی می خوای بخونی ؟ گفتم اگر بشه پزشکی ….
🌸🌼هر سه تایی از جا پریدن علیرضا خان پرسید : واقعا ؟ می تونی ؟ اگر قبول بشی من یک جایزه ی خیلی خوب بهت میدم….
عمه گفت : اگه نداره… قبول میشه, شاگرد اوله معدلش از نوزده پایین تر نیومده …
گفتم : نه بابا معلوم نیست من تو زبان ضعیفم شاید نتونم …حالا سعی خودمو می کنم …
تورج همین طور که دهنش پر بود گفت تو به من ریاضی یاد بده من به تو زبان ..کاری می کنم از زبان کم نیاری.
🌼🌸عمه گفت: حالا بیا بریم اتاقت رو نشون بدم بلند شدم و چمدونم رو بر داشتم ….تورج دستشو گرفت بالا و گفت: فکر کنین دختری با چمدون قرمز ، رویا برو جلو یک کم جلوتر و برگرد منو نیگا کن … نه خودت بر نگرد فقط سرتو برگردون ….. صبر کن همین طوری وایسا ….. خوبه حالا برو …..
من با تعجب به عمه نگاه کردم گفت: برو چیزی نیست می خواد تو رو بکشه طفلک نقاشه ……. ما دیگه از اتاق خارج شده بودیم که تورج داد زد رویا زود بیا پایین حرف بزنیم …
🌸🌼.مرضیه اومد و چمدون منو گرفت …
گفتم نه خودم میارم زحمت نکشین ….
گفت نه خانم این چه حرفیه وظیفه ی منه ….. عمه گفت جر و بحث نکن بده بهش بیاره و خودش راه افتاد و منو مرضیه پشت سرش ( مرضیه زن پا به سن گذاشته ای بود که خیلی مهربون به نظر میومد شکم و سینه های بزرگی داشت ولی خیلی زرنگ بود )
🌼🌸تو راه به من گفت : هر چی خواستین به من بگین کارای این خونه رو من می کنم راننده ای هم که شما رو آورد پسرم منه دوتا بچه داره یکی دختر یکی پسر مثل ماه می مونن یک روز میارم نشونتون میدم ….. همین طوری که حرف می زد رسیدیم بالا …..
🌸🌼احساس می کردم با اون سر و ریختم وصله ی ناجوری هستم ولی همه با من طوری رفتار می کردن که انگار سالهاس منو میشناسن…..
بالا یک حال بزرگ و مبلمان شده و شیک بود که شش تا اتاق داشت عمه اونجا وایساد و گفت : اون اتاق تورجه اون یکی مال ایرج اون اتاق عقبی مال حمیراس تو اونجا نرو …
بهت گفته باشم اصلا پاتو اونجا نزار.
ادامه_دارد
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#نماز_شب🌙🌓
آثارنمازشب دردنیا 🌎
✨آرامش بدن
✨سلامتی بدن
✨درمان بیماری ها
✨خوش اخلاقی
✨خوشبو شدن
✨ریزش گناه
✨عصبانیت شیطان
✨رفع گرفتاری
✨رفع غم و غصه
✨رفع خشم
✨عاقبت بخیری
✨طولانی شدن عمر
✨نجات از بلاهای طبیعی
✨نورانیت قلب
✨نورانیت چشم
✨نورانیت منزل
✨کسب نور دائم
✨زیبای صورت
✨نورانیت و سفیدی صورت
✨نورانیت سیرت و باطن
✨مایه تقرب به خدا
✨به اجابت رسیدن دعا
✨بازداشتن انسان از گناه
✨زیاد شدن رزق و روزی
✨رحمت و آمزش خداوند
✨سلاح معنوی در برابر دشمن
😍 آثارنمازشب پسازمرگ
✨نورانیت قبر⚰🌟
✨مانع فشار قبر
✨نجات از عذاب قبر
✨نجات از وحشت قبر
✨شفاعت نماز گزار در قبر
✨خروج ازقبرباصورت نورانی
😍 ثواب نمازشب درآخرت
✨گریان نبودن چشم
✨زینت آدمی در قیامت
✨دفع حرارت آتش قیامت
✨سبب ورد به بهشت
✨آسایش در موقف قیامت
✨عبور سریع از پل صراط
✨عبورازدرهای هشت گانهبهشت
✨گرفتننامهاعمالبهدستراست
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2