-«دِلهــــٰـا ⇉»
هَمہ تَنـــــگ تــُـــوســـــت➛
⇠⇠بــَرگـــــــرد.. ◈◈
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
﴿عـــــلّامِهمصبـــــٰاحیــــَـزد؎𔘓﴾:
_وَقتے دِلے تَـــــوجّّهـــــش بہ شِیـــــطان؛
و آلـــــودِه بہ ظُلمَـــــت گنــــٰـاه أســـــت۔۔۔
□دیگـــــر لیـــٰــاقَـــــت،
↶ تـــــوجّہ بہ« امــٰـــامعَصـــــرﷻ𑁍»
و بــــٰـازتـــــٰاب نـــــور حَضـــــرت رٰا نـــــدٰارد!!!↷
⇠أمــــّـا أگـــــر دِلے آلـــــوده نبـــٰــاشَد،
⇇نـــــور آن بـــُــزرگـــــوٰار رٰا ؛↑↑
مُنعکـِــــس مےســٰـــازد.. ⇉
•📚آفتـــٰــابولٰایـــــت|ص⁴⁴•
#امام_زمان
#سخن_بزرگان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_چهاردهم✍ بخش اول 🌼🌸حمیرا حال خوبی نداشت با خودم گفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_چهاردهم✍ بخش اول 🌼🌸حمیرا حال خوبی نداشت با خودم گفت
#رمان "
#رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی
قسمت_چهاردهم✍ بخش سوم
🌼🌸ولی تو اون لحظاتی که کنار ایرج راه می رفتم ، هیچی برام مهم نبود ….
علیرضا خان طبق معمول داشت پیپ می کشید .. سلام کردم … به جای جواب سلام گفت ..هان ..هان ..بیا بشین اینجا ببینم ..اون رو پشتی نشسته بود کنار سماورش..
پرسید :چایی می خوری ؟
🌸🌼ایرج گفت :بزارین من می ریزم منم می خورم اصلا هنوز صبحانه نخوردم .. راستی رویا توام که نخوردی صبر کن…. و رفت و به مرضیه گفت برامون صبحانه بیاره….
علیرضا خان خودش چایی ریخت و گفت :هیچ کجا همچین چایی خوبی گیرت نمیاد بخور که عالیه …. خوب با کتک های دیروز چیکار می کنی ؟ (خنده ی بلندی کرد و با همون لحن ادامه داد)حساب کار دستت اومد ؟
🌼🌸ما اینطوری یک مهمون رو تبدیل می کنیم به صاحبخونه … اول می زنیمش تا به خلق وخوی ما عادت کنه رویا خانم ما به تو عادت کردیم وضعیت ما رو دیدی …. دیدی که الکی خوشیم
….عمه ات می گفت تو پدر خیلی آرومی داشتی والبته زندگی آروم …خوب ما آروم نیستیم .. عصبانیت تو خون ماهاس … زود جوش میاریم ایرج هم بشدت داره ولی کنترلش دست خودشه…
🌸🌼دیروز که تورج زنگ زد و گفت خودتونو برسونین حمیرا ؛رویا رو به قصد کشت داره می زنه … بعدم گوشی رو قطع کرد ..من و ایرج نفهمیدیم چیکار کنیم … خون من که به جوش اومد ….
باور کن تا اینجا چی به ما گذشت خدا می دونه … ایرج که گریه می کرد .. من نکردم اومدم دق و دلمو سر عمه ات خالی کردم … در حالیکه اون بیچاره از همه بی گناه تره … حالا از من بدت نیاد که با عمه ات اون طوری حرف زدم … ولی اینو بدون که به خاطر تو عصبانی بودم …..
🌼🌸گفتم :می دونم خیلی برام ارزش داشت که ازم حمایت کردیم .. راستشو بگم خیلی روی من اثر گذاشت… ولی اینو بدونین که بیشتر ناراحتی من از این بود که برای شما درد سر درست کردم ….
گفت:ما تو رو تو این مدت شناختیم تو بسیار با وقار با شخصیت و مادب و مهربونی …همه ی ما اینو فهمیدیم همه دوستت داریم و دلمون می خواد اینجا خونه ی تو باشه ….
🌸🌼ببین نگفتم مثل خونه ی تو گفتم خونه ی تو باشه فهمیدی ؟
حالا من ازت یک چیزی می خوام اینجا رو خونه ی خودت بدون برای خودت حق قائل شو این قدر خودتو معذب نکن …. با این درسی که می خونی بزودی خانم دکتر میشی و برای خودت برو و بیایی درست می کنی و اونوقت باعث افتخار ما هم میشی …. من منتظر اون روزم …. پس چی شد ؟ گفتم چی ؟
🌼🌸گفت : نتیجه ی حرفمون چی شد ؟ گفتم باید درس بخونم و دکتر بشم …. گفت : نه اونو که چه من بگم چه نگم میشی …اینکه از این به بعد اینجا؟ …. بگو ؟..گفتم خونه ی منم هست….و علیرضا خان خنده ی بلندی کرد و حرف منو ادامه داد که : منم هست اگر روزی دو بار منو زدن به روی خودم نمیارم و میگم عیب نداره اینجا خونه ی منه و خودش قاه قاه خندید ولی ایرج ناراحت شد و با اعتراض گفت … ای بابا این چه شوخیه شما می کنین؟اونوقت به تورج ایراد می گیرین …..
🌸🌼منو ایرج با هم توی یک سینی صبحانه خوردیم صبحانه که چه عرض کنم نزدیک ظهر بود …. لحظاتی پر از احساس هر لقمه ای بر میداشت برای من زمزمه ی عشق بود دلم فرو می ریخت و این قشنگ ترین هدیه ای بود که خدا به من عطا کرده بود …..
🌼🌸هنوز ما پیش علیرضا خان بودیم که عمه اومد کلی خرید کرده بود و من بدون اینکه دیگه معذب باشم که آیا کمکش کنم یا نه رفتم تو آشپز خونه و مشغول شدم ……. و تا ساعت دو منو عمه و مرضیه مشغول جا بجا کردن و حاضر کردن سور سات نوروز بودیم ….عمه به من گفت تو امسال سفره ی هفت سین رو بنداز و تزیین کن …….منم این کارو کردم ولی بغضی غریب توی گلوم پیچید.
ادامه_دارد
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_چهاردهم✍ بخش سوم 🌼🌸ولی تو اون لحظاتی که کنار ایرج
#رمان "
#رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی
قسمت_چهاردهم✍ بخش چهارم
🌼🌸خوب معلومه همیشه سفره های هفت سین خونه رو من می انداختم و اونسال اولین سالی بود که بدون اون دو تا عزیزم این کارو می کردم صورت مامانم جلوی نظرم بود برای هر سلیقه ای که به خرج می دادم صد بار قربون و صدقه ی من می رفت اونو کنارم احساس می کردم انگار با من بود خیلی نزدیک، تا جایی که ازش می پرسیدم خوب شد؟ و اون با نگاه مهربونش منو تایید می کرد ….
سفره رو توی حال جلوی تلویزیون انداختم و همه چیز رو آماده کردم …. بعد شش تا تخم مرغ برداشتم تا اونا رو رنگ کنم از تورج رنگ خواستم با یک ذوقی از من خواست که اونم تو رنگ کردن کمک کنه که نتونستم نه بگم….. ایرج هم وقتی دید من دارم با تورج به اتاقش میرم به بهانه ی اینکه می خواد ببینه ما چیکار می کنیم همراه ما اومد …… از کنار اتاق حمیرا که رد شدیم دلم گرفت کاش اونم خوب بود و با هم این کارو می کردیم ….
تورج گفت : نظرت چیه روش گل بکشیم ؟ گفتم خوبه فرقی نمی کنه پرسید تو می خواستی چی بکشی ؟
گفتم : یک خورشید خانم وسط و روی بقیه ستاره می کشیدم …. ولی گل بهتره … گفت نه بیا همونو بکشیم …… ایرج نگاهی به من کرد و با چشم به من خندید و گفت : مرسی که شش تا آوردی …..
تورج پرسید چرا؟مگه چه فرق می کنه ؟ …. ایرج گفت یعنی خودش خورشیده ما هم ستاره … گفتم نه عمه خورشیده … منظورم اون بود …. ایرج گفت من از نقاشی چیزی سرم نمی شه اگر کمکی ازم بر میاد بگین ؟ …
تورج گفت چرا بر میاد تو این پنج تا رو کاملا از این رنگ آبی تیره بزن مثلا شبه و رنگ و قلمو رو داد بهش و به من گفت خورشید با تو بکش … من پالت رو برداشتم و رنگهایی که می خواستم روش گذاشتم ورفتم نشستم و کشیدم یک خورشید مثل بشقابی که تو خونه ی خودمون داشتیم کشیدم و گذاشتم روی در یکی از رنگها تا خشک بشه اون دو نفر داشتن با هم جر و بحث می کردن که این طوری نکش اون طوری بکش که چشمشون افتاد به خورشید من و هر دو هیجان زده به من نگاه کردن ….
تورج گفت پس دروغ نگفتی نقاشی بلدی …وای عجب هنری؟
تو منیاتور کار می کردی ؟ گفتم دوست دارم من هیچی رو جدی کار نکردم همش درس خوندم انشالله که کنکور قبول بشم شروع می کنم ..
ادامه_دارد
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#نماز_شب 🌙🌓
نماز شب توشه عجیبیست ...🍃
نماز شب ، مستجاب کننده
دعای مومن است 🌱
آیت اللّٰه بہجت (ره):
نماز شب را ترك نکنید ؛ نماز شب
کلیدحل همهی مشکلات زندگیاست.
مردم خیلی تلاش می کنند، اما نتیجه
و مقصود خود را نمی یابند زیرا کلید
را نیافته اند .
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💫نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤
🌸💫خـــــدایـــــا🤲
🤍💫ماه ربيع الاول برای همه
🌸💫برکت ، شادي ، آرامش
🤍💫خوشبختي ، موفقیت
🌸💫را به همراه داشته باشه
🤍💫آمــــیـــن یــــا رَبَّ🤲
🌸💫صفر هم مثل محرم رفت
🤍💫امیدوارم در ماه ربیع الاول . . .
🌸💫هر غصه اے به شادی
🤍💫هر بیمارے به سلامتی
🌸💫هرقهرے به آشتی تبدیل شود
🌸💫ان شاء الله به آرزوهای زیباتون برسید
🤍💫 حلول ماه ربیع الاول ماه شادمانی
🌸💫اهل بیت علیهم السلام مبارک باد
🤍💫شـــبـــتـــون شــــاد و زیــــبـــــا
#شب_بخیر
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
از جُملہ د؏ــــآهـــــآیے ڪہ؛
﴿شِیـــــخ جَعـــــفر مُجتهد؎﴾(رہ) مُڪرر توصّیہ مےڪَردند :
خوٰاندن ﴿زیـــــآرت ٰال یٰاسیـــــن✿ ﴾
در نُہ⁹ روزهنگام بین الطُلو؏ـــــین بود ڪِہ آثـــــآر ؏ـَــــجیبے دَر پے دٰارد۔۔۔۔♡♡♡
#سخن_بزرگان
#بین_الطلوعین
#زیارت_ال_یس
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
•~🌸🌿~•
وَلےبَچہ ھآ
اَزقَضآشُدڻ نَمآزصُبحتونْبِتَرسیدْ!
میڱنْخُدآ؛
أڱہ بِخوٰادخِیر؎رو؛
أزیِہ بَندها؎بڱیرھ۔۔۔۔!!! نَمآزصُبحِشْروقضٰامےڪُنِه!
#تلنگرانهـ 💥
#نمازصبح
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#امام_زمان
به جمعه16شهریورماه1403خوش آمدید
🌠سلام مولاجانم! یا صاحب الزمـــــان
دلم گرفته از این جمعه های تکراری
که بی حضور تو هرهفته میشود جاری
خودت دعای فرج را برای خویش بخوان
دعای ما که برایت نمی کند کاری
اللهم عجل لولیک الفرج
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
✴️ جمعه 👈 16 شهریور / سنبله 1403
👈2 ربیع الاول 1446
👈6 سپتامبر 2024
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅مسافرت.
✅خواستگاری عقد و ازدواج.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅جابجایی و نقل و انتقال.
✅خرید و فروش.
✅قرض و وام دادن و گرفتن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅قرار داد و قولنامه نوشتن.
✅و طلب حوائج خوب است.
🚘مسافرت: مسافرت خوب است.
👶زایمان خوب و نوزاد شایسته تربیت و خوش قدم است.
👩❤️👨مباشرت امروز:
مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی مشهور گردد و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج میزان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️خواستگاری عقد و ازدواج.
✳️مسافرت.
✳️لباس نو بریدن ، دوختن و پوشیدن.
✳️آغاز معالجات و درمان.
✳️خوردن دمنوش های دارویی.
✳️و فروش و تبدیل جواهرات نیک است.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است.
🔲 این مطالب تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
@taghvimehamsaran
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب شب شنبه: مباشرت منعی ندارد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث حاجت روایی می شود.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا حجامت در این روز از ماه قمری ،خوب نیست.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 3 سوره مبارکه " آل عمران" است.
نزل علیک بالحق مصدقا لما بین یدیه...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که سه چیز خوب و پی در پی به خواب بیننده برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
📚 منبع مطالب
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن.
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
❣ #زیارت_امام_زمان_علیه_السلام
در روز #جمعه
#زیارت_روز_جمعه
💠اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@Manavi_2
@Manavi_3
هدایت شده از داروخانه معنوی
دانلود+زیارت+امام+زمان+در+روز+جمعه+فرهمند.mp3
2.84M
زیارت امام زمان (عج)درروز جمعه
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
هدایت شده از داروخانه معنوی
#دعای_روزجمعه
#امام_زمان
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم✨
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاء ِوَ الْإِحْيَاءِ
وَ الْآخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْيَاءِ الْعَلِيمِ الَّذِي لا يَنْسَىٰ مَنْ ذَكَرَهُ وَ لا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ
وَ لا يَخِيبُ مَنْ دَعَاهُ وَلايَقْطَعُ رَجَاءَمَنْ رَجَاهُ
اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ وَ كَفَىٰ بِكَ شَهِيداً
وَ أُشْهِدُ جَمِيعَ مَلائِكَتِكَ وَ سُكَّانَ سَمَاوَاتِكَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِكَ وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِيَائِكَ
وَ رُسُلِكَ وَ أَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ، وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ وَ لا عَدِيلَ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِكَ وَ لا تَبْدِيلَ
وَ أَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ أَدَّىٰ مَا حَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ وَ جَاهَدَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ وَ أَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ وَ أَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ مِنَ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِي عَلَىٰ دِينِكَ مَا أَحْيَيْتَنِي ، وَ لا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
✨صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَىٰ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ احْشُرْنِي فِي زُمْرَتِهِ وَ وَفِّقْنِي لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ فِيهَا مِنَ الطَّاعَاتِ وَ قَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِي يَوْمِ الْجَزَاءِ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم.
@Manavi_2