eitaa logo
داروخانه معنوی
5.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
122 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
داروخانه معنوی
خطبه ۲۰۰ درباره معاويه 🎇🎇🎇#خطبه۲۰۰🎇🎇🎇🎇🎇 🍂سياست دروغين معاويه سوگند بخدا! معاويه از من سياستم
خطبه ۲۰۱ پيمودن راه راست 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 ✅راه روشن حق اي مردم در راه راست، از كمي روندگان نهراسيد، زيرا اكثريت مردم بر گرد سفره اي جمع شدند كه سيري آن كوتاه، و گرسنگي آن طولاني است. اي مردم، همه افراد جامعه در خشنودي و خشم شريك مي باشند، چنانكه شتر ماده ثمود را يك نفر دست و پا بريد، اما عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زيرا همگي آن را پسنديدند، خداوند سبحان مي فرمايد: (ماده شتر را پي كردند و سرانجام پشيمان شدند.) سرزمين آنان چونان آهن گداخته اي كه در زمين نرم فرو رود، فريادي زد و فرو ريخت، اي مردم آن كس كه از راه آشكار برود به آب مي رسد، و هر كس از راه راست منحرف شود سرگردان مي ماند. 💠باهم نهج البلاغه بخوانیم «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
و اینـــــگونِہ گـُــــفت↡↡ ⇇ در فِـــــرٰاق ⇠﴿فــٰـــاطمهۜ أش⇢﴾ : «أمَّـــــاحُزْنِےفَسَــرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیلِےفَمُسَهَّـــــدٌ» ⇠دیگـــــر أز شـــــدَت غـَــــم ، ◇شبهــٰـــا خـــــوٰاب بہ □□چشمـــٰــانـَــــم نمےآیـَــــد ..💔⇢ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
014-Shokuhe-Yas-www.Ziaossalehin.ir-J04.mp3
4.97M
ترجمه وشرح مختصرخطبه فدک ☝بخش (بسیارشنیدنی) نذرسلامتی وظهورامام زمان عج صلوات لطفا🌿 علی مع الحق والحق مع العلی أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٰأمـــّـــــٰــا↡↡ ↶تمـــــٰام سپـٰــــاهِ عـــــلّےﷺ↷ ⇇﴿فـــــــــٰـاطمهۜ ✿﴾بـــــود…➺ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان "‌ #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_چهل و هشتم ✍ بخش اول 🌸اینقدر احساس بی پناهی می کرد
" "بر اساس قسمت_چهل و هشتم ✍ بخش دوم 🌸وقتی تنها شدم تازه به عمق فاجعه پی بردم اگر ایرج اونشب زنگ بزنه و علیرضا خان بهش بگه من بهش خیانت کردم و اونم باور کنه چیکار کنم؟ اگر حمیرا و تورج باور کنن چی؟ واقعا علیرضا خان با نقشه ی قبلی این کارو کرده بود ؟ یا اتفاقی تازه ای افتاده بود؟ برای چی به من تهمت خیانت زد ؟ اگر اینقدر ترسو نبودم حتما میموندم تا بی گناهیم ثابت کنم …. ولی من از علیرضاخان می ترسیدم … شاید چون هرگز خشم مرد رو ندیده بودم الان وقتی مردی عصبانی میشد دنیا روی سر من خراب می شد؛؛ وحشت می کردم ؛؛…اونشب هم من بی نهایت ترسیدم ……… 🌸فردا عید بود و من برای یکی یکی اونا کادو خریده بودم تا بتونم از محبت های اونا تشکر کنم کادو ها رو یواشکی از عمه خریدم و همه رو توی کمد گذاشته بودم ….. برای علیرضا خان یک کلاه خریدم و همون جا توش نوشته بودم …عموی عزیزم که تو این مدت برای من پدری کردین ازشما خیلی ممنونم دوستتون دارم … برای عمه هم یک عطر خیلی خوب گرفته بودم از اونجایی که خودش خرید می کرد برای اون نوشتم دیگه به شما نمیگم عمه چون برام از مادر مهربون تر بودین عیدتون مبارک برای تورج و حمیرا و نگار و حتی آقای رفعت هم چیزایی خریده بودم چون سال قبل از همه کادو گرفتم دلم می خواست امسال حرفی برای گفتن داشته باشم …….ولی حالا دیگه کاری نمی شد کرد … 🌸حالم خیلی بد بود و احساس می کردم دارم میمیرم … و مغزم خالی شده بود ..مثل اینکه فشارم خیلی اومده بود پایین ….از این که اونجا و اونطوری بمیرم ترسیدم دلم نمی خواست تا قبل از اینکه بی گناهی من ثابت بشه بمیرم …. شماره ی ایرج رو داشتم …فکر کردم صبح بهش زنگ بزنم ولی پشیمون شدم … همین طور که گریه می کردم خوابم برد ….و باز خواب دیدم مامانم داره بهم یک لباس میده بازش کردم دیدم همون لباس سفید خالداره ….. گفتم : چقدر قشنگه ولی این همون لباس منه که قبلا دوختی … 🌸گفت : نه رویا جانم اینو دوباره برات دوختم …. و باز بیدار شدم و یادم اومد که یک بار دیگه شبیه این خواب رو دیدم ….و فکر کردم تعبیرش اینه که من باز باید همون لباس رو بپوشم و از خونه ی عمه بیام بیرون ….آره همین بود و من در موردش فکر نکرده بودم …… فکر و خیال راحتم نمی گذاشت ….اون سال تحویل ساعت هشت صبح بود …. من داشتم به خودم می پیچیدم که شنیدم دخترای پانسیون دارن خودشونو برای تحویل سال آماده می کنن خودمو روی تخت جمع کردم و پتو رو کشیدم روی سرم تا چیزی نشنوم …..مجسم کردم قرار بود اونشب حمیرا و رفعت بیان اونجا و شب بمونن تورج هم میومد آیا منو فراموش می کنن و سال تحویل رو جشن می گیرن یا الان اونا هم مثل من آشفته و بی قرارن ؟ ….. 🌸نزدیک سال تحویل فاطمه اومد و گفت : خانم ؟ خانم ؟ می خوای بیای با بچه ها باشی ….سرمو از زیر پتو در نیاوردم درو بست و رفت ….کم کم همه چیز ساکت شد و من دوباره در میون گریه هام خوابم برد …… برای نهار صدام کردن ولی بازم از جام تکون نخورم تا اینکه یادم افتاد نماز نخوندم بلند شدم و اومدم بیرون …. کسی تو راهرو نبود …. وایستادم تا فاطمه خانم رو دیدم پرسیدم دستشویی کجاست؟ ادامه_دارد «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان " #رویای_من "بر اساس #داستان_واقعی قسمت_چهل و هشتم ✍ بخش دوم 🌸وقتی تنها شدم تازه به عمق
" "بر اساس قسمت_چهل و هشتم ✍ بخش سوم 🌸در حالیکه با تاسف و دلسوزی به من نگاه می کرد ، نشونم داد …. تو آیینه ی دستشویی خودم رو دیدم صورتم و پلک هام از شدت گریه ورم کرده بود …. خودمو نشناختم و دوباره گریه ام گرفت …..و با همون حال به خودم گفتم … ترسو؛ بی عرضه … هر چی به سرت میاد تقصیر خودته …… وقتی برگشتم پرسیدم چرا اینقدر ساکته گفت : همه رفتن فقط یک نفر دیگه هست که اونم امشب با قطار میره مشهد معمولا عید اینجا تعطیله …. ولی نگران نباش من هستم همین جا زندگی می کنم …. ملک خانم هم همین بالاست ولی اونم می خواد بره شمال ویلا دارن عیدا میرن اونجا …بعد من می مونم و تو گفتم اینجا چند نفر زندگی می کنن …. 🌸گفت الان با شما پانزده نفر ……پرسیدم : پس شما به خاطر من مجبورین اینجا باشین گفت : نه بعضی وقت ها چند نفر عید می مونن ما عادت داریم نگران نباش من یک چیزی درست می کنم و با هم می خوریم ….ولی آشپزخونه تعطیله ….. بعد از ظهر ملک خانم اومد پایین …اون آماده بود که از خونه بره بیرون لباس زیبایی پوشیده بود و کمی آرایش کرده بود و کیفش هم روی آرنجش بود … 🌸گفت : بهتر شدی ؟ هنوزم تصمیم داری اینجا بمونی ؟ گفتم بله خوب چیزی عوض نشده ….. گفت : من باید برم بیرون فردا هم میرم شمال باید قرار داد امضا کنیم اگر واقعا اتاق رو می خوای شرایط رو روی کاغذ نوشتم بهت میدم اگر قبول کردی قرار داد رو امضا کن…. اول هر ماه کرایه تو باید پیش بدی و اگر حتی دو روز بمونی کرایه پس داده نمیشه و همیشه برای هر ماه همین طوره تا هر وقت بخوای بمونی …اگر بری مسافرت هم اتاق مال توس و باید کرایه بدی شام و نهار و صبحونه با ماس و هزینه اش با خودته تو این ایام که بچه ها نیستن اگر دوست داری پول بده به فاطمه برات غذا حاضر می کنه اگر نه خودت بخر و درست کن این چند روز میل خودته هر طوری دوست داری ولی بچه ها که اومدن همه باید یک چیز بخورن پس شما هم باید هزینه ی غذا تو بدی …… حالا بگو اسمت چیه و معرف داری یا نه ….گفتم اسمم رویاس ولی معرف ندارم الان کسی نیست ولی می تونم از دانشگاه براتون معرفی نامه بیارم …. 🌸گفت : خوبه بیار بعد از عید بیار بهت اعتماد می کنم معلومه که راست میگی …خوب ببخش منو؛؛ اینجا امانتی های مردم زندگی می کنن نمی تونم به هر کس اعتماد کنم …ولی به تو اعتماد دارم … شده که با همه ی این احتیاط ها بازم کسی بوده تو خوابگاه کیف بچه ها رو زده و بعدم غیب شده … باید یک نشونی داشته باشم که اگر از قبیل این اتفاق ها افتاد بتونم پیگیرش باشم …. 🌸خوب حالا می خوای تمام عید رو اینجا بمونی ؟گفتم : بله هستم درس می خونم ….. قرار داد شما رو امضا می کنم …منم به شما اعتماد دارم و فکر می کنم شانس آوردم که راننده اینجا رو بلد بود ( از دهنم در رفت و گفتم ) خونه ی ما همین نزدیکی هاس ….. گفت باشه … اگر وقت شد برام تعریف کن چرا اومدی اینجا … حالا نمی خوام یادت بیارم فقط شناسنامه تو بده به من … دخترم منتظرمه شب بهت سر می زنم ……. ولی فردا صبح زود میرم شمال و تا هفتم…. یا هشتم بر می گردم اون وقت با هم حرف می زنیم ……. چیکار کنم واقعا دلم برات سوخت وگرنه به خدا این جوری و این وقت سال قبول نمی کردم …… خیلی خوب فعلا … ادامه_دارد «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙🌓 💠رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند : 🔸چون آخر شب فرا رسد، خداوند سبحان می‌فرمايد: ❓آيا دعا كننده‌ای هست تا اجابتش کنم ؟ ❓ آيا خواهنده‌ای هست تا خواسته‌هایش را بدهم ؟ ❓ آيا استغفار کننده‌ای هست تا او را بيامرزم ؟ ❓ آيا توبه كننده‌ای هست تا توبه‌اش را بپذيرم ؟ 📚 بحارالانوار،ج۸۷،ص۱۶۷ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارااا 🍁در این شب ✨دفتر دل دوستانم را 🍁به تو میسپارم ✨با دستان مهربانت 🍁قلمی بردار ✨خط بزن غمهایشان 🍁و دلی رسم کن ✨برایشان به بزرگی دریا 🍁شاد و پر خروش شبتون خوش و سراسر آرامش 🍁🍂 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
از جُملہ د؏ــــآهـــــآیے ڪہ؛ ﴿شِیـــــخ جَعـــــفر مُجتهد؎﴾(رہ) مُڪرر توصّیہ مےڪَردند : خوٰاندن ﴿زیـــــآرت ٰال یٰاسیـــــن✿ ﴾ در نُہ⁹ روزهنگام بین الطُلو؏ـــــین بود ڪِہ آثـــــآر ؏ـَــــجیبے دَر پے دٰارد۔۔۔۔♡♡♡ @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
•~🌸🌿~• وَلےبَچہ ھآ اَز‌قَضا‌ٓشُدڻ نَمآز‌صُبحتون‌ْبِتَرسیدْ! میڱن‌ْخُدآ؛ أڱہ بِخوٰاد‌خِیر؎رو‌؛ أزیِہ بَنده‌ا؎بڱیرھ۔۔۔۔!!! نَمآز‌صُبحِش‌ْرو‌قضٰا‌مےڪُنِه! 💥 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
اعمال قبل خواب😍 شبتون پر نور⭐🌜 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز یکشنبه27آبانماه1403🌹 نشنیده کسے حرفے از این جالب تر زهرا به علے است از علے طالب تر هرچند علے کسے به جز فاطمه نیست زهراست علے ابن ابے طالب تر ... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
👈 یکشنبه 👈 27 آبان / عقرب 1403 👈15 جمادی الاول 1446 👈17 نوامبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🔘 فتح بصره توسط امیرمومنان علی علیه السلام " 36 هجری قمری ". 🌹ولادت امام زین العابدین علیه السلام به روایتی " 36 هجری قمری ". ⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅مسافرت. ✅داد و ستد و تجارت. ✅خواستگاری و عقد و ازدواج. ✅شکار صید و ماهیگیری. ✅دیدار با اشراف و بزرگان و علماء. ✅و آغاز نویسندگی و نگارش خوب است. 🚘مسافرت : مسافرت خوب است. 👶مناسب زایمان نیست. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز : قمر در برج جوزا است و امور زیر خوب است : ✳️خرید و سفارش جنس. ✳️معامله املاک و مستغلات. ✳️مبادله سند و قولنامه. ✳️ارسال کالا به مشتری. ✳️آغاز تعلیم و تعلم. ✳️آغاز نویسندگی و نگارش کتاب مقاله و... ✳️و دیدار روسا خوب است. 🔵مناسب بستن حرز برای اولین بار و نماز آن خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امشب شب دوشنبه: فرزند حافظ قران گردد. ⚫️ اصلاح سر و صورت. طبق روایات ، اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث سرور و شادی می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن خون_دادن یا حجامت فصد زالو انداختن در این روز، از ماه قمری سلامت آفرین است. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . @taghvimehmsaran 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به حضرت_علی_علیه_السلام و فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2