eitaa logo
داروخانه معنوی
8.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
225 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر 👇 @Ya_zahra_5955 #کپی_حلال تبادل وتبلیغ @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا 🤲 در آستانه نیمه شعبان 🌙 کمکمان کن🙏 آن راهی را برویم که موجب رضایت صاحب الزمان و توست♥️ وآرامشت را با ظهور مهدی موعود عج نصیب دلهای مابفرما♥️🙏 ‍ آمیــن یا رَبَّ 🙏 🌺پیشاپیش فرخنده میلاد مسعود ♥️دوازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت‌ 🌺یگانه منجی عالم بشریت، ♥️آخرین ذخیره الهی برای نجات انسان‌ها 🌺از ظلمتکده علائق نفسانی ♥️حضرت مهدی موعود (عج) 🌺مبارک باد اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج🙏  «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیة الکرسی را تا ✨علی العظیم✨ بنویسد بعد از آن بنویسد {{یا حفیظ یا حفیظ احفظنی فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}} در میان کالا گذارد فروخته شود 📚 کونوز الاسرار ج 2 ص 153  «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص 🍀آیت الله شیخ جعفر مجتهدی(۵۷) تولی و تبری جناب آقای بیگدلی نقل می‌كردند: آقای مجیدی كه
🍀آیت الله شیخ جعفر مجتهدی(۵۸) زیارت به نیابت مادر جناب آقای یزدان پناه تعریف كردند: چندین سال قبل كه می‌خواستم به پابوس حضرت رضا (علیه الاف التحیه و الثناء) مشرف شوم جهت خداحافظی نزد مادرم رفته و به ایشان گفتم: قصد زیارت حضرت رضا (علیه‌السلام) را دارم چه چیزی دوست دارید برای شما سوغات آورم؟ مادرم گفتند: چیزی جز سلامتی تو را نمی‌خواهم اما وقتی مشرف شدی یك زیارت به نیابت من بجا آور. بنده هم قبول نموده و به مشهد مقدس رفتم و پس از زیارت حضرت رضا (علیه‌السلام) خدمت آقای مجتهدی رسیدم، در آنجا به ایشان عرض كردم: آقاجان توجهی كنید تا حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) عنایتی فرمایند و گشایشی در كارهایم حاصل شود. ایشان نگاهی به من كرده و فرمودند: به یاد دارید وقتی می‌خواستید به مشهد بیایید، مادرتان چه گفت؟ عرض كردم: خیر آقاجان چه گفت؟ فرمودند: وقتی شما جهت خداحافظی نزد مادرتان رفتید و گفتید چه چیزی برایتان به سوغات آورم. گفتند: من سلامتی تو را می‌خواهم ولی یك زیارت به نیابت من بجا آور. شما سه روز است به مشهد آمده‌اید ولی زیارتی كه به نیابت مادرتان قبول نمودید را انجام نداده‌اید. این زیارت برای ایشان نوشته شده است و انجام آن بر عهده شما می‌باشد و گشایش كار شما به انجام فرمان مادر می‌باشد. آقای یزدان پناه می‌گفتند: اتفاقاً آن روز مصادف بود با روز شهادت حضرت رضا (علیه‌السلام) و من در آن روز حضرت را به نیابت مادرم زیارت كردم و پس از آن مشكلات من یكی پس از دیگری حل شد ادامه دارد...  «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 دعای فرج رو با معرفت بخونیم استاد پناهبان 🍃 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب چهاردهم از ماه شعبان: چهاررکعت_نماز بگزارد که : درهر رکعتی سوره حمد را یک《1》 بار و سوره والعصر را پنج《5》 بار بخواند؛ خداوند برای اوپاداش نمازگزاران از آدم تا روزقیامت را می نویسد و در حالی او را بر می انگیزد که صورتش از آفتاب و ماه درخشانتر است و آمرزیده می شود. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت پنجم): #امام_زمان 💥من مسجد جمکران را میعادگاه عشق نامیده ام، وقتی که به جمکران
(قسمت اول): 💥چنان وضع مالی بدی داشتم که زیارت مشهد مقدس هم برایم آرزو بود، چه برسد به سفر مکه معظمه، آن شب وقتی در خواب دیدم که سیّدی خوش سیما، خانه و ماشینش را به ما فروخت و من بابت آن تنها مبلغ صدهزارتومان و النگوی همسرم را که سی هزار تومان می شد به او دادم و بعد از ایشان پرسیدم شما که هستید که این همه لطف به من می کنید؟ فرمودند: مگر حاجت شما زیارت امام رضا علیه السلام نبود ، من فرزند ایشان هستم! ✨💫✨ آن شب من از این خواب احساس نشاط می کردم و به تعبیر آن فکر نکرده بودم. فردا صبح در اطاق کارم، در آجودانی نیروی دریایی انزلی مشغول کار بودم که اعلام کردند هر کس می خواهد به مکه معظمه مشرف شود، برای ثبت نام بیاید تا قرعه کشی انجام شود. از آن همه کارمند تنها یک نفر باید معرفی می شد، من روی صندلی نشسته بودم که احساس کردم کسی از پشت مرا بلند کرد و گفت: برو ثبت نام کن. بلند شدم که بروم چند نفر از دوستانم خندیدند و گفتند: تو کجا می روی؟ وارد اطاق ناخدا که شدم گفتم: ناخدا زارع اسم مرا هم بنویس، همه خندیدند، گفتم: اگر پانصد نفر دیگر هم به لیست اضافه شود، باز اسم من در می آید. ✨💫✨ قرعه کشی کردند، ناخدا دستش را داخل کیسه برد، گفت: کاغذی به دستم چسبیده، آن را بیرون آورد، اسم من بود. علی رغم بعضی کارشکنیها نامه را گرفتم و به خانه رفتم. من باید مبلغ ۱۳۰ هزارتومان در تهران واریز می کردم که ریالی از آن را نداشتم. مبلغ۱۰۰ هزارتومان این پول بطور معجزه آسایی تهیه شد و همسرم نیز النگوی خودش را به من هدیه کرد که سی هزارتومان قیمتش بود. ادامه دارد... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا