#ازدواج
#حدیث_کسا رادرشب جمعه بخوانید با این شرط که چادررو بیندازید روی سرتان وشمرده شمرده بخوانیدو حضور امامان را تصور کنید و لابه لای دعا حاجتتان را بگویید....
این روش ایه الله بهجت است برای ازدواج که تا《 5》 شب جمعه باید انجام بشود...
حدیث کسا برای آرزوهای سخت به کار میرود🌿
📚منبـع:آیه های انتظار
#خواستگاری
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
یکی از راههای بیداری از خواب غفلت خواندن #شرح_حال_اولیاء_خدا است. بهمین منظور هر روز مختصری از زندگی
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص
🍀حاج آقا رحیم ارباب(۲)
آقا رحیم ارباب بزرگ ترین فرزند خانوادهاش بود. وی دو برادر و یک خواهر داشت. یکی از برادرانش، عبدالله ارباب (۱۲۹۸ ـ ۱۳۷۹ هـ . ق) استاد بزرگ خط نسخ بود و قرآن و کتابهای دعا را با این خط می نوشت.
دومین برادر وی، حاج عبدالعلی ارباب (۱۳۰۴ ـ ۱۳۸۴ هـ . ق) بود. او مردی باسواد و اهل کمال بود که مخارج خانواده به همت وی تأمین می شد.
هر دو برادر آقا رحیم از وی کوچکتر بودند، و پیش از او وفات یافتند.
اجداد آقا رحیم ارباب «از اعیان دهاقین و مشاهیر نجبا و بزرگ زادگان قریه چرمهین از قرای معروف روستای لنجان اصفهان و صاحب مال و ثروت بودند و بدین سبب به لقب ارباب خوانده میشود.»
ادامه دارد...
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ اگه گاهی هر کار میکنی حاجتت رو نمیگیری
✅حتما این کلیپ رو ببین
#دکتر_سعید_عزیزی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات #امام_زمان مرحوم حاج آقا محقق چنین بیان فرمود: روزی در ایام سفر به کربلا، به هنگام تش
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
#تشرف
#تشرفات
#امام_زمان
📜در کتاب راه وصال نوشته مرتضی لطیفی نسب (فرزند حاج قدرت الله ) آمده است که مرحوم حاج قدرت اللّه لطیفی نقل می فرمودند:
🖋 چند ماه پس از مراسم کلنگ زنی مسجد مقدس جمکران به محض احتیاج به آب تصمیم به حفر چاه عمیق گرفتیم.
به شرکتی که واقع در خیابان سعدی تهران بود رفتیم و با مدیر شرکت صحبت و قرار شد که در ازای پرداخت مبلغی حفر چاه صورت بگیرد و ما چک بیعانه را به مدت دو هفته بعد را به ایشان دادیم و بقیه مبلغ که آن زمان چشم گیر بود موقع تکمیل و تحویل چاه به ایشان بدهیم.
شب جمعه بود من در داخل مسجد مشغول عبادت بودم که کسی کنار من آمد و به شانه من زد و برخاستم دیدم مرحوم آیت اللّه حاج سید حسین قاضی است ، پس از احوالپرسی به من گفتند دو نفر از طرف آقا صاحب الزّمان بیرون منتظر شما هستند و فرمانی از حضرت برای شما آورده اند. با ایشان بیرون آمدم و با آن بزرگواران ملاقات کردم و فرمودند:
آقا فرمودند: این محل که برای حفر چاه انتخاب شده مناسب نیست و در ضمن در آینده به داخل مسجد می افتد . عرض کردم پس کجا؟فرمودند:مکان و محل جدیدی را نشان داده و رفتند.
وقتی مهندسین حفاری روز شنبه آمدند تا مشغول به کار شوند به ایشان گفتم که در فلان محل چاه احداث کنید با مخالفت آن ها مواجه شدیم چرا که گفتند آن مکان مناسب نیست. لاجرم تعهد دادیم که اگر به آب نرسیدیم همه هزینه ها به عهده ما می باشد و بدین ترتیب حفر چاه آغاز شد.
زمانی که برای تحویل چاه که حدود5 هفته بعد از شروع بود آمدیم کار حفاری آماده شده بود وآماده بهره برداری بود و موعد رسیدن چک و تحویل باقی مانده پول بود که هیچ پولی هم موجود نبود و من به حضرت متوسل شدم که خودتان عنایت بفرمائید در همین أثنا صاحب شرکت وارد مسجد شد و بعد از من پرسید چه کسی به شما گفته در این مکان چاه بزنید؟
گفتم: صاحب این مسجد مولایم حجه ابن الحسن(علیه السلام) سپس تأملی کرد و به پسرش گفت چک آقا را به ایشان برگردان و بعد گفت این چاه هم هدیه ای از ما به مسجد باشد و این چاه از آن زمان تا کنون بدون کوچکترین خللی آب مسجد را تأمین کرده است.
🌻اللهم ارنی الطلعه الرشیده🌻
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2