eitaa logo
داروخانه معنوی
8.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
225 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر 👇 @Ya_zahra_5955 #کپی_حلال تبادل وتبلیغ @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
🎁 بسته معنوی 🌺 💙جهت دستیابی به مطالب ، روی عبارات آبی رنگ زیر ضربه بزنید 👇🏻 💥⃢1🌺نماز اول هر ماه قمری 💥⃢2🌺خوشی درخانه در اول ماه 💥⃢3🌺رسیدن به حاجت در اول ماه قمری 💥⃢5🌺اعمال روز اول ماه ذی الحجه 💥⃢6🌺اعمال دهه اول ماه ذی الحجه 💥⃢7🌺سوره فجر در ماه ذی الحجه «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
🔸 امیرالمؤمنین عـلـے عليه السلامـ مِن أشرَفِ الشَّرَفِ الكَفُّ عَنِ التَّبذيرِ و السَّرَفِ. از شريفترين شرافت‌ها، خوددارى از ريخت و پاش و اسرافكارى است. 📚 غرر الحكم، حدیث ۹۴۲۳ 💞أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 یــا قـاضی الحاجـات... دوشنبـــه... صدمرتبه... یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×100 ✍🏻هرکس نمــاز 2شنبه رابخواندثواب 10حج و10عمره برایش نوشته شود 2رکعت ؛ درهر رکعت بعدازحمد یک آیة‌الکرسی ، توحید ، فلق و ناس بعد از سلام 10 استغفار @Manavi_2
75.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(اللّهُم) اجْعَلْني مِمَّنْ اَطَلْتَ عُمْرَهُ، وَحَسَّنْتَ عَمَلَهُ، وَاَتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ، وَرَضيتَ عَنْهُ، خدايا، مرا از كسانی قرار ده كه عمرش را طولانی كردی و كردارش را نيكو ساختی و نعمتت را بر او تمام كردی و از او خشنود شدی... 📘 مفاتیح‌الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر ؛ ✨ لا حول ولا قوہ الا بالله ✨ ✅روزی صد《100》 مرتبه ؛ ❣ برای دور نمودن هفتاد《70》 نوع بلا ، که آسان ترین آن غم و اندوہ است ،بسیار نافع می باشد.❣ 📚گشایش با قرآن «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
🍀حاج آقا رحیم ارباب(۲۲) در همان لحظه اول، چهره نورانى و خندان وى ما را مجذوب ساخت، آن بزرگ مرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم كه با شخصیتى استثنایى روبه رو هستیم . آقا در آغاز دستور پذیرایى از همه ما را صادر فرمود . سپس به والدین ما فرمود: شما كه به فارسى نماز نمی خوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید . وقتى آن‏ها رفتند، به ما فرمود: بهتر است ‏شما یكى یكى خودتان را معرفى كنید و بگویید در چه سطح تحصیلى و چه رشته ‏اى درس می ‏خوانید . آنگاه، به تناسب رشته و كلاس ما، پرسش‏هاى علمى مطرح كرد و از درس‏هایى مانند جبر و مثلثات و فیزیك و شیمى و علوم طبیعى مسائلى پرسید كه پاسـخ اغلب آن‏ها از توان ما بیرون بود . هر كس از عهده پاسـخ بر نمی ‏آمد، با اظهار لطف وى و پاسـخ درست پرسش رو به رو می ‏شد . پس از آن كه همه ما را خلع سلاح كرد، فرمودند : والدین شما نگران شده ‏اند كه شما نمازتان را به فارسى مى ‏خوانید، آن‏ها نمى ‏دانند من كسانى را مى ‏شناسم كه - نعوذبالله - اصلاً نماز نمى‏ خوانند . شما جوانان پاك اعتقادى هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانى مى ‏خواستم مثل شما نماز را به فارسى بخوانم; ولى مشكلاتى پیش آمد كه نتوانستم . اكنون شما به خواسته دوران جوانى ‏ام جامه عمل پوشانیده ‏اید، آفرین به همت ‏شما . در آن روزگار، نخستین مشكل من ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آن را حل كرده ‏اید . اكنون یكى از شما كه از دیگران مسلط تر است، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه كرده است ادامه دارد... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت سوم) #امام_زمان برگشتم جوانی را با پیراهن سفید و عبای زردرنگی که حاشیه داشت دی
(قسمت اول) یکی از شیعیان مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به نام حاج محمد حسن در زمان مرحوم سید مهدی بحرالعلوم کنار دجله در شهر بغداد قهوه خانه ای داشت که از آن امرار معاش می کرد. یک روز صبح که حاج محمدحسن تازه مغازه را باز کرده و هنوز کسی از مشتریان با مغازه او نیامده بود سر و کله یک افسر سنی ناصبی پیدا شد. ✨💫✨ او هنوز برای چای خوردن ننشسته بود که شروع کرد به فحاشی و جسارت به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بخصوص به علی ابن ابیطالب و حضرت فاطمه زهراعلیهماالسلام و مثل آنکه نمی توانست خود را کنترل کند با خود حرف می زد و به آن حضرت جسارت می کرد. حاج محمدحسن که خونش به جوش آمده بود و از خود بیخود شده بود اطراف خود را خلوت می دید و تصمیم گرفت که افسر ناصبی را بکشد ولی چطور؟ او مسلح است و حاج محمدحسن اسلحه ای ندارد. ناگهان فکری به نظرش رسید، نزد او رفت و به او یکی دو تا چای داغ و تازه دم داد و به او اظهار محبت کرد و گفت: سرکار این خنجری که در کمر بسته ای خیلی زیبا به نظر می رسد آن را چند خریده ای و کجا آن را درست کرده‌اند؟ ✨💫✨ آن افسر نادان هم مغرورانه خنجر را از کمر باز کرد و بدست حاج محمدحسن داد و گفت: آری خنجر خوبی است، من آن را گران خرید‌ه‌ام، حتی نگاه کن در دسته خنجر نام مرا حک کرده اند. حاج محمدحسن خنجر را از او می گیرد و با خونسردی غیرقابل وصفی آن را نگاه می کند و در غفلتِ افسر ناصبی با یک حرکت فوری خنجر را تا دسته در قلب او فرو می برد و شکم او را می شکافد و تا هنوز کسی به قهوه‌خانه وارد نشده آنجا را ترک می کند و بطرف بصره می رود. ادامه دارد... «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستور ویژه از امام صادق(ع) برای ابطال سحر و جادو 🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2