eitaa logo
داروخانه معنوی
8.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
225 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر 👇 @Ya_zahra_5955 #کپی_حلال تبادل وتبلیغ @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم ۷۰ مرتبه دعای ۱۴ صحیفه سجادیه همین الان در گروه ختم قرآن هر کس تمایل داره شرکت کنه وارد گروه بشه و تعداد اعلام کنه تا غروب وقت دارید بخونید https://eitaa.com/joinchat/170918372C42e49e2bdb
آغاز حکمتها
داروخانه معنوی
نامه ۷۹ به سرداران سپاه 🎇🎇🎇#نامه۷۹ 🎇🎇🎇🎇 🔴علل نابودی ملتها پس از ياد خدا و درود! همانا ملتهاي
حکمت ۱ 💥روش برخورد با فتنه ها(اخلاقی،سیاسی) 🎇🎇🎇 🎇🎇🎇🎇 ✨قَالَ ( عليه السلام ) : كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ . ✅ درود خدا بر او فرمود: در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتي دارد كه سواري دهد، و نه پستاني تا او را بدوشند. 💠باهم نهج البلاغه بخوانیم «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
از خواجه نصیر الدین طوسی و علامه حلی در گوهر شب چراغ و جواهر مکنونه نقل شده است: بجهت مطالب مهمه و دفع دشمن 100 مرتبه گفتن : “یا قاهِرَ العَدُوِّ یا والِیَ الوَلِیِّ یا مَظهَرَالعَجائِب یا مُرتَضی علیُ”‌ مجرب است . همچنین جهت دفع دشمن 111 مرتبه گفتن ذکر زیر فورا تاثیر می بخشد. یا قاهِرَ العَدُوّ – و گفته اند: مجرب است هر گاه کارت خیلی گیره و مضطری و حاجت خیلی مهمی داری در دل شب وضوء بگیر و 110 مرتبه بگو : یا قاهِرَ العَدُوِّ یا والِیَ الوَلِیِّ یا مَظهَرَالعَجائِب یا مُرتَضی علیُ سپس 100 مرتبه اینگونه صلوات میفرستی : رب صل علی محمد و اهل بیته «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🚨🚨ویدیو منتسب به نفتکش آدالین بعد از برخورد با نفتکش فرانت ایگل در نزدیکی تنگه هرمز هنوز امریکا نیومده، نفتکشاشون آتیش گرفتن 😜🔥🔥🔥🇮🇷🇮🇷🇮🇷💪💪 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
الله اکبر😍
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا صادق-232186110_-388407897.mp3
زمان: حجم: 11.3M
🔸حوادث قبل از ظهور، جنگ با اسرائیل و نزدیکی ظهور 🎤 فایل صوتی فوق روایت آقا صادق راوی مستند شنود از وضعیت فعلی جنگ ایران و اسرائیل است. 📌 بسیار مهم؛ لطفاً گوش دهید و برای هر کسی که از این اتفاقات نگران و ترسان است ارسال فرمائید. ۱۴۰۴/۰۳/۲۵ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۱۲۴ حاج محمود گفت: _پس من میرم پیش فاطمه. -شما بفرمایید. حاج م
جذاب و آموزنده ✍قسمت ۱۲۵ دوباره به بیمارستان برگشت.امیررضا گفت: -فکر میکردم باهاشون درگیر بشی. دوباره عصبانی دست هاشو مشت کرد و با حرص گفت: _خیلی دوست داشتم خودم با دستهای خودم خفه شون کنم... -پس چرا نکردی؟!! نفس غمگینی کشید و با بغض گفت: _یاد امام علی(ع) افتادم.یه عمر از کسایی که زهراشو ازش گرفتن طعنه شنید و سکوت کرد.با اینکه زورشو داشت همه شونو نابود کنه...خواستم یه ذره درک کنم...😭 اشکش ریخت روی صورتش. -خیلی سخت بود..خیلی. شش روز دیگه هم گذشت، و حال فاطمه تغییری نکرد.اما علی خیلی تغییر کرد.موهای سرش به طرز عجیبی به سرعت سفید میشد.لاغر و شکسته شده بود. کنار تخت فاطمه ایستاده بود. -فاطمه اگه میخوای علی رو زنده ببینی زودتر چشم هاتو بازکن،قبل از اینکه من دق کنم. بعد از نماز،دلشکسته تر از همیشه سر به سجده گذاشت. خدایا به و علی(ع) قَسمِت میدم فاطمه مو بهم برگردون... کفش هاشو پوشید و از نمازخانه بیرون رفت.وارد بخش مراقبت های ویژه شد. -کجایین شما آقای مشرقی؟!! علی سرشو بالا آورد.پرستار با خوشحالی گفت: _مژدگانی بدید..خانوم‌تون به هوش اومد. به سرعت خودشو کنار تخت فاطمه رساند.چشم های فاطمه بسته بود.آروم صداش کرد: _فاطمه.. چشم های فاطمه باز شد.لبخندی زد و گفت: _سلام علی جانم -سلام..جان علی...چقد منتظر علی گفتنت بودم. لبخند فاطمه خشک شد.با تعجب گفت: _دکتر گفت من نه روز تو کما بودم؟!! -آره.چطور مگه؟ -پس چرا تو اینقد عوض شدی!!! انگار سالها گذشته!! -برای من یه عمر گذشت. حاج محمود و زهره خانوم هم به سرعت خودشونو رسوندن.زهره خانوم پیش فاطمه رفت . -سلام مامان مهربونم. با اشک و خنده گفت: _سلام دختر گلم. چند دقیقه گذشت ولی زهره خانوم فقط با اشک به دخترش نگاه میکرد.فاطمه گفت: _مامان حلالم کن.من همش اذیت تون میکنم. زهره خانوم دخترشو بوسید و قربان صدقه ش میرفت.پرستار اومد و گفت: _خانوم بفرمایید.ایشون باید استراحت کنن. علی و حاج محمود تو اتاق دکتر نشسته بودن.دکتر گفت:خداروشکر به هوش اومد...ولی... 💥ادامه دارد... ✍دومیـن اثــر از؛ ✍بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم» «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2