داروخانه معنوی
#احسن_القصص 🍀حاج آقا مجتبی تهرانی(۲۰) آقا مجتبی تهرانی: احساس نمی کردم وجود من نفعی داشته باشد حا
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص
🍀حاج آقا مجتبی تهرانی(۲۱)
***آقا مجتبی تهرانی اهل دعوت کردن به خدا بود نه به خود
آقا مجتبی تهرانی اهل دعوت کردن به خدا بود نه به خود و این خیلی مهم است و در مباحثشان هم بارها می گفتند شما که کار دینی و فرهنگی و تبلیغی می کنید دارید به خودتان دعوت می کنید یا به خدا؟ ایشان به خدا دعوت می کرد و برای همین برایش مهم نبود که چه کسی خوشش می آید و چه کسی خوشش نمی آید و در این مسائل حر و آزادمرد بود و حرفی را که احساس می کرد مورد رضایت خداست و تکلیف شرعیاش بود را می گفت ولو این که به مذاق یک عده خوش نمیآمد. یک طیفی را داریم که در یک مقطعی با حاج آقا بودند و ابهت و صلابت و قاطعیت ایشان را نتوانستد تحمل کنند و از ایشان بریده اند با این که ایشان خیلی شخصیت مهربانی داشت.
در مورد مهربانی حاج آقا این که یک بار در مورد یکی از کارهای مؤسسه یک چیزی را از ایشان روی سایت می گذاشتیم که ایشان گفتند بردارید. بعد یک روز من با ایشان به مسجد رفتم و در راه برگشت کارهای مؤسسه را چک می کردیم و خودمان هم اصرار داشتیم که ایشان در جریان باشند و به ما خط بدهند چون ما در آنجا یک سری جوان بی تجربه بودیم و راجع به کسی کار می کردیم که این همه دقت داشت و این میراث و تراث از ایشان باقی مانده و تابه حال دست نخورده تاریخ روزی که رفتم 7/2/89 بود که گفتند فلان مطلب را از روی سایت بردارید و بعد شروع کردند به توضیح دادن و من خیلی حالم گرفته شد که گفتند بردارید. چون درسایت به ما فشار می آمد و به تعبیری فحشش را ما می خوردیم. در راه گفتند جهاتی مدنظرم است که توضیح دادند. حقیقت مطلب این بود که من از ته دل قبول نکردم و حالم خیلی گرفته شد؛ چون نتوانستم ایشان را راضی کنم بعد از توضیحات ایشان در منزلشان رسیدیم و قاعدتاٌ ایشان باید پیاده می شدند و به داخل منزل می رفتند و به من گفتند که این حرف های مرا منطقی می دانی یا نه؟ گفتم که من فرمایش شما را منطقی می دانم و فرمودند: نه. تعبدی قبول نکن تعقلی قبول کن و حاج آقا دوباره توضیح دادند من از ته دل قبول کردم. اما حاج آقا احساس کردند که حالم خیلی گرفته شده و نشستند در ماشین و نرفتند و شروع کردند به حرف زدن و بحث کردن درمورد بحث دیگری و تا موقعی که احساس نکردند که من روی فرم آمدند نرفتند و این از مهربانی ایشان است و این کار را انجام دادند که وقتی از پیش ایشان می روم با روحیه خراب نروم و جالب اینجا است که ما آن مطلب را برداشتیم و خدای من شاهد است، در دیدار بعدی در دفتر به خدمتشان رفتم و همان اول که رفتم بدون اینکه خودم یادو باشد گفتند راستی در مورد آن مطلب که شما گفتی با خودم فکر کردم و گفتم استخاره می کنم اگر خوب آمد که خوب هم آمد می گویم مطلب رابگذارید که شماها هم اینقدر تحت فشار قرار نگیرید چون می دانستند که ما تحت فشار قرار می گیریم و به ما اعتراض می شود، زیرا در سایت که توضیح نمی دادیم که چرا برداشتیم با این که حرفشان منطقی بود
ادامه دارد...
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات #امام_زمان ملا عبدالحمید قزوینی می گوید: شبی در مسجد سهله مانده بودم، بعد از طلوع ف
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات #امام_زمان ملا عبدالحمید قزوینی می گوید: شبی در مسجد سهله مانده بودم، بعد از طلوع ف
#تشرف
#تشرفات (قسمت دوم)
#امام_زمان
راننده مرا به نجف برگرداند، یک ریال هم کرایه نگرفت و خداحافظی کرد و رفت. نمی توانم بگویم وقتی از ماشین پیاده شدم چه حالی داشتم فقط در یک کلمه داشتم قالب تهي مي کردم.
مستقیم با چشم گریان به سمت حرم حضرت امیر المومنین عليه السلام رفتم، می سوختم و گریه می کردم تا به حرم رسیدم... نمی دانم چه شد اما وقتی به خودم آمدم دیدم ضریح امیر المومنین عليه السلام را در آغوش گرفته و مثل مادر بچه مرده زار زار گریه می کنم.
به امیر المومنین عليه السلام می گفتم: آقا جان هر چه دویدم نشد. هر چه کردم نشد. هر چه داشتم حاضر شدم بدهم اما نشد...
✨💫✨
جانم، مالم، زنم، بچه ام... همه و همه را رها کردم تا به محضر آقایم برسم ،اما نشد... می دانم ناپاکم، آلوده ام، گنهکارم، روسیاهم، بدبختم ... من کجا و ملاقات آقای دو عالم کجا؟! اما مولا جان اگر به پاکی و لیاقت و عصمت و کمالات هم باشد، اگر تا ابد لحظه به لحظه هم غرق تمام کمالات باشم، بازهم لیاقت این که حتی در خواب هم تنها اسم مقدس امام زمان را به لب بیاورم، ندارم. اما اگر به لطف و کرم شما باشد که حتما همین است، به یک تکه سنگ سیاه هم لیاقت می دهید آنقدر شما کریم اید که تکه سنگی مثل حجر الاسود را تا ابد بوسه گاه جمیع اولیائتان قرار داده اید...
✨💫✨
آقا جان درست است ذلیل و حقیر و پست و بی ارزشم اما مهمان شمایم. در این دیار جز شما کسی را ندارم. درست است مهمان بی ارزشی هستم، اما مهمان شمایم در خانه شما آمدم. بی نهایت به من انواع لطف ونعمت را فرمودید اما مولا جان من دیگر از نفس افتاده ام، بریده ایم من نمی توانم با تلاش خودم به آقایم برسم در توان من نیست از عهده تلاش و لیاقت من خارج است.... یا امیر المومنین به حق حضرت زهرا خودتان راهی پیش پایم بگذارید و مرا به آقایم برسانید. مرا به ولی نعمت و هدايتگرم برسانید...
ادامه دارد...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فوق العاده است.
استدعا دارم حتما نگاه کنید و برا چند نفر از بستگان و دوستا و همکاران و گروه بفرستید. اگه اثر داشت که قطعا دارد ما را هم دعا کنید. التماس دعا
#دکتر_عزیزی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
#سلام_امام_زمانم 💔
□_تـــُــو مَپـــــندٰار کِہ،
⇠أز یــٰـــاد تـــُــو رٰا خـــــوٰاهَـــــم بــُـــرد!!!
⇇مَن بـــــِدون تُـــــو۔۔
بہ یِـــــک¹ پـــِــلک زَدن،
◇◇خـــــوٰاهَـــــم مُـــــرد𑁍➺
﴿سَـــــلٰام مُـــــولٰا؎ عَـــــزیـــــزم❤️﴾
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا
◇شمـــــآ رٰا بہ جـــــآن «فٰـــــاطِمہ زَهراۜ۔۔۔𑁍 »
⇠حجـــــآب خُـــــود را حِفـــــظ کـــــنید.۔۔
﴿خـــــوٰاهَـــــرم۔۔✿ ﴾!
⇇بہ دیگـــــر خـــــوٰاهـــران،
تُوصّـــــیہ کُـــــن کِـــہ،
⇇مُـــــواظـــــب؛
"أخـــــلٰاق، رَفتـــــآر و حجـــــآب "؛
۔۔۔۔خـــــود بٰـــــاشَنـــــد۔۔۔⇉
◇◇چـــــون حِـــجـــــآب یـــکے أز؛ ↫پیـــــروز؎هـــــآســـت۔۔۔.ꕤ➺
⇠﴿شَهید رضـــــآ نٰاصِـــرپـــور۔۔۔𔘓﴾:
#حجاب
#چادرانه
#ریحانه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2