#رزق
#روزی
🌸✨ مرحوم نائینی مےفرماید↯
براے #وسعت_در_روزی از سحرگاه تا
طلوع آفتاب گفتن این ذکر مجربست:👇
✨{{یٰا حَیُّ یٰا قَیّوم }}✨
📚 گوهر شب چراغ 13/2
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیتالله محمد تقی بافقی (٢٣) 💥مرحوم بافقی بعد از بیرون آمدن از زندان پای پیاده به سمت
#احسن_القصص
☘آیتالله محمد تقی بافقی (٢۴)
💥روزی در منزل خود نشسته بود که رئیس شهربانی شهر ری وارد شده و سلام کرد، اجازه نشستن گرفته و نزدیک درب اتاق نشست و عرض کرد: آقا من از مافوق خود مأموریت دارم که آنچه را که مورد حاجت شما است انجام دهم! ایشان با شنیدن این کلمه متغیر گردیده و فرمود: مگر شما چه کارهای که ادعا می کنی جمیع حوائج من را روا میکنی؟! گفت من رئیس شهربانیام. فرمود: الان من احتیاج دارم که در این هوای صاف آفتابی، ابری در صفحه آسمان آورده و بارانی جهت طراوت زمین ببارانی!
⚡️⚡️⚡️
گفت: آقا این کارها در توان من نیست! فرمود: مافوق تو میتواند؟ گفت: خیر، فرمود: مافوق مافوق تو چطور؟ عرض کرد: نه! پرسید و سلطان مملکت چطور؟ گفت: اینها هیچکدام چنین قدرتی ندارند. فرمود: تو که اقرار به عجز و قصور خود و مافوق خود و شاه و سلطان خود می کنی و به گدایی آنها معترفی، پس من از شما گدایان چه خواهم؟! برو و دیگر از این حرفهای شرکآمیز نزن. رئیس شهربانی با کمال دگرگونی برخاسته و دانست با این مرد خدا نمیتواند طرف شود!
#شرح_حال_اولیاء_خدا
📗روح مهربان ١ ص ٩۴
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیا همه غیر مسلمانان به جهنم میروند؟
🔹ماجرای خانم دکتری که حواس استاد ازغدی را در نماز پرت کرد
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#بستن_زبان_و_ایجاد_عشق
#زبانبند
#عشق
🌸✨ آیه 《6》 سوره حشر را
خالصانه (ترجیحا در برابر) مطلوب
《5》 بار بخواند به جانبش بدمد
نتیجه حاصل شود.
{{وَمَآ أَفَآءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَآ أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَلَا رِکَابٍ وَلَکِنَّ اللَّهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ یَشَآءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ}}
📚 اسرار المقاصد 278
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت سوم): #امام_زمان ﷻ 💥روز پنجشنبه بیستم اسفند ماه بود، یک مینی بوس کرایه کر
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت اول):
#امام_زمان ﷻ
💥مردی بنام اسماعیل بن حسن هرقلی اهل قریه ای از اطراف حله به نام 'هرقل' بود، وی نقل کرده که: در جوانی روی ران چپ من غده ای بیرون آمده بود، که هر سال فصل بهار می ترکید و چرک و خون زیادی از آن می ریخت و این کسالت مرا از همه کار باز داشته بود. یکسال که فشار و ناراحتیم بیشتر شده بود، به حله آمدم و خدمت جناب "سید بن طاووس" رسیدم و از مرض و کسالتم به ایشان شکایت کردم.
✨💫✨
آن بزرگوار تمام اطباء و جراحان حله را جمع کرده و شورای پزشکی تشکیل داده، آنها بالاتفاق گفتند: این غده در جایی بیرون آمده که اگر عمل شود اسماعیل به احتمال قوی می میرد و لذا ما جرات نمی کنیم او را عمل کنیم! جناب سید بن طاووس به من فرمود: قصد دارم در این نزدیکی به بغداد بروم تو هم بیا تا تو را به اطباء آنجا هم نشان بدهم، شاید آنها بتوانند تو را معالجه کنند. من اطاعت کردم و پس از چند روز در خدمتش به بغداد رفتم...
ادامه دارد...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یک رویای صادقه و فوق العاده عجیب و شگفت انگیز از زبان استاد قرائتی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2