#محبت
اگر خواهد محبت بین دو همسر در حد عشق باشد تار موی سر شوهر را با موی سر زن گرفته و با هم مخلوط کند و هفت گره بزند و بر هر گره که می زند این آیات را بخواند و آن موها را نزد خود نگه دارد آن دو عاشق و معشوق خواهند شد و اما آیات این است
بخشی از آیه 《14》 سوره آل عمران
حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ
آیه《31》سوره آل عمران
قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
📚کنزالحسینی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘میرزا اسماعیل دولابی(۶) اول اهل عبادت ، مسجد رفتن ، محراب ساختن و امام جماعت بردن بودم
#احسن_القصص
☘میرزا اسماعیل دولابی(۷)
درخواست حاج اسماعیل از شهید هادی
خانه ساده حاج اسماعیل دولابی در حوالی میدان خراسان سالها محل آمد و رفت اهالی محل و طلبهها بود، میآمدند و از کلام ساده اما پر مغز او درس اخلاق و عرفان میگرفتند. یکی از این افراد، شهید جاویدالاثر «ابراهیم هادی» بود. وی پهلوان کشتی ایران و از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب بود. امیر منجر همرزم شهید هادی در کتاب «سلام بر ابراهیم» خاطره دیدار وی با مرحوم حاج اسماعیل دولابی را چنین نقل کرده است:
سال اول جنگ بود. به مرخصی آمده بودیم. با موتور از سمت میدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم عقب موتور نشسته بود. از خیابانی رد شدیم. ابراهیم ناگهان زد به پشتم و گفت: امیر نگهدار. من هم سریع آمدم کنار خیابان. با تعجب گفتم: چی شده؟!
گفت:اگر وقت داری برویم دیدن یک بنده خدا!
من هم گفتم: باشه، کار خاصی ندارم. با ابراهیم وارد یک خانه شدیم. چند بار یاالله گفت. وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند. پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر، بالای مجلس بود.
ادامه دارد..
#شرح_حال_اولیاء_خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✘ داستان کربلا،ثابت کرد، که بشر به بلوغ امامداری نرسیده است!
#استاد_شجاعی
#امام_زمان
#اربعین
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#چشم_زخم
💥ختم جهت عافیت از #چشم_زخم
در روایتی آمده است : چون کسی را چشم زخم رسیده باشد سوره
مبارکه همزه را با نیت خالص و توجه به خدا بخواند عافیت یابد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِی
وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ ﴿١﴾ الَّذِی جَمَعَ مَالا وَعَدَّدَهُ ﴿٢﴾ یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿٣﴾
کَلا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ ﴿٤﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَةُ ﴿٥﴾ نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ﴿٦﴾
الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الأفْئِدَةِ ﴿٧﴾إِنَّهَا عَلَیْهِمْ مُؤْصَدَةٌ﴿٨﴾فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ﴿٩﴾
📖منبع : خواص آیات قرآن کریم ص 224
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرفات #امام_زمان حاج_محمد_علی_پاینده در مسجد جمکران: 📜 آقای پاینده از اعضای هیئتی هستند که روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرفات #امام_زمان حاج_محمد_علی_پاینده در مسجد جمکران: 📜 آقای پاینده از اعضای هیئتی هستند که روز
#تشرفات (قسمت اول)
#امام_زمان
آقا_سید_علی_ساختمانی
ناقل: آقا_سید_احمد_موسوی
🖋مرحوم آقا سید احمد موسوی نقل می فرمودند:
📜مرحوم ساختمانی (معروف به آقا سید علی طُرُقی) در روستای طُرُق (یکی از روستا های اطراف مشهد) زندگی می کرد و زندگی اش را از راه فروش لبنیات می گذراند ، مجالس روضه خوانی هم زیاد درخانه اش می گرفت ، از عشق و علاقه ای که به امام زمان علیه السلام داشت ، اینقدر کتاب مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار) را خوانده بود که حفظ شده بود...
روزی در صحرای طُرُق نشسته بود و با امام زمان خودش درد دل می کرد که آقا چرا به خانه من تشریف نمی آورید...
ناگهان دید که از دور مردی سوار بر اسب می آید...
آن مرد با جلالت و جبروت نزدیک شد و فرمود: آقا سید علی صبحانه داری؟
عرض کرد: بله آقا ، سرشیر و... دارم.
آن آقا را به خانه اش برد و ایشان مهمان مرحوم طرقی شدند.
خانواده آقاسید علی نان می پختند و صبحانه حاضر می کردند ، وقتی ایشان غذا را میل نمودند فرمودند: بالشتی داری من کمی استراحت کنم
گفتم: بله آقا.
بالشتی آوردم و ایشان کمی خوابیدند و بلند شدند ، فرمودند: من می روم حرم.
گفتم: بفرمایید من هم سرشیر هایم را بفروشم می آیم.
آن آقا رفتند و من هم بعد از مدتی به حرم مشرف شدم.
دوباره در حرم شروع کردم همان حرف ها را به امام زمان علیه السلام عرض کردم.
ناگهان دیدم همان آقا آمدند و فرمودند: آقا سید علی ، من که آمدم منزلتان و غذایت را هم خوردم و....
.
.
آنجا فهمیدم مشرف به دیدار قطب علم امکان حضرت حجت بن الحسن العسکری شده ام...
ادامه دارد...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
11.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا