🌹#گشایش_بخت 🌹
#بخت_گشا
👌برای گشایش بخت اعم از دختر و پسر:
شب هنگام وقت خواب به این #نیت
《11》مرتبه صلوات با وعجل فرجهم بفرستد و بعد سوره اخلاص(قل هو الله..)را چهل ویک《41》مرتبه بخواند و دوباره 《11》مرتبه صلوات با وعجل فرجهم بفرستد و برای ازدواجش دعا کند .
🌹 مدت ختم این عمل 《90》 روز است واگر در جریان این 《90》 روز ازدواجش سرگیرد باید ختم را تمام کند تا روز اخر .
📚کانال ارتباط با خدا
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیتالله محمد تقی بافقی (٩): تا آنکه نزدیک صبح مرا مختصر خوابی ربود، در عالم رؤیا حضرت
#احسن_القصص
☘آیتالله محمد تقی بافقی(۱۰):
ناگهان دیدیم سیدی وارد مسجد شد و به حاج شیخ گفت:«می خواهید برای شما لحاف و کرسی و آتش بیاورم؟» آیتالله بافقی با کمال ادب گفتند:«اختیار با شماست» آن سید از مسجد بیرون رفت پس از چند دقیقه لحاف و کرسی و منقل و آتش آورد و با آنکه در آن نزدیکیها کسی نبود وسایل راحتی ما را فراهم فرمود. وقتی می خواست از ما جدا بشود یکی از همراهان به او گفت: ما باید صبح زود به قم برگردیم این وسایل را به که بسپاریم؟!
▪️▫️▪️
آن سید فرمود:«هرکس آورده خودش می برد!» و او رفت. ما در فکر فرو رفته بودیم که این آقا این وسایل را به این زودی از کجا آورده؟! زیرا در آن اطراف کسی زندگی نمی کرد و اگر می خواست آنها را از ده جمکران بیاورد اولا در آن شب سرد و برف و کولاک کار مشکلی بود و ثانیا مدتی طول می کشید. بالاخره شب را با راحتی بسر بردیم. و صبح هم که از آنجا بیرون آمدیم آن وسایل را همانجا گذاشتیم.
▪️▫️▪️
من به او جریان خوابم را گفتم و معلوم شد حضرت بقیةالله ارواحنا فداه هیچگاه دوستانش را وانمی گذارد و به آنها کمک می کند، مخصوصا اگر آنها مهمان حضرت باشند. برای مرحوم آقای بافقی جریانات دیگری هم از این قبیل اتفاق افتاده است که در بین دوستانش معروف است.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
📗روح مهربان ۱
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رفع_بهتان
#تهمت
هر کسی را بهتان کنند و آن عمل با او نباشد یا میراث او را به جبر کسی تصرف کرده باشد باید این آیه را تا انفصال معامله هر روز:
هزار《1000》 بار بخواند بی شک حق سبحانه و تعالی او از آن بلا و آفات محفوظ و حقش را بستاند.
✨{{وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}✨
📚 کنز الحسینی ص 62 و 63
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت سوم): #امام_زمان ﷻ 💥شب بعد که پنجشنبه باشد، برادرم بیرون رفته بود، مادرم
#احسن_القصص
#تشرفات
#امام_زمان ﷻ
💥یکی از خدمه مسجد جمکران می گوید: یک روز قبل از عاشورای حسینی در مسجد جمکران مشغول قدم زدن بودم. مسجد بسیار خلوت بود. ناگهان متوجه مردی شدم که بسیار هیجان زده بود و به هر یک از خدام که می رسید، آنها را بغل می کرد و می بوسید. جلو رفتم تا جریان را جویا شوم، همین که به او رسیدم مرا نیز در آغوش کشید، می بوسید و اشک می ریخت. وقتی جریان را از او پرسیدم، گفت: چند وقت پیش با اتومبیل تصادف کردم و فلج شدم. پاهایم از کار افتاد. هر شب به خدا و ائمه معصومین علیهم السلام متوسل می شدم.
✨💫✨
امروز همراه خانواده ام به مسجد آمدم. از ظهر به بعد حال خوشی داشتم، به آقا امام زمان روحی فداه متوسل بودم و از ایشان تقاضای شفا می کردم. نیم ساعت پیش ناگهان متوجه شدم که مسجد نوری عجیب و بوی خوشی دارد. به اطراف نگاه کردم و دیدم که مولا امیرالمؤمنین، امام حسین، قمر بنی هاشم و امام زمان علیهم السلام در مسجد حضور دارند. با دیدن آنها دست و پای خود را گم کردم. نمی دانستم چه کنم که امام زمان روحی فداه به من نگاه کرد و همان لحظه لطف ایشان شامل حالم شد.
✨💫✨
به من فرمود: "شما خوب شدید! بروید و به دیگران بگویید که برای فرج من دعا کنند، که ظهور انشاءالله نزدیک است". بعد ادامه دادند:"امشب عزاداری خوب و مفصلی در اینجا برقرار می شود که ما هم حضور داریم."
خادم مسجد می گوید: مرد شفا گرفته یک انگشتر طلا به دفتر داد و با خوشحالی رفت. مسجد خلوت بود. آخر شب هیئتی از تبریز به جمکران آمد و به عزاداری و نوحه خوانی پرداختند. مجلس بسیار سوزناکی بود. من همان لحظه به یاد آن مرد افتادم."
📗کرامات حضرت مهدی علیه السلام ص ۱۳، مجله منتظران شماره ۴۲
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2