⚠️#صفات_رذيله را جدی بگیریم!
👌 کارتان همیشه اصلاح خودتان و "روحتان" باشد.
❓آیا شده فکر کنید که چه صفت رذیله ای در شما هست و
روی آن کار کنید و نزد یک طبیب #روحی بروید و بگوئید:
من حسودم!
بخیلم!
معصیت کارم!
کینه توزم!
بی جهت #غضب میکنم؟
🔺حضرت آیتالله ابطحی رحمة الله علیه
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
🚩عزرائیل چگونه #جان میگیرد؟
مردی وحشت زده سمت حضرت سلیمان(ع) رفت
✅حضرت سليمان ديد از شدّت ترس رويش زرد و لبانش كبود گشته، سؤال كرد: ای مرد مؤمن! چرا چنين شدی؟ سبب ترس تو چيست؟ مرد گفت: عزرائيل بر من از روی كينه و غضب نظری كرده و مرا چنانكه می بينی دچار دهشت ساخته است.
✅حضرت سليمان فرمود: حالا بگو حاجتت چيست؟ عرض كرد: يا نبیّ الله! باد در فرمان شماست؛ به او امر فرمائيد مرا از اينجا( به دور ترین مکان مانند ) هندوستان ببرد، شايد در آنجا از چنگ عزرائيل رهائی يابم!
حضرت سليمان به باد امر فرمود تا او را شتابان بسمت كشور هندوستان ببرد.
✅روز ديگر كه حضرت سليمان در مجلس ملاقات نشست و عزرائيل برای ديدار آمده بود گفت: ای عزرائيل برای چه سببی در بندۀ مؤمن از روی كينه و غضب نظر كردی تا آن مرد مسكين، وحشت زده دست از خانه و لانۀ خود كشيده و به ديار غربت فراری شد؟
✅عزرائيل عرض كرد: من از روی غضب به او نگاه نكردم؛ او چنين گمان بدی دربارۀ من برد. داستان از اين قرار است كه حضرت ربّ ذوالجلال به من امر فرمود تا در فلان ساعت جان او را در هندوستان قبض كنم. قريب به آن ساعت او را اينجا يافتم، و در يك دنيا از تعجّب و شگفت فرو رفتم و حيران و سرگردان شدم؛ او از اين حالت حيرت من ترسيد و چنين فهميد كه من بر او نظر سوئی دارم در حاليكه چنين نبود، اضطراب از ناحيۀ خود من بود. باری با خود می گفتم اگر او صدپر داشته باشد در اين زمان كوتاه نمی تواند به هندوستان برود، من چگونه اين مأموريّت خدا را انجام دهم؟
✅ليكن با خود گفتم من بسراغ مأموريّت خود می روم، بر عهدۀ من چيز دگری نيست. به امر حقّ به هندوستان رفتم ناگهان آن مرد را در آنجا يافتم و جانش را قبض كردم.
📚معاد شناسی، جلد اول، علامه طهرانی.
.دفتر اوّل «مثنوي» طبع ميرخاني، ص 26
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تولد
#کلیپ
#ویدیو
#دی ماهی ها
سمبل طالع بینی متولدین دی ماه : بز
عنصر وجود: خاک
شعار: من بکار می گیرم
سنگ خوش یمن: انیکس حدید
سنگ ماه: اپال سیاه، مالاکیت، موس آکات، کوارتز دودی، عقیق رنگارنگ
سیّاره: زحل
فلز وجود: سرب
شخصیّت: کاردینال، بلندپرواز، حقیقت جو، رهبر
رنگ محبوب: سیاه
تأثیر پذیر با سیاست راهنمای استراتژیک
عجلهای در عشق ندارد.
نه به سرعت عاشق میشود، نه به سادگی راز دل خود را میگوید.
🎂دی ماهی های عزیز تولدتون مبارک...🎂
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
📿📖 #احکام_متفرقه
📕سؤال
آیا خوردن میوه ی درختانی که در اماکن عمومی؛ مانند خیابان هستند، جایز است؟
📗پاسخ
می توان از میوه درختی که در مسیر عبور عمومی است، حتی اگر مالک مشخص داشته باشد، خورد، ولى نباید موجب از بین رفتن درخت و میوه شود و بنابر أحوط باید چیزى از میوه را با خود نبرد.
البته، اگر در اماکنی مانند دانشگاه و ادارات قرار دارد و ممنوعیتی جهت استفاده از آن قرار داده شده، لازم است مقررات رعایت گردد.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
📿📖 #احکام_نماز_جماعت
📕سؤال
در چه مواردی می توان نماز جماعت را به فرادا تغییر داد؟
📗پاسخ
عدول از نماز جماعت به فرادی، با داشتن عذر، در هر جای نماز، جایز است، ولی اگر بدون عذر باشد نظر مراجع متفاوت است:
آیات عظام خامنه ای و نوری: عدول جایز است، ولی اگر از ابتدا قصد عدول داشته باشد، خلاف احتیاط استحبابی است.
آیت الله وحید: اگر از ابتدای نماز قصد عدول کند، بنابر احتیاط، جایز نیست.
آیات عظام صافى، سیستانی: بنابر احتیاط، جایز نیست.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
شهید بزرگوار عباس آبشناسان عزیز❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#نامه_حسن_به_صدام_و_دستگیری_ژنرال
🌷آن موقع که صدام خیلی شهرها را بمباران می کرد، حسن نامه ای به او نوشت: "اگر جنابِ صدام حسین، ژنرال است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد، بجنگد؛ نه این که با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد."
🌷در جواب نامه حسن، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس فرستاد تا به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد. سال ها قبل در اسکاتلند، حسن، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتش های منتخب جهان دیده بود. آن جا گروه حسن اول شد و عراقی ها هفتم شدند.
🌷حالا در میدان جنگ حقیقی، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و با یک طرح غافلگیرانه ژنرال عبدالحمید را قبل از رسیدنش به خاک ایران اسیر کرد!
📚 امتداد ٤١، ص ٤
خاطره ای درباره شهید حسن آبشناسان
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
سر نیزه برنو تا کوه های اسکاتلند
افشین آبشناسان در حالی که با یادآوردن خاطرات پدر، صدایش می لرزد می گوید: «برایم تعریف کرده اند که پدر بعد از تحصیل به خوزستان رفته و آن زمان در نخستین دوره آموزشی تکاوری ارتش شرکت کرد و یکی از بهترین تکاوران آن دوران محسوب می شد.
در سال ۱۳۵۶، او دوره عالی ستاد فرماندهی را با سرافرازی گذراند و در سال ۱۳۵۰ از استان خوزستان به استان فارس منتقل شد و بیش از ۱۰ سال در شیراز تمرین های نظامی و ارتشی خود را جلو برد.»
افشین آبشناسان می گوید پدر هیچ وقت از تمرین هایش حرفی نمی زند اما بعد از شهادت پدر، او از همرزم های سرلشکر شنیده که به خاطر آمادگی بالایی که او در رشته های ورزشی داشت بعد از گذراندن دوره های مختلف آموزشی یکی از بهترین رنجرهای ایران شد. سرلشکر هدف داشت و می خواست یکی از ارتشیان افتخارآفرین ایران باشد.
«دوستان پدرم می گفتند که در دوران جنگ، پدر هر وقت می خواست طرح و نقشه ای بریزد و یا درباره طرح و نقشه هایی که عراقی ها اجرا می کردند فکر کند به کوه می رفت و مدتی تنها به ماجراهایی که اتفاق افتاده بود فکر می کرد و زمانی از کوه پایین می آمد که کلی طرح و ایده جدید را در ذهنش به همراه داشت».
او ادامه می دهد: «پدر در دوران جنگ، از طریق همین کوهستان توانست به دشمنان خود ضربات سنگینی را وارد کند او همیشه زمانی که در یک منطقه خدمت می کرد اول به کوهستان آنجا می رفت و از بین صخره ها، محلی را انتخاب می کرد تا بتواند به راحتی نیروهای خودی و عراقی ها را ببیند. اصولا این مکان ها که شهید آبشناسان انتخاب می کر در موقعیتی بسیار ایده آل بود و نیروهای دشمن نمی توانستند حتی با چشم مسلح هم او را ببینند.»
یکی از تمرین های نظامی ها که بیشتر افراد همرزم او معتقد بودند فقط مختص به خود سرلشکر است پریدن از روی سرنیزه تفنگ های برنو چیده شده روی مزین به صورت عمودی بود. این سرنیزه ها بیشتر شبیه به نیمچه شمشیر است که در سر تفنگ های برنو قرار دارد، اگر این تفنگ ها را تاکنون دیده باشید می دانید که طول زیادی دارند و زمانی که به صورت عمود روی زمین جاساز می شوند ارتفاع زیادی پیدا می کنند.شهید آبشناسان از روی این تفنگ های چیده شده می پرید آن هم بدون هیچ غلت و پشتک زدن: «شنیدم که می گویند تاکنون فقط چند نفر از افراد ارتشی این حرکت را اجرا کرده اند و پدر تنها کسی بود که موفق شد بدون این که آسیبی ببیند این کار را انجام دهد. حتی شنیده ام که یک افسر اسرائیلی که می خواسته این حرکت را انجام دهد به شدت آسیب دیده است.»
سرلشکر آبشناسان پیش از انقلاب دوره های تکمیلی چتربازی و تکاوری کوهستان در کشور اسکاتلند را گذرانده است . افشین آبشناسان می گوید پدرش همراه با یک تیم کوهستان در مسابقات نظامی- ارتشی در کشور اسکاتلند شرکت کرده اند: «در این مسابقه بیشتر تیم های نظامی- ارتشی منتخب از تمامی کشورهای جهان شرکت کرده بودند. شیوه مسابقه به این صورت بود که هدفی در کوهستان در نظر گرفته می شود و داوران از تیم های مختلف شرکت کننده می خواستند که این هدف را پیدا کنند، آنها اعلام می کردند که یک هواپیما سقوط کرده است و باید تیم ها بروند این هواپیما را کشف کنند و به قربانی هایش کمک کنند. نقشه خوانی و عملکرد مثبت و… جزو شاخصه هایی بود که برای داوران این مسابقه به شدت مهم بود.
تیمی که سرپرستی آن به عهده پدرم بود این شاخصه ها را داشت و توانست مقام اول این مسابقات جهانی را کسب کند. یکی از خاطرات جالبی که درباره این مسابقات شنیدم این است که افسر انگلیسی ای که همراه تیم پدر من بود بعد از مسابقه به داوران اعلام کرد که حسن آبشناسان در حالی که مسیر خود را ادامه می داد زباله های روی زمین را برداشته و درون کوله پشتی خود می گذاشت. او به داوران گفت که من از آبشناسان پرسیدم چرا این کار را می کنی، تو یک افسر ارشد محسوب می شوی و او به زبان انگلیسی گفت من مرد کوهستان هستم. حیف است که این طبیعت زیبا با زباله ها کثیف شود. داوران بعد از شنیدن این ماجرا برای پدرم تقدیرنامه ای درنظر گرفتندموسس گروه «اسب های آهنی»
شهید آبشناسان سال ۱۳۵۹ به ستاد جنگ های نامنظم پیوست و با افراد داوطلب، عملیات های چریکی خود را در کوهپایه های «دشت عباس» در استان ایلام آغاز کرد و در همان دوران موفق شد آسیب جدی ای به نیروهای عراقی وارد کند.
در عملیات گشت و شناسایی، این شهید حسن آبشناسان بود که موفق شد اولین اسیران عراقی را به اسارت درآورد: «در همان زمان، پدر به عنوان فرمانده یگان جنگ های چریکی در قرارگاه سیدالشهدای مشترک سپاه و ارتش موفق شد نیروهای جدیدی را به آموزش بگیرد.
او جوانان موتورسوار را از خیابان های تهران گردآوری می کرد، بیشتر این جوانان شجاع از محله های جنوب شهر بودند که علاقه شدید به موتورسواری داشتند. خود پدر هم موتورسواری را در خیابان های جنوب شهر یاد گرفته بود به همین دلیل ب
ه جوانان موتورسوار خیابان های تهران اعتماد داشت و می دانست با کمی تمرین بهترین می شوند، ایشان داوطلبان را از سطح شهر دور هم جمع کرد و به آنها آموزش های ویژه داد و این افراد را با نام گروه ویژه «اسب های آهنی» در جبهه ها به خدمت گرفت. بیشتر کار شناسایی انجام می دادند و در جبهه کلی به میهن خدمت کردند
دوئل با صدام
فرزند آبشناسان از نامه پدرش به صدام می گوید که باعث شد صدام یکی از تکاوران کاربلدش را راهی جنگ با سرلشکر آبشناسان کند: «پدرم زمانی که دید عراق بسیاری از شهرها را موشک باران کرده و به روی سر مردم بی گناه بمب می ریزد نامه ای به صدام حسین، فرمانده نظامی حزب بعث عراق نوشت. متن نامه به این مضمون بود: «اگر جناب صدام حسین، امیر جنگی است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگاورم دیدار کند و با هر شیوه ای که می پسندد بجنگد، نه این که با بمب افکن های اهدایی شوروی، محله های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.»
بعد از انتشار این نامه، صدام حسین، «سرلشکر قادر عبدالحمید» را با گروه ویژه اش به دشت عباس فرستاد. عبدالحمید فرستاده شده بود تا قدرت بعثی ها را به ایرانی ها نشان بدهد. سال ها پیش از آن ماجرا، در اسکاتلند، حسن آبشناسان، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهستان شکست داده بود. در آن مسابقات ارتش برگزیده ایران مقام اول را به دست آورده بو و عراقی ها هفتم شده بودند.» اما این بار دیگر نه خبری از کوه های اسکاتلند و نه حرفی از مسابقه در میان بود بلکه همه چیز واقعی بود، شهید آبشناسان و لشکرش بر سر خاک ایران با عبدالحمید و گروهش می جنگید.
پس از نبردی طولانی، لشکر عراق شکست خورد و فرمانده ای که صدام به آن می نازید هم اسیر شد. «پدرم در عملیات پاکسازی شهر بوکان از وجود عناصر ضدانقلاب و گروهک کومله نیز فعالیت داشتند و در این عملیات هم موفق شدند، محور سردشت- پیرانشهر که موقعیت جغرافیایی بسیار پیچیده ای داشت و پر بود از جنگل های انبوه آلواتان، کوه های سر به فلک کشیده و تنگه های دلهره آور، با تلاش پدر و شهید بروجردی، شهید ناصر کاظمی و گروهی دیگر از رزمندگان ارتش و سپاه پاکسازی شد.»مرخصی اجباری
افشین آبشناسان به اینجای مصاحبه که می رسد، به یاد روزی می افتد که خبر شهادت پدر را شنید. در آن دوران او خدمت خود را در بندرعباس می گذراند: «فقط چهار روز مانده بود که دوران خدمتم را به پایان برسانم، از آنجا که عضو تیم بسکتبال بودم و گاهی مرخصی تشویقی می گرفتم، احتیاجی به مرخصی نداشتم اما آن روز فرمانده صدایم زد و برگه مرخصی ای را مقابلم گذاشت و گفت امضا کن و بعد هم ساک ات را ببند و برو تهران.
تعجب کردم گفتم فرمانده، من چند روز دیگر خدمتم تمام می شود مرخصی نمی خواهم، خدمتم که تمام شد می روم اما فرمانده اخم کرد، در نگاهش غمی بود که نگرانم کرد، با چشم به برگه مرخصی اشاره کرد و گفت آبشناسان می گویم امضا کن و به تهران برو.
با بی میلی برگه را امضا کردم، در تمام زمانی که ساک ام را می بستم و وسایلم را جمع می کردم به این موضوع فکر می کردم که چرا می خواهند به زور مرا به مرخصی بفرستند، از دوستانم خداحافظی کردم و با خرید بلیت هواپیما راهی تهران شدم، بعد از پرواز هواپیما دائم به ماجراهای آن روز فکر می کردم، دلشوره عجیبی داشتم روزنامه ای را برداشتم و شروع به خواندنش کردم. یکی از تیترهای روزنامه اطلاعات آن روز، میخکوبم کرد «فرمانده لشکر ۲۳ تکاور در خاک عراق شهید شد.»
متن خبر را خواندم. خبر درباره پدرم بود، در متن خبر نوشته شده بود که پدرم ۴۰ کیلومتر وارد خاک عراق شده و بعد بر اثر اصابت ترکش موشک شهید شده است. باورم نمی شد، به خودم دلداری دادم و گفتم اگر خبر صحت داشت حداقل یکی از اعضای خانواده ام با من تماس می گرفتند و این خبر را می دادند.»عملیات «قادر» و پرواز آخر سرلشکر
از هواپیما که پیاده شدم و به سمت سالن اصلی فرودگاه مهرآباد رفتم هنوز باور نداشتم خبری را که خوانده ام صحت داشته باشد: «در فرودگاه همهمه ای به پا بود. درباره تشییع جنازه فرمانده لشکر ۲۳ تکاور حرف می زدند، حال خودم را نفهمیدم از فرودگاه یکراست راهی خانه شدم. به خانه که رسیدم پرچم سیاه بالای در، رفت و آمد همسایه ها و پیراهن های سیاه من را به این باور رساند که پدرم شهید شده است. پاهایم سست شد، با قدم های آهسته به سمت خانه رفتم، انگار دلم نمی خواست حقیقت را بشنوم، چهره گریان مادرم را که دیدم ماجرا دیگر واقعیت پیدا کرده بود.»
شهید حسن آبشناسان در روز هشتم مهرماه ۱۳۶۴ در عملیات «قادر» زمانی که فرماندهی لشکر ۲۳ نیروهای ویژه هوابرد را به عهده داشتند، در جریان درگیری مستقیم با دشمن در منطقه «سرسول کلاشین» که در شمال عراق انجام می شد، بر اثر برخورد ترکش موشک های گراد شهید شد
#بسم_رب_العشق ❤️
#رمان
#قسمت_بیستم
#جانمــ_مےرود
#فاطمه_امیری
مهیا با تمام جزئیات برای مامور توضیح داد حالش اصلا خوب نبود وسط صحبت ها گریه اش گرفته بود
ـــ شما گفتید که رفتید تو پایگاه
ـــ بله
ـــ چرا رفتید میتونستید بمونید و کمکشون کنید
مامور چیزی را گفت که مهیا به خاطر این مسئله عذاب وجدان گرفته بود
ـــ خودش گفت .منم اول نخواستم برم ولی خودش گفت که برم
ـــ خب خانم رضایی طبق قانون شما باید همراه ما به مرکز بیاید و تا اینکه آقای مهدوی بهوش بیان و صحبت های شمارا تایید کنه
شوک بزرگی برای مهیا بود یعنی قرار بود بازداشت بشه
نمی توانست سر پا بایستد
سر جایش نشست
ـــ یعنی چی جناب .همه چیو براتون توضیح داد برا چی می خوای ببریش
محمد آقا پدر مریم به سمت دخترش آمد
شهین خانم با دیدن همسرش آن را مخاطب قرار داد
ــــ محمد آقا بیا یه چیزی بگو می خوان این دخترو ببرن با خودشون یه کاری بکن
محمد آقا نزدیک شد
ـــ سلام خسته نباشید من پدر شهاب هستم
ما از این خانم شکایتی نداریم
ـــ ولی ..
مریم کنار مهیا ایستاد
ـــ هر چی ما راضی نیستیم
ــــ هر جور راحتید ما فردا هم مزاحم میشیم ان شاء الله که بهتر بشن
ـــ خیلی ممنون
مهیا خجالت زده سرش را پایین انداخت انتظار برخورد دیگه ای از این خانواده داشت ولی الان تمامیه معادلاتش بهم خورده بود
ـــ مهیا مادر
مهیا با شنیدن اسمش سرش را بلند کرد مادرش همراه پدرش به سمتش می آمدن پدرش روی ویلچر نشسته بود دلش گرفت بازم باعث خرابی حال پدرش شده بودن چون هر وقت پدرش ناراحت یا استرس به او وارد می شد دیگر توانایی ایستادن روی پاهایش را نداشت و باید از ویلچر استفاده می کرد
مهیا با فرود آمدن در آغوش آشنایی که خیلی وقت است احساسش نکرده بود به خودش آمد
#ادامه_دارد . ..
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#ویدیو
#جمعه
جمعه2دیماه1401
سلام آقاجانم!
سلام بر تو
و بر شادی گردآمدن قلبهای ما
در سایه ی دستان مبارک تو
سلام بر آن لحظه ای که
پراکندگی های هوا و هوس را
به نگاهی آرام می کنی.
عمری است
پریشان و گرفتارِ تواَم من
در فکرِ تو
وُ دیدنِ رُخسارِ تواَم من
✨ای شمسِ نهانْ
در پَسِ غیبت ، توکجایی؟
✨بی تابم و
مشتاقِ به دیدارِ تواَم من
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
✴️ جمعه 👈 ۲ دی 👈 جدی۱۴۰۱
👈28 جمادی الاول 1444
👈23 دسامبر 2022
🏛مناسبت های اسلامی ودینی.
🔵امور دینی و اسلامی
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅خواستگاری عقد و ازدواجی.
✅خرید کردن.
✅فروش اجناس.
✅دیدار با روسا و مسئولین.
✅و تهیه ما یحتاج منزل خوب است.
👶برای زایمان مناسب و نوزاد زیبا و دوست داشتنی و روزی دار خواهد شد.
🚘مسافرت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓امروز قمر در برج جدی و برای امور زیر مناسب است:
✳️کندن چاه و کانال و جوی.
✳️نو پوشیدن و نو دوختن.
✳️شکار و صید و دام گذاری.
✳️جراحی.
✳️آغاز درمان و معالجات.
✳️تشکیل شرکت و امور مشارکتی.
✳️برداشت محصولات کشاورزی.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️و وام و قرض دادن و گرفتن نیک است.
💑 انعقاد نطفه و مباشرت:
امشب:برای #مباشرت در جمعه شب (شب شنبه )،ممکن است فرزند کمک حال ظالمان گردد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) خوب نیست.
💉حجامت.
خون دادن فصد و زالو انداختن...
#خون_دادن یا حجامت ،موجب قوت دل است.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت 《16》 عصر خوب است.
😴 تعبیر خواب...
خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه 《29》 سوره مبارکه
" # عنکبوت" است.
قال رب انصرنی علی القوم المفسدین...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی که اگر با آنها جنگ و ستیز کند پیروز شود و همه احوالات او شاید نیک شود. ان شاءالله. چیزی همانند ان قیاس گردد...
❇️️ ذکر روز جمعه
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم 《100》مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح 《256》مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
❣ #زیارت_امام_زمان_علیه_السلام
در روز #جمعه
💠اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها
با ما شریک شوید》👇👇
@Manavi_2 👈لینک کانال در تلگرام
لینک در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
#دعای_روزجمعه
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم✨
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاء ِوَ الْإِحْيَاءِ
وَ الْآخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْيَاءِ الْعَلِيمِ الَّذِي لا يَنْسَىٰ مَنْ ذَكَرَهُ وَ لا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ
وَ لا يَخِيبُ مَنْ دَعَاهُ وَلايَقْطَعُ رَجَاءَمَنْ رَجَاهُ
اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ وَ كَفَىٰ بِكَ شَهِيداً
وَ أُشْهِدُ جَمِيعَ مَلائِكَتِكَ وَ سُكَّانَ سَمَاوَاتِكَ وَ حَمَلَةَ عَرْشِكَ وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ أَنْبِيَائِكَ
وَ رُسُلِكَ وَ أَنْشَأْتَ مِنْ أَصْنَافِ خَلْقِكَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ، وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ وَ لا عَدِيلَ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِكَ وَ لا تَبْدِيلَ
وَ أَنَّ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ أَدَّىٰ مَا حَمَّلْتَهُ إِلَى الْعِبَادِ وَ جَاهَدَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّ الْجِهَادِ وَ أَنَّهُ بَشَّرَ بِمَا هُوَ حَقٌّ مِنَ الثَّوَابِ وَ أَنْذَرَ بِمَا هُوَ صِدْقٌ مِنَ الْعِقَابِ اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِي عَلَىٰ دِينِكَ مَا أَحْيَيْتَنِي ، وَ لا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
✨صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَىٰ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ احْشُرْنِي فِي زُمْرَتِهِ وَ وَفِّقْنِي لِأَدَاءِ فَرْضِ الْجُمُعَاتِ وَ مَا أَوْجَبْتَ عَلَيَّ فِيهَا مِنَ الطَّاعَاتِ وَ قَسَمْتَ لِأَهْلِهَا مِنَ الْعَطَاءِ فِي يَوْمِ الْجَزَاءِ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم.
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
اللهم عجل الوصال
💥#صلوات_خاصه_امام_زمان(عج)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيرا اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمْ اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِكَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِيهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِيهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ جَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ حَيْثُ کَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بِحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلا وَأَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ أَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ مَا يَأْمُلُونَ وَ فِي عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِين
اللهم عجلَ.لولیک الفرج🌺
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
#حدیث_روز
#حضرت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام:
سه خصلت موجب جلب محبّت مى شود: خوش خويى، ملايمت و فروتنى...
📚غررالحكم حدیث4684
#ذکر_روز
#ذکر_روز_جمعه
اللهم صل علی محمدوال محمد...
ذکر روز جمعــه... صـد مرتبـه...
نماز #روز_جمعه:
،،پس ازنمازظهرجمعه
🌺دورکعت نماز گذارد و درهر رکعت
بعد از #حمد 《7》 #توحید بخواند
🌺ذکر روزجمعه،100مرتبه
🍃اللهم صل علی محمدوآل محمد
وعجل فرجهم🍃
این #ذکر بهترین داروی ،معنوی است
📚 مفاتیح الجنان
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
《بامنتشرکردن 🔥 #لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
ایتا
eitaa.com/Manavi_2