داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘حاج ملاآقاجان زنجانی (۲۲): 🔅فرزند ایشان می گوید: یک روز پدرم خیلی دیر به منزل آمد، علت
#احسن_القصص
☘حاج ملاآقاجان زنجانی (۲۳):
🔅مرحوم حاج ملاآقاجان بطور کلی به سادات خیلی احترام می گذاشت، او *اظهار محبت به سادات* را یک رمز موفقیت می دانست و می فرمود: طبق فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله اگر از سادات بدی دیدید افراد صالح و خوبشان را بخاطر خودشان و افراد ناصالح آنها را به خاطر انتسابشان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ببخشید.
🔅فرزند ایشان می گوید: وقتی برای ایشان گرفتاری پیش می آمد به مادرم می گفت: بیا بنشین و فرزندانت را هم بیاور، شما سیده ای و بچه هایت هم سید هستند، بیایید شما برای من دعا کنید. ما می نشستیم و به اتفاق مادر برای پدرمان دعا می کردیم و دعا مستجاب میشد و گرفتاریها برطرف میشد. یادم هست هر موقع سیّدی مهمان ایشان بود و از غذایش چیزی باقی می ماند آن باقیمانده را به من می داد و می گفت: بخورید که تبرک است.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
📗عاشق دلباخته امام زمان ص ۱۲۹
*سؤرالمؤمن شفاء. باقیمانده غذای مؤمن شفاست.*
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 یکی از اسرار ارتباط با حضرت ولی عصر عج که موجب #برکت_و_افزایش_رزق شما می شود.
🔰بعد از این که این کلیپ منتشر شد خیلی ها پیام دادند که به وسیله این ذکر و توسل شرایط زندگی ما تغییر کرد...
#امام_زمان ﷻ
#کلیپ_مهدوی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
#استخاره
#حاجت
مردى خدمت امام ششم آمد و عرضه داشت جانم فدايت، من گاهى كارى را انجام ميدهم بعد پشيمان ميشوم،
فرمود چرا استخاره نمیكنى
عرضه داشت چگونه؟
🔸فرمود: پس از نمازصبح چون دست خود برابر صورت ميگيرى بگو:
✨«اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ وَ لَا أَعْلَمُ وَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ خِرْ لِي فِي جَمِيعِ مَا عَزَمْتُ بِهِ مِنْ أُمُورِي خِيَارَ بَرَكَةٍ وَ عَافِيَةٍ »✨
بعد سجده كن و در آن صد《100》 بار بگو:
✨«أَسْتَخِيرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ أَسْتَقْدِرُ اللَّهَ فِي عَافِيَةٍ بِقُدْرَتِهِ» ✨
بعد از آن حاجت تو برآيد كه به هر حال خير تو در آن باشد و خدا را در آنچه ميكنى متّهم مكن.
📚مکارم الاخلاق ج 2 ترجمه میرباقری ص117
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت دوم): #امام_زمان ﷻ 💥فردا نیز پس از نماز صبح همان شخص از جا بلند شد و به س
#احسن_القصص
#تشرفات
#امام_زمان ﷻ
💥در زمان علامه حلی یکی از مخالفین و اهل سنت کتابی در ردّ مذهب شیعه نوشته بود و در مجالس عمومی و خصوصی خویش از آن بهره گرفته، افراد زیادی را نسبت به طریقه امامیه بدبین و گمراه می نمود. از طرفی کتاب را هم در اختیار کسی نمی گذاشته تا در دست دانشمندان شیعه قرار بگیرد و جوابی بر آن ننویسند و ایرادی بر آن نگیرند. علامه حلی بدنبال بدست آوردن آن کتاب به مجلس درس آن مخالف می رود و برای حفظ ظاهر خود را شاگرد او می خواند و بعد از مدتی علاقه و رابطه استاد و شاگردی را بهانه می کند و تقاضای دریافت آن کتاب را می نماید.
✨💫✨
آن شخص در یک حالت عاطفی قرار می گیرد و چون نمی تواند دست رد بر سینه او بزند لاجرم می گوید: من نذر کرده ام که کتاب را جز یک شب به کسی واگذار نکنم. علامه به ناچار می پذیرد و همان یک شب را غنیمت می شمرد، آن شب با یک دنیا شعف و خرسندی به رونویسی آن کتاب قطور می پردازد! نظر او این بود که هر چه مقدور شد از آن کتاب را یادداشت نموده و سپس در فرصتی به پاسخش اقدام نماید. اما همین که شب به نیمه می رسد، او را خواب فرا می گیرد،
✨💫✨
در همین هنگام میهمان جلیل القدری داخل اطاق او می شود و با او هم صحبت می گردد و پس از صحبتهائی میفرماید: علامه تو بخواب و نوشتن را به من واگذار. علامه بی چون و چرا اطاعت می کند و به خواب عمیقی فرو می رود. وقتی از خواب برمی خیزد، از میهمان نورانیش اثری نمی بیند! چون سراغ نوشته اش می رود، کتاب را می بیند که به صورت تمام و کمال نوشته شده است و در پایان آن، نقشی را به عنوان امضاء چنین مشاهده می کند:
« کَتَبهُ الْحُجَّة» حجت خدا آن را نگاشت.
📗ملاقات با امام زمان ص ۲۱۶
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
قِصّہ "؏ِــشق "مــَـــن و
زُلف تـــُᰔـــو 'ديدَن' دٰارد..
« نَرگـ🌼ـــــس» مَست ڪُجٰا
هَمدمے"خـــــٰار" ڪُجٰا؟!
﴿↫سَـــــلٰام گُلِ نِرگــِس۔۔𑁍﴾
#امام_زمان ﷻ
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2