فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نیایش_صبحگاهی
#جمعه20بهمن1402:
❄️پروردگارا،
امروز عشقِ تو را در تکتک کلماتی که بر زبان میآورم و تکتکِ کارهایم تجلی میدهم تا هرکاری انجام میدهم آیینی از عشق به تو باشد..
❄️به حدی دوستت دارم که میتوانم تو را در همهجا ببینم..
در هر کجا که باشی عشق من همواره تو را مییابد..
❄️با شروعِ امروز به تمام آفریدههایت احترام میگذارم و با آنها همانگونه رفتار میکنم که به تو احترام میگذارم و رفتار میکنم..
❄️تو را در نگاه تمام انسانها میبینم؛
در پشت نقابهایشان و در پس تصویرهایی که ساختهاند..
به زندگی که از طریق من تجلی یافته است،
احترام میگذارم تا هربار خود را در آینه میبینم، زیبایی تجلی تو را نظارهگر باشم..
@Manavi_2
@Manavi_3
داروخانه معنوی
#خواص_سوره_های_قرآن #سوره_نوزدهم #مریم - سوره مریم چهل و چهارمین سورهای است که به پیامبر(ص) نازل
#خواص_سوره_های_قرآن
#سوره_بیستم
#طه
امام صادق (ع) به روایت اسحق بن عمار فرمودند:
«خواندن سوره طه را ترک نکنید زیرا خداوند ان را دوست می دارد و هرکس آن را بخواند او را نیز دوست خواهد داشت و هر که بخواندن آن مداومت کند خداوند در روز قیامت نامه عملش را به دست راست او دهد و از کردار او در اسلام حساب سخت نکشد و آنقدر به او پاداش عطا فرماید تا خشنود گردد.» (ثواب الاعمال، ص108)
خواص سوره طه برای حاجات دنیوی
جهت رفع حاجات بزرگ
به جهت مطالب عظیم و بزرگ صد بار بگوید «طه» و یک بار سوره «قل هو الله احد» را بخواند و باز صد مرتبه بگوید «طه» و یک مرتبه سوره «قل هو الله » را بخواند تا هفت بار این را تکرار کند، همین که هفت مرتبه «توحید» و هشتصد بار«طه» تمام شد بعد از آن 17 بار سوره «قل هو الله احد» را تا آخر بخواند، خداوند مطلب و حاجت او را براورده می کند و بی شک عمل خواهد شد. این از مجربات است و آزموده شده است. (کشکول ارومیه ای، ص312)
گر کسی که مجرّد و خواهان زوجه ی صالحه و یا فراموشکار (جهت حافظه )، یا بیمار باشد و همچنین جهت رفع فقر و تنگدستی این آیات شریفه ی (١٣١ و ١٣٢) سوره ی مبارکه را بنویسد و همراه خود بردارد همگی به یاری خدا به مراد می رسند. (خواص الآیات، ص ٨٨)
کسب روزی بیشتر
هر کس خواهان توسعه ی روزی باشد بر تلاوت سوره ی «طه» مداومت نماید. (خواص الآیات ص ٨٨)
کسی که بخواهد روزی او از جایی برسد که انتظار ندارد و دل ها نسبت به وی معطوف و بر دشمنان فائق آید، در وقت طلوع فجر صادق یک مرتبه این سوره ی مبارکه را تلاوت نماید. (منتخب الختوم ص ٥٠٥)
گرفتن جواب مثبت در خواستگاری
پیامبر اکرم(ص) در روایتی فرمودند:
«هر کس سوره (طه) را بنویسد و در پارچه سبزی قرار داده و به خواستگاری برود، خواستگاری اش رد نمی شود و حاجتش برآورده می شود.» (تفسیرالبرهان، ج3، ص696)
آسان شدن ازدواج
امام صادق (ع)در روایتی فرمودند:
«هر کس که خواستگاری ندارد یا به خواستگاریش جواب نمی دهند سوره طه را بنویسد و بشوید و آب آن را بر صورت خود بریزد، خداوند ازدواجش را آسان می کند.» (تفسیرالبرهان، ج3، ص696)

ترس از دزدان و حیوانات درنده
امام موسی کاظم(ع) در روایتی فرمودند:
«هر کس در سفر باشد و از دزدان و حیوانات وحشی خوف و وحشت دارد، برای این کار بر گردن حیوانش «لا تخاف درکاً و لا تخشی» سوره طه را بنویسد، پس بدرستی که به اذن خداوند متعال ایمن می شود.» (طب الائمه، ص37)
گرفتن مقصود نزد حاکم
چنانچه کسی بخواهد نزد حاکم و زمامدار برود و ایمن بماند آن را (با زعفران یا غیره) در ظرفی بنویسد و با آب بشوید و آن را بیاشامد آن گاه نزد او برود به مقصود خود نائل می گردد. (مصباح، ص ٤٥٥)
بهبود بیماری های دهان
به جهت هر گونه در دهان آیات[5-1] را بنویسد و با خود دارد. (درمان با قرآن، ص59110)
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘علامه میرجهانی (۴): 💥تشرف معروف علامه در سرداب مطهر💥 علامه میر جهانی می فرمودند: به ا
#احسن_القصص
☘علامه میرجهانی (۵):
🔅علامه در سرای حاج کریم در بازار اصفهان منبر می رفتند و آیات عذاب و انذار برای مردم بیان می کردند،
🔅 تا اینکه حالت مکاشفه پیش می آید و می بیند که حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء سوار بر اسب، خطاب به علامه می فرمایند:
🔅چقدر آیات عذاب می خوانید؟ از آیات رحمت هم برای مردم بخوانید!
#شرح_حال_اولیاء_خدا
💠سلامتی و تعجیل در امر فرج امام زمان صلوات💠
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی باارزشه این کلیپ👌
لطفاببینیدآخرین مکانو🍀
نشرشود🍃
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
سلام_امام_زمانم🌹
بیٰاکِہ بےتـــُᰔــو ۔۔
تَرک خُورده أست ایمـــــآنم!!!
«بــِـــدون حِس حُضورت خَـــــرٰاب و ویرٰانم»
متأسفَم کہ تــُـــو۔۔۔
پٰاسوز مٰا شُد؎﴿ آقـــــآﷻ۔۔𑁍﴾!!!
"زِغربتِ تُو أسیـــــرِعَذٰاب وُجدٰانم"
↶✿ روزَت بِخیر جٰانآنم ✿↷
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت دوم) #امام_زمان و حال اینکه من معتقدم، غیرت و لطف و محبت حضرت بقیةالله ار
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت سوم):
#امام_زمان
💥من که در این جریانات در مرحله دوم خیلی دیرباورم، با خود گفتم: حتما یکی از ایرانیها خیال کرده که ما رفقای او هستیم و راه را گم کرده ایم، او ما را به آن طرف صدا می زند و راهنمائی می کند. ولی آن شخص پس از آنکه ما را صدا زد به طرف کوچه هائی که در آن حدود بود، رفت و ما دیگر او را ندیدیم.
بالاخره پس از ده دقیقه به آن محل رسیدیم، ولی باز در آن محل که سر سه راهی بود متحیر بودیم که باید از کدام طرف برویم.
✨💫✨
این تردید چند لحظه بیشتر طول نکشید که صدای موتور دنده ای قویّی آرامش خیابان را بهم زد و موتور سواری از انتهای خیابانی که مقابل مسجد غمامه است، پیدا شد، وقتی که به ما رسید از سرعتش کاهید و توقف کوتاهی نزد ما کرد و اشاره به خیابان فرعی که پشت فندق الحرم است، نمود و با زبان فارسی گفت: از این طرف... از این طرف... و با سرعت از ما دور شد. در اینجا من هم می خواستم کم کم احتمال بدهم که این راهنمائی ها طبیعی نیست.
✨💫✨
زیرا اگر فرد اول به حسب تصادف آن صدا را زده بود دیگر این موتوری که معمولا ایرانی ها در مدینه موتور سوار نمی شوند ، عادی نبوده، بخصوص که این موتور سوار نزدیک ما توقف کرد و ما را دید و ممکن نیست که ما را با رفقای خودش اشتباه کرده باشد. به هر حال با اشک ریزان و ذکر یا صاحب الزمان به طرف آن خیابان به راه افتادیم، هنوز ده قدمی بیشتر در آن خیابان نرفته بودیم که دیدیم...
○ادامه دارد.
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
_﴿امـآمخٰـامِـنـها؎۔۔﴾:
بَعضے أز کسٰانے کِہ در أمـــــر شِرکت دَر
انتخٰابات مُردَد یٰا دلسردَند،
اینهآ قشرهـــــآ؎ ضَعیف جٰامعهأند،
گلٰایہ مندَند.
بہ نَظر مـَــــن گلایهٔ اینهآ بجٰا أست أمّا مُشکلٰات بہ اینصورَت حَل مےشَود کہ،
⇦پـــــآ؎ صَندوق برویم؛
و رأ؎ بدَهیم بہ کَسےکہ مےتَواند این
مُشـــــکلٰات را حَل بِکُند..✤
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
#انتخابات 🇮🇷
#رای_میدهم ✌️🏼
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
✹﷽✹ #رمان #رهایی_از_شب ف_مقیمی #قسمت_صد_و_چهل_و_دوم بعد از محرم و صفر در شب تاج گذاری حضرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
✹﷽✹ #رمان #رهایی_از_شب ف_مقیمی #قسمت_صد_و_چهل_و_دوم بعد از محرم و صفر در شب تاج گذاری حضرت
✹﷽✹
#رمان
#رهایی_از_شب
#ف_مقیمی
#قسمت_صد_و_چهل_و_سوم
زمستان زیبا و عاشقانه ی اون سال پایان گرفت و بهار تقویم به بهار زندگی مشترکمون اضافه شد.
اما رفتارهای زشت وقضاوتهای عده ای واقعا آزاردهنده بود.
من از حاج کمیل یاد گرفتم چگونه ساکت بمونم ولی از خدا میخواستم که به زودی حقیقت آشکار بشه
حاج کمیل بر عکس من، میگفت:حقیقت روشنه! نه شما در تمام عمرتون حرکتی که منافی عفت باشه انجام دادید نه بنده خلاف شرع کردم.پس به راهتون ادامه بدید و دنبال اثبات خودتون به دیگرون نباشید.عزت و آبرو دست خداست. هر زمان بخواد میده هر وقت هم صلاح دونست میگیره.
خیلی زمان برد تا به عمق کلمات او پی بردم وتونستم در زندگیم بکار ببرم.
و البته راست هم میگفت:چند وقت بعد مسجد دوباره شوروحال سابق رو گرفت! جوانان زیادی بخاطر اخلاق و منش خوب حاج کمیل جذب مسجد وبسیج شده بودند. من و فاطمه همچنان مسؤول پایگاه بودیم و تغییرات اساسی در مسجد و نیروهاش ایجاد کردیم.
کار ما جذب حداکثری جوانها بود اون هم از هر قشرو هر نوع نگرشی..و با خود اونها اتاق فکر میذاشتیم..حرفهاشون رو میشنیدیم. .درد ودلهاشون رو گوش میکردیم بدون اینکه قضاوتشون کنیم یا مستقیم به مخالفتشون برخیزیم.
و با همون عده به جنوب رفتیم..
چه سفری بود این سفر! اینبار این سفر فقط و فقط به عشق شهدا بود و بس..
تمام مسیر گریه میکردم و یاد خاطراتم افتادم.
من اینبار تازه نخلهای بی سر رو دیدم!! تازه فهمیدم هویزه کجاست؟! اولین بار بود که در دهلاویه نحوه ی شهادت دکتر چمران رو شنیدم..
و وقتی رسیدیم طلاییه....آه خدای من طلاییه..
جایگاه پرکشیدن مردی به نام شهید ابراهیم همت..
همونکه تنها با یک قرار ساده از طریق عکسش سرموعد حاجتم رو داد و من الان با یک مرد مومن و آسمانی به جایگاه صعود او نظاره میکردم. اینها چه کسانی بودند؟ مقام ومنزلت اونها نزد خدا چقدر بالاست که دست رد به سينه ی هیچ کسی نمیزنند؟! حتی به سینه ی من که باورشون نداشتم و در گناه غوطه ور بودم.
گوشه ای خلوت اختیار کردم و روی خاکها نشستم.
من حضور تک تک اونها رو کنار خودم احساس میکردم .با اشک شوق خطاب به حاج همت گفتم: حاجی دمتون گرم..خداییش اون وقتی که با عکستون درد دل میکردم خواب امروز رو هم نمیدیدم که حاجتم به این قشنگي وکاملی برآورده بشه. منم میخوام به عهدم وفا کنم.
تلفنم رو از کیفم در آوردم و به حاج کمیل زنگ زدم.
_حاج کمیل بی زحمت شیرینیها رو پخش کنید.
_حاج کمیل بی زحمت شیرینیها رو پخش کنید.
او با خنده پرسید:کجا باز غیبتون زد سادات خانوم؟ ! زیاد تو گرما نمونید.مثل پارسال کار دستمون میدید..
اشکم رو پاک کردم و با لبخند گفتم: چه اشکالی داره در عوض باز هم من و فاطمه با شما راهی همون رستوران خاطره انگیز میشیم.
او همچنان میخندید.
گفت: شما قول بدید بیمار نشید بنده حتما شما رو یکبار دیگه به اون رستوران میبرم.
ناگهان یاد اون روز افتادم.
پرسیدم:حاج کمیل؟؟!؟ میتونم یه سوال بپرسم؟
پرسید:الان؟؟! پشت تلفن؟؟
گفتم:بله..الان وهمینجا میخوام جوابش رو بدونم
گفت: جانم بپرس
گفتم: حاج کمیل یادتونه اونروز تو رستوران من ازتون تشکر کردم شما نگاهتون به نگاهم گره خورد..
او بلند بلند خندید..
در میون خنده گفت: دختر زیارتت رو بخون.. چیکار دارید به اون روز؟!
ازخنده اش خنده ام گرفت!
با اصرار و التماس گفتم: حاج کمیل تو رو خدا بهم بگید..
او خنده ش قطع شد و در حالیکه نفسش رو بیرون میداد گفت: خب همه ی دردسر ما از همون روز شروع شد..البته نه اون دردسری که شما فکر میکنی..من فقط چشمهاتون برام آشنا اومد..وسوسه شدم بیشتر نگاهتون کنم تا یادم بیفته این چشمها رو قبلا کجا دیدم. ولی سریع به خودم تشر زدم خجالت بکش مرد..
باقیش رو خودم میدونستم.
از یادآوری اون خاطرات به شوق آمدم.اونروز من از این اتفاقها ناراحت وافسرده بودم ولی الان بعد از یکسال تازه شیرینی وحلاوتش رو درک میکنم.
ادامه دارد...
════ ೋღ🕊ღೋ════
هرگونه کپی و اشتراک گذاری بدون نام نویسنده و درج منبع اشکال شرعی دارد.
آیدی نویسنده@moghimstory
https://telegram.me/joinchat/AAAAAD9XxVgHZxF0tRsThQ
حجاب فاطمی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2