eitaa logo
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
486 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
825 ویدیو
231 فایل
اینجا کانالی عمومی است محفلی بی تکلف و صمیمی برای رسیدن به روشنای نور که شما هم دعوتید راه ارتباطی @Ostadi1998 لطفا مطالب با لینک منتقل شود @Manodaneshjooham لینک در ایتا @Manodaneshjooha لینک در تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 تلنگری به خانومهای عزیز! 👈 ما زن ها با خود ، چه کردیم که صبح ها بجای تحسین خودمان در آینه چروک صورتمان را ، لکه ی جدید روی گونه هایمان را ، سیاهی دور چشم هایمان را دیدیم و خیلی وقت ها از خودمان بدمان آمد ... از خودمان خسته شدیم و از مورد توجه قرار نگرفتن ترسیدیم ، آنقدر ترسیدیم که باورمان شد باید برای دوست داشته شدن ، صورتمان چروک نداشته باشد ، لکه های گونه هایمان از بین بروند ، ابروهایمان همیشه تمیزو قرینه باشد ، صبح ها به محض بیدار شدن از خواب آرایش داشته باشیم ، زیبا شویم ، عمل کنیم ، خودمان نباشیم ، آنقدر از دوست داشته نشدن ترسیدیم که یادمان رفت زن ها هم حق دارند بعضی روزها خودشان باشند ، با صورتی رنگ پریده و خسته ، با چشم هایی بدون آرایش و ریز ، با ابروهای پر و لب هایی بی رنگ، با هرچیزی که برای خودشان است اما زیبای زیبا... یادمان رفت برای خودمان زندگی کنیم ، تصویرمان را در آینه ببوسیم ، عاشق خودمان باشیم حتی با خال نا به جای روی پیشانی و لکه های کهنه ی مانده بر پوست ... غم انگیز است که آینه ها میتوانند کابوس خیلی از زن ها باشند ، زن هایی که فکر میکنند خود واقعیشان زیبا و دوست داشتنی نیست و نباید از خودشان عکس بگیرند ، نباید با دقت به چشم ها و لب ها و ابروهایشان نگاه کنند چون میتوانند ایرادهای عجیب و غریب از خودشان بگیرند و به بدعکسی خود ایمان بیاورند ... بالاخره یکجای کار باید این کابوس به پایان برسد ..کم کم باید صبح که بیدار شدیم ، به صورت بدون آرایش و تمیزمان در آینه لبخند بزنیم ، موهایمان را صاف و ساده شانه کنیم، از خودمان عکس بگیریم و به لبخندهای عمیقمان افتخار کنیم، حتی اگر خسته بودیم بازهم مطمئن باشیم دوست داشتنی ترین موجود دنیا زنیست که زیبایی أش را باور دارد ... با خود @Manodaneshjooham
مثل سارتر که مرگ را به سان پیرزنی کریه المنظر می دید ... مشخصه دانشجوها درس را خوب یاد گرفتن 😄 حال دلتون خوب باشه @Manodaneshjooham
JPIUT_Volume 18_Issue 46_Pages 297-312 (1).pdf
1.1M
موضع مکتب رواقی در خصوص مرگ @Manodaneshjooham مقاله ای پر چالش که دو جلسه از کلاس را به خود اختصاص داد و مباحثی درباره مقایسه خودکشی، شهادت، اتانازی، مرگ خودخواسته و ... را به صورت کرسی آزاد اندیشی رقم زد
هدایت شده از تا انتهای افق
هرکس یک فامیل خوشبخت در خارج داره که از نظر اون همه چی خوبه. یا به هر دلیل مسیر درستی رو طی کرده و مشکل حاد نداره. اما برای همه اینطور نیست. مراقب باشید ملاک دیدگاه شما یا انتخاب شما اون فرد نباید باشه. هیچ کس نمیاد به فامیل یا خانواده خودش از سختی های انتخابی که کرده بگه. اینستا پر شده از این ویدئو‌ها، نمیشه همه رو ارسال کرد. خودتون تمایل داشتید دنبال کنید. (عذرخواهی می‌کنم از برخی ادبیات این عزیزان) حداقل به اون عزیزتون که رفته بگید: ببین اگر شرایط سخت هست یا اذیتی. فدای سرت. هرچه سریعتر برگرد. حتی نمی‌خواد بگی چه سختی‌هایی کشیدی. فقط برگرد. آغوش ما به روی تو باز هست. بزرگترین ظلم رو کسانی می‌کنند که ندیده و تجربه نکرده به عزیزشون می‌گن، برنگردیا! هرچی باشه از اینجا بهتره. خدا هرگز این افراد را نخواهد بخشید... چون من خودم به چشم خودم دیدم دختری که زار می‌زد، از درد و سختی و حوادثی که براش پیش اومده بود، اما وقتی بهش گفتم چرا بر نمی‌گردی؟! می‌گفت: برگردم بهشون چی بگم؟ بگم این همه خرج کردید برام، دستاوردم چیه؟... ✍🏻 تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
🔴 غافل! نوشته حسن روح‌الامین زمستان سال۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسه‌ای که مدیر به اص
✅چند توصیهٔ مهم برای استفاده از سیستم‌های تدریسِ مجازی✍️ ۱. موقع تدریس با سیستم مواظب صداهای اطراف باشید؛ مثلاً مواظب باشید با همسر گرامی به اصطلاح یکی به‌دو نکنید یا زیاد صمیمی صحبت نکنید(معمولی باشید). ۲. حتی اگر تصویری هم تدریس نمی‌کنید، مواظب باشید حتما با وضع آراسته و نسبتا رسمی جلوی دستگاه قرار بگیرید؛ چون کافی‌ست اشتباها دست‌تان روی گزینه وبکم دستگاه برود و همه، چهرهٔ شما را مشاهده کنند. ۳. پیش از تشکیل کلاس منوها و گزینه‌های سیستم را یک‌بار مرور کنید تا مبادا بعداً دچار مشکل حاد بشوید. ۴. با انرژی و محکم وارد کلاس شوید. ۵. اگر بچه کوچک دارید و دارد به شما نزدیک می‌شود تا وضع را به هم بریزد، دستپاچه نشوید؛ میکروفون را قطع کنید؛ ضبط را فریز کنید؛ سپس برگردید و ادامه دهید. ۶. سعی کنید موقع پخش صدای خودتان، اجازه صحبت به فراگیران را قطع کنید؛ چون اگر صحبت کنند، احتمالا روی تدریس اصلی شما ضبط شده و برای می‌ماند (احتمالا در برخی سیستم‌ها) به هرحال صحبت آنان را مدیریت کنید. ۷. اینجا دیگر کلاسِ «فقط» خودتان و فراگیران نیست؛ شما هم برای آنان تدریس می‌کنید؛ هم مدیران و استادان ارشد (پس کمی وقت بگذارید) گرچه انشالله همه برای خدا تدریس می‌کنید و او را همیشه حاضر و ناظر می‌دانید. ۸. اگر نخستین تجربهٔ تدریس مجازی‌ست، ممکن است اشتباهی یا سخنی ناروا از فراگیران صادر و سربزند؛ مثلاً موقع دیدن اتفاقی شما_ که ظاهر مرتبی ندارید_ بگویند: «اوووو ! این چه وضعیه استاد؟!» شما صبور باشید و تغافل کنید. ۹. جایی آرام و خلوت را برای تدریس انتخاب کنید. ۱۰. اگر در منزل سرو‌صدا زیاد است، بروید داخل خودرو؛ آن را جایی دنج و خلوت پارک کنید؛ شیشه ها را بالا بکشید و تدریس کتید. ۱۱. سعی کنید از میکروفون مخصوص که صداهای اطراف را نمی‌گیرد، استفاده کنید؛ نرم‌افزارهایی هست که این کار را تنظیم می‌کند. ۱۲. اگر پاورپوینت و منبع درسی در دسترس نیست، پیش از تدریس حتما یادداشت برداری کنید. ۱۳. وزیر ارتباطات اعلام کرده IP های ورودی به دروس مجازی رایگان است؛ انشالله که چنین باشد؛ اما اگر برای شما رایگان نیست، ذهن خود را مشغول نکنید؛ از یک بستهٔ ارتباط اینترنتی خوب استفاده کنید؛ فرض کنید هزینهٔ رفت و آمد بنزین و ... شده است. ۱۴. اگر از مدیران ارشد وزارت ارتباطات و آموزش عالی کشور کسی مطالب را می‌خواند، در جریان باشند برخی از کاربران اعلام می‌کنند ما از سیستم رسمی آموزش مجازی استفاده می‌کنیم؛ اما از حجم اینترنت کاسته می‌شود؛ خصوصا غیر انتفاعی ها. ۱۵. کلاس را جدی بگیرید؛ دست‌کم این است که اختیار جلوگیری از ضبط مطالب خود را ندارید و بنارا بر این بگذارید که درس در فضای عمومی منتشر می‌شود (معلم‌عزیزی که گفت آیلاند که یادتان هست؟) ۱۶. حتی‌الامکان گوشی را بی‌صدا کنید. ۱۷. نزدیک آشپزخانه نباشید؛ صدای زودپز همه‌چیز را به هم می‌ریزد. ۱۸. اگر قرار است به هر دلیلی چند دقیقه از دستگاه استفاده نکنید، حتما میکروفون سیستم را قطع کنید (وظیفهٔ من گفتن بود؛ نگید نگفتم!) ۱۹. اگر مطلبی از دست‌تان در رفت که قابل برگشت و اصلاح نبود و در فضای مجازی گسترده شد، نگران نباشید؛ به‌قدری مطالب بی‌پایه در این فضا هست که مطلب شما پس از مدتی در میان آن‌ها گم خواهد شد؛ البته برای مدتی مشهور هم می‌شوید. ۲۰. تا به‌ سیستم مسلط نشده‌اید تدریس را آغاز نکنید. 📑برگرفته از کانال روش تدریس به قلم استاد رفیع الله ثرایی (استاد معارف دانشگاه راغب اصفهانی ) @Manodaneshjooham
تفیلین را بر دست و سر می‌بندم. افکار پراکنده‌ام را سامان می‌دهم و تمرکز می‌کنم. از خواندن تفیلای شحریت که فارغ می‌شوم، قصد خواندن تورات می‌کنم: «چون به شهری نزدیک شدی تا با آن جنگ نمایی آن را برای صلح ندا کن. و اگر جواب بدهد، و دروازه‌ها را برای تو بگشاید، آنگاه تمامی‌ قوم که در آن یافت شوند، به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند. و اگر با تو صلح نکرده، با تو جنگ نمایند، پس آن را محاصره کن. و چون یَهُوَه، خدایت، آن را به دست تو بسپارد، جمیع ذکورانش را به دم شمشیر بکش. لیکن زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد، یعنی تمامی‌ غنیمتش را برای خود به تاراج ببر، و غنایم دشمنان خود را که یَهُوَه خدایت به تو دهد، بخور. به همۀ شهر‌هایی که از تو بسیار دورند که از شهر‌های این امت‌ها نباشند، چنین رفتار نما، اما از شهر‌های این امت­‌هایی که یَهُوه، خدایت، تو را به ملکیت می‌‌دهد، هیچ ذی‌نفس را زنده مگذار؛ بلکه ایشان را، یعنی حتیان و اموریان و کنعانیان و فَرِزّیان و حِوّیان و یبوسیان را، چنان‌که یَهُوَه، خدایت، تو را امر فرموده است، بالکل هلاک ساز.¹ آنگاه سیحون با تمامی‌ قوم خود به مقابلۀ ما برای جنگ کردن در یاهَص بیرون آمدند. و یَهُوَه خدای ما او را به دست ما تسلیم نموده، او را با پسرانش و جمیع قومش زدیم. و تمامی‌ شهر‌های او را در آن وقت گرفته مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم. لیکن بهایم را با غنیمت شهر‌هایی که گرفته بودیم، برای خود به غارت بردیم. از عروعیر که بر کنارۀ وادی اَرنون است، و شهری که در وادی است، تا جِلعاد قریه‌ای نبود که به ما ممتنع باشد. یَهُوَه خدای ما همه را به ما تسلیم نمود.²» این قسمت‌ها را خیلی دوست دارم. صبح‌هایی که این بخش را می‌خوانم انرژی‌ام برای انجام کار بیشتر می‌شود. صبحانه‌ام را می‌خورم. به قصد رفتن به بیمارستان از خانه خارج می‌شوم. سه عمل تعویض دریچه قلب دارم. اینجا همه چیز فرق دارد. اگر در کشور دیگری بیمار نیازمند دریافت عضو باشد، باید منتظر اهداکننده بمانند، شاید پیدا شود. در اسرائیل اما کافی است یک اسرائیلی نیاز پیدا کند، فوری کارها برای عملش انجام می‌شود! جای تعجب ندارد. بانک اعضای بدن اسرائیل خیلی بیشتر از ساکنانش عضو قابل استفاده دارد. افتخار می‌کنم به خودم که نقش مهمی در تأمین آن عضوها دارم. تا حالا کلیه هزار تا غیریهودی و نزدیک صد دریچه قلب برای ذخیره در آن بانک از بدن‌شان خارج کرده‌ام. هربار که کلیه‌ای از بدن بی‌جان یکی‌شان خارج می‌کنم شور و شعف خاصی در سلول سلولم به وجود می‌آید. اگر خودشان حالی‌شان نیست، ما حالی‌شان می‌کنیم که ما برتریم. غیر ما انسانی نیست. آن‌ها حیواناتی شبه انسانند که اگر اطاعت ما را نکنند، به فرمان خدا، باید کشته شوند. این حق ماست که از آن‌ها هرطور که دوست داریم استفاده کنیم. چه پوست‌شان را برای پیوند جدا کنیم. چه اعضای درونی قابل نگهداری‌شان را بیرون بکشیم. چه با فسفرِ سفید آن‌ها را برای خدا قربانی کنیم. ¹سفر تثنیه، 20: 10-17. ²سفر تثنیه، 2: 32-37. نام برخی کلمات: تِفیلین به تسمه نوار چرمی و جعبهٔ کوچکِ همراه آن که وسیله‌ای نیایشی در دینِ یهود است گفته می شود و هنگام نماز و دعا بر دست و سر می‌بندد. (برای افراد مذکر بالای ۱۳ سال است.) تفیلای شحریت، نماز صبح در ادبیات یهود. تثنیه، نام آخرین کتاب تورات است. سرکار خانم صباحی دانشجوی دانشگاه الزهرا سلام الله علیها @Manodaneshjooham