eitaa logo
من و کتاب
2.1هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
715 ویدیو
43 فایل
شبکه بزرگ توزیع کتاب خوب ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ manvaketab.ir ما اینجاییم قم خ معلم مجتمع ناشران واحد 36 سوالاتتون رو با عشق پاسخ میدیم: @Shahidkazemi313 ثبت سفارش و پشتبانی: @manvaketab_admin پاسخگویی از ۸ صبح تا ۸شب
مشاهده در ایتا
دانلود
📌اصرارش را که دید آغوشش را باز کرد. گفت: بیا پسر برادرم. بیا خداحافظی کنیم. دست‌هایشان را انداختند گردن هم و گریه کردند. قاسم سیزده ساله بود. 📖 آفتاب بر نی | صفحه ۷۹ | زینب عطایی 🌱با ما همراه باشید 📌 🆔 https://eitaa.com/Manvaketab_info