#منتشر_شد
روایت خواندنی از زندگی جانباز اهل ترکیه
♦️جانبازی که خودش را با سختی های زیاد به جبهه های ایران می رساند...
✨روایت زندگی جانباز اهل ترکیه؛ عیسی شباهت(مهدوی)، عیسایی که باید به جایی برود که بتواند دِینش را به اسلام ادا کند و چه جایی بهتر از ایران...
📃 با اینکه اهل ترکیه بودم و ترکزبان، گویشم زمین تا آسمان با مردم تبریز فرق میکرد. از چند نفر آدرس مدرسه را پرسیدم؛ اما هیچکس منظورم را متوجه نمیشد. جرئت سؤال کردن از پلیس را هم نداشتم.
😔 در ترکیه که بودیم، خیلی از پلیس میترسیدم. آنجا تا سؤالی بپرسی، قبل از اینکه جوابت را بدهند، تو باید جوابگو باشی که کی هستی، چه کارهای و از کجا آمدهای. من هم که نه زبان صحبت کردن داشتم، نه سر و وضعم شبیه ایرانیها بود. یک پالتوی پشمی بلند با یک کلاه خیلی متفاوت پوشیده بودم که خاصّ منطقه خودمان بود و حتماً باعث شک پلیس میشد و به دردسرم میانداخت.
📖 #رویای_آنّه| صفحه ۱۹ | معصومه حسینی مهرآبادی
🛒 مشاهده و خرید از طریق لینک زیر 👇👇
https://manvaketab.com/book/391411/
🔻سفارش در ایتا👇
@manvaketab_admin
🌱با ما همراه باشید
📌 #من_و_کتاب
🆔 https://eitaa.com/Manvaketab_info