🥀 #شهدای_مهدوی ۱۱
📝 خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات (قسمت اول)
🇮🇷 حرف مجلس و شورای شهر که می شد، تأکیدش روی دو واژه بود؛ مؤمن و انقلابی. می گفت "ما پای آرمان های امام و انقلاب خون داده ایم. باید کسی رو انتخاب کنیم که این آرمان هارو محقق کنه. به کسی رای بدیم که دنبال منافع انقلاب اسلامی باشه، نه اینکه پی باندبازی و حزب خودش بره."
🥀 شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری
🇮🇷 ایام انتخابات بود و بحث کاندیداها داغ. همان روزها اسماعیل تازه از سوریه برگشته بود، می نشست کنار بچه ها و با هم تجزیه و تحلیل می کردند. بهشان می گفت "با تحقیق و مطالعه جلو برید. باید گزینه ای رو که انتخاب میکنید از روی بصیرت باشه تا شرمنده خون شهدا نشید."
🥀 شهید مدافع حرم حاج اسماعیل حیدری
🇮🇷 نه فقط حال، که گذشته نماینده ها هم خیلی برایش مهم بود. دنبال کسی می گشت که در مسیر اسلام واقعی باشد. دوست، فامیل، همسایه، هرکس را می دید سفارش می کرد: "توی انتخابات شرکت کنید. چون همه نگاه ها به ماست. درست حرکت کنیم تا انگشت نما نشيم. ملت ما زیر ذره بین مردم جهانه. مواظب باشیم درست برخورد کنیم."
🥀 شهید مدافع حرم هادی باغبانی
🇮🇷 سر حرف را با انتخاب کاندیدای اصلح باز کردم. گفت "من که به بنی صدر رای نمیدم." تعجب کردم. خیلی ها قبولش داشتند. بعد ادامه داد «اگه یادت باشه بنی صدر تایه روز مونده به پایان مهلت نام نویسی، ثبت نام نکرد. گذاشت تا وقتی که از ملاقات امام برگشت. همین که از در اومد بیرون اعلام کاندیداتوری کرد. به نظرم کاسه ای زیر نیم کاسه ست. این آدم داره از ملاقات با امام سوءاستفاده میکنه. میخواد به مردم وانمود کنه برنامه هایی داشته که حضرت امام تأیید کرده. آن روزها چیزهایی فهمیده بود که خیلی ها ماه ها بعد فهمیدند.
🥀 شهید یوسف کلاهدوز
📚 برگرفته از کتاب اثر انگشت
🇮🇷 #انتخابات_وظیفه_است 🇮🇷
🆔 @Marefate_Mahdavi
🥀 #شهدای_مهدوی ۱۲
📝 خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات (قسمت دوم)
🇮🇷 از وقتی سنش به رای دادن رسید، یک انتخابات را هم از دست نداد. مثل بقیه یک رأی داشت؛ اما برای همان هم کلی مشورت می کرد. هیچ وقت خودسرانه تصمیم نگرفت؛ چه آن زمان که دانشجو بود، چه وقتی که شده بود مهندس. خودش که پای کار بود بقیه را هم تشویق می کرد به رأی دادن؛ همکلاسی، هم دانشگاهی، هم اتاقی، استاد. بهشان ملاک می داد و میگفت «خط ولایت باید حفظ بشه، این ملاک انتخابتون باشه.» آخر هم جانش را توی همین راه فدا کرد؛ در راه حفظ خط ولایت.
🥀 شهید مدافع حرم هادی جعفری
🇮🇷 کلی برنامه ریخته بودند که بروند سر خانه و زندگی شان. از قضا تاریخ عروسی درست افتاده بود توی تب و تاب انتخابات. گفته بود «اگه بخوام عروسی بگیرم دیگه نمیتونم برای انتخابات وقت بذارم. همه باید تلاش کنیم مردم بیشتری بیان تو صحنه.» عروسی اش را گذاشت بعد انتخابات.
🥀 شهید حسن محمودنژاد
🇮🇷 رفته بودیم پابوس امام رضا (ع). دور دوم انتخابات مجلس بود. حسن جبهه بود و دور اول نتوانسته بود رأی بدهد. گفت «دور اول که قسمت نشد. این دور بیاییم همین جا رأی بدیم.» کسی را نمی شناخت. رفت سراغ کاسب های مشهدی و درباره کاندیداها ازشان پرس و جو کرد. گفتم «چه حوصله ای داری تو؟» گفت «داداش! آدم باید تو هرکاری آگاهانه جلو بره.»
🥀 شهید حسن رضوان خواه
🇮🇷 قوم و خویش جمع می شدیم دور هم. بحث انتخابات بود و تبلیغ کاندیداها، حمید هم بود. حرفش را می زد؛ ولی تا می دید بحث دارد سمت جدل می رود، می کشید کنار. می گفت «مهم تر از رأی آوردن این آقا و اون آقا، شرکت تو انتخاباته. نمی خوام طوری بشه که طرف کلا قید رأی دادن رو بزنه.»
🥀 شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی
📚 برگرفته از کتاب اثر انگشت
🇮🇷 #انتخابات_وظیفه_است 🇮🇷
🆔 @Marefate_Mahdavi