میدونی از چی فشاریَم؟!
این ک همیشه من کسی بودم ک از تهدیدا میترسید؛
و هیچوخ تو زندگی کسی نبودم ک تهدید کنه
هدایت شده از Blue.
چیزی غمگینم میکنه ک
نمیتونم حتی بیانش کنم
نه که نخوام، نمیتونم.
و فقط پذیرفتمش و هر روز تمامِ من
رو آتیش میزنه.
و هر روز دودهاش رو سرفه میکنم،
و میذارمش روی کولم ،
و میبرمش سر کار،
میبرمش تو خیابون،
میبرمش مدرسه،
میبرمش توی تخت.
و هیچکس نمیفهمه،
نه من رو و نه غمم رو.
ی وقتایی کم میارم؛ نسبت ب زندگی، خانواده، دوست، ادما، رفیق.
اما با خودم میگم ن نباید کم بیاری که.. همشون میگذره
مگه تا الان نتونستی تحمل کنی؟! پس از این بعد هم قطعن میتونی
تو نیازی نداری ب اینکه خودتو به دیگران ثابت کنی.
همشون ی روزی ب اشتباهاتی که به روشون نیاوردی پی میبرن
به حرف هایی که دلت میخواست بهشون بزنی و نزدی پی میبرن
به رفتار زشتی که باهات داشتن پی میبرن؛ مطمئن باش.