eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇮🇷
4.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
405 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 4.1k→4.2k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون داعش بود و آزادسازی هنوز انجام نشده بود حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم بابک بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم نماز صبحه به بابک گفتم چرا منو بیدار نکردی پست بدم؟ گفت لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود گفت من خودم داشتم با خدای خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود، بنده خدا بابک نوری از خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای سرد حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو شرمنده خودش کرد... 🌱|@martyr_314
مادرم، جانم به قربان پاهایت که به‌ خاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیب دیده است. در نبود من اشک‌هایت را سرازیر مکن. من با خدای خود عهدی بسته‌ام که تا مرا نیامرزید، از این دنیا مبرد... _بخشی‌ازوصیت‌نامه‌ 🌱|@martyr_314
بابک‌خوش‌اخلاق‌بود، باایمان‌بود،زرنگ‌بود،منظم‌بود وبرای‌همه‌ی‌کارهاش‌برنامه‌ریزی‌می‌کرد، یک‌دفترچه‌ای‌همیشه‌همراهش‌بود وبرنامه‌های‌روزانه‌ی‌خودش‌رو‌یاداشت‌میکرد. دائم‌به‌فکرکلاس‌رفتن‌و‌باشگاه‌رفتن‌بود. راوی: مادر شهید 🌱|@martyr_314
رفتیم‌پیش‌بچه‌ها،حسین‌رودیدم. همدیگرروبغل‌ڪردیم خوشحال‌بودم☺️ حسین‌جان‌دید؎اومدم حسین‌لبخند؎زدو‌گفت:گفتم‌ڪہ‌میا؎ بعد‌جوونۍزیبا‌پیش‌مااومد خیلۍباوقارسلام‌و‌علیڪ‌ڪرد‌و‌رفت!🚶🏻‍♂ گفتم:حسین‌جان‌این‌آقا‌ڪیہ؟!🤔 خیلۍتیپ‌امروز؎شاداب‌و‌جوان‌بود گفت:بابڪ‌نور؎ خیلۍپسرخوبیہ‌،باادب‌و‌اصیل👌🏼 گفتم:مشخصہ‌چون‌اون‌منو‌‌تاحالا‌ندیده‌بود خیلۍتحویلم‌گرفت‌و‌بعد‌رفت. ا؎ڪاش‌میدونستم‌شهید‌میشہ‌و‌اون‌رو تویہ‌اغوش‌میگرفتم‌و‌قول‌شفاعت‌میگرفتم!🙃 راوی: همرزم شهید 🌱|@martyr_314
تقوا يعنی اگه توی جمع همـه گناه می‌کردن تو جوگیر نشـی! یادت باشه که خدایی هسـت و حساب و کتابـی..! 🌱|@martyr_314
عزیزان‌من‌حالادست‌هایےبلندشده‌وزینب‌هایے غریب‌وتنهامانده‌اندوحسینےدرمیدان‌نیست امیدوارم‌ڪسانےباشیم‌ڪہ‌راه‌اورا‌ادامہ‌دهیم‌و اززینب‌هاےزمانہ‌وحرم‌اودفاع‌ڪنیم... 🌱|@martyr_314
کسی نمی‌توانست از کار جوانی سر درآورد که سرش همیشه توی کار خودش بوده پسری که سالیان سال بسیجی بودنش را آن هم بسیجی فعال بودنش را حتی دوست و فامیل متوجه نشده بود! پسری که خیلی از دوستانش بعد از شهادتش متوجه سوریه رفتنش شده‌اند این پسر اهل تظاهر نبود متواضع بود و می‌گفت من برای دل خودم و اعتقادِ خودم به بسیج رفته‌ام و حالا هم برای وظیفه‌ای که رویِ شانه‌ام سنگینی می ‌کند راهیِ سوریه می‌شوم! 🌱|@martyr_314
گفت: ما اصلا دعایِ بی‌اجابت نداریم یه‌ وقت می‌بینی اون دنیا کلی ثواب ریختن پات میگن: بیا اینا همه برایِ شما جایِ همون دعاهایی که تو دنیا خواستی و نشد.. :) 🌱|@martyr_314
بابڪ‌جوان‌امروزی‌بود اماغیرت‌دینی‌داشت همین‌غیرت‌دینی‌بود کہ‌اورابہ‌زینبیہ‌وڪربلای‌ِامام‌حسینی‌رساند ازآن‌دست‌جوانان‌های‌امروزی‌ کہ‌غیرت‌دینی‌دارند می‌گفت:خانم‌حضرت‌زینب(س)من‌راطلبیده بایدبروم،تاب‌ماندن‌ندارم ‌‌بلہ،بابڪم‌تیپ‌امروزی‌داشت پسرم‌همیشہ‌می‌خندید خوش‌تیپ‌بودوزیبا‌بابڪ‌‌پرازشادی‌بود وپرازشورزندگی‌امافرزندم‌بہ‌خاطراعتقاداتش‌ وبرای‌پیوستن‌بہ‌خدا ازهمہ‌این‌هاگذشت‌وعاشقانہ‌پرکشید بابڪ‌فرزندنسل‌سوم‌وچهارم‌این‌انقلاب‌بود دلبستگی‌های‌زیادی‌بہ‌زندگی‌داشت امروزی‌بودوتمامی‌اینهارابہ‌‌خاطردفاع‌ازحریم‌آل‌الله‌ ومادرش‌خانم‌زینب(س)رهاکرد راوی: مادر 🌱|@martyr_314
بعدازشہادت‌بابڪ‌رئیس‌بنیاد‌شہدا‌گفت: بابڪ‌در‌ساخت‌بنای‌ِیادبودشہداۍ گمنام‌درپارڪ‌ملت‌رشت کمک‌هاۍ‌زیادۍ‌ڪرد... ماازاین‌موضو؏‌بـےخبربودیم ولۍرئیس‌بنیادشہدانقل‌ڪرد: میدانستۍپسرت‌برای‌اینڪہ‌اینجا‌ساختہ‌شود چقدرزحمت‌ڪشید! زمان‌ساخت‌بہ‌مسئولان‌گفتہ‌بود: شما‌چہ‌بودجہ‌بدهید‌چہ‌ندهید روح‌این‌شہدا‌اینقدربلند‌و‌پرخیر‌وبرڪت‌هست ڪہ‌این‌بنا‌ساختہ‌میشود! وبعداشما‌حسرت‌خواهید‌خورد ڪہ‌دراین‌ثواب‌شرڪت‌نڪردید... پدر 🌱|@martyr_314