eitaa logo
「شَهیدِگُمنام」🇮🇷
4.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
405 ویدیو
1 فایل
پِلاک را از گَردنت دَرآوردی گُفت: از کُجا تو را بِشناسَند..؟! گُفتی: آنکه باید بِشناسد،میشِناسَد... :)🌿 🎈۱۳۹۸/۲/۵ 🌱| 4.1k→4.2k کانالمون در تلگرام... :)💖 Telegram.me/martyr_314 پل ارتباطی ما با شما... :)🌱 @
مشاهده در ایتا
دانلود
🙃🍃 یک ماه بعد از عقد جور شد رفتیم حج عمره. سفرمان همزمان شد با ماه رمضان با کارهایی که محمدحسین انجام می‌داد باز مثل گاو پیشانی سفید دیده می‌شدیم. از بس برایم وسواس به خرج می‌داد. در طواف دست هایش را برایم سپر می کرد که به کسی نخورم. با آب و تاب دور و برم را خالی می کرد تا بتوانم حجرالاسود را ببوسم. کمک دست بقیه هم بود،خیلی به زوار سالمند کمک می‌کرد. یک بار وسط طواف مستحبی شک کردم چرا همه دارند ما را نگاه می‌کنند. مگر ظاهر یا پوششمان اشکالی دارد؟ یکی از خانم های داخل کاروان بعد از غذا من را کشید کنار و گفت: صدقه بذار کنار. این جا بین خانما صحبت از تو و شوهرتِ که مثه پروانه دورت می‌چرخه... همسر 🌱|@martyr_314
اگه طالب شهادتی بدون که نماز خوبه اول وقت باشه! وگرنه همه بلدن که اول غذا بخورن اول یه دلِ سیر چت کنند،اول بخوابند! خلاصه اول همه کاراشونو انجام بدن بعد نماز بخونن! کسی که دنبالِ شهادته باید از تموم تعلقات دنیا دست بکشه! 🌱|@martyr_314
دعا کن بازی نخوریم دنیا بدجور آدما رو بازی میده! 🌱|@martyr_314
همیشه میگفت: واسه ڪی کار میکنے؟! میگفتم: امام حسیــن :) میگفت: پس،حرف‌هارو بیخیال!! کار خودت رو بڪن جوابش با امام‌حسین💚🍃 🌱|@martyr_314
خیالم راحت شد،سر به بدن داشت آرزویش بود مثل اربابش بی‌سر شهید شود پیشانی‌اش مثل یخ بود: به به! زینت ارباب شدی :) خرج ارباب شدی،نوش جونت،حقت بود‌ اول از همه ابروهایش را مرتب کردم دوست داشت خوشش می‌آمد وقتی ابروهایش را نوازش می‌کردم خوابش می‌برد.. همسر 🌱|@martyr_314
سر که زد چوبه محمل دل ما خورد ترک ریخت بر قلب و دل جمله ی عشاق نمک آنقدر داغ عظیم است که بر دل شده حک سر زینب به سلامت سر نوکر به درک! 🌱|@martyr_314
بهش گفتم: راضی‌ام شهید بشی ولی الان نه،تویِ پیری..! محمدحسین گفت: لذتی که علی اکبرِ امام حسین برد حبیب نبرد..! همسر 🌱|@martyr_314
محمد حسين فاتح قلوب تک تک دوستان و آشنایان بود خوش برخورد مهربان،با محبت،گرم و صميمی و با همين برخوردهای خوبش شده بود محبوب دوروبری‌ها 🌱|@martyr_314
ناراحت بود...بهش گفتم محمد حسین چرا ناراحتی؟! گفت: خیلی جامعه خراب شده،آدم به گناه می‌افته! رفیقش گفت: خدا توبه رو برای همین گذاشته و گفته که من گناهاتون رو می‌بخشم محمد حسین قانع نشد و گفت: وقتی یه قطره جوهر می‌افته روی آینه،شاید دستمال برداری و قطره رو پاک کنی،ولی آینه کدر میشه... 🌱|@martyr_314
این نیم‌ ساعت را فقط بوسیدمش بهش می‌گفتم: بے‌بے‌زینب(س) هم بدنِ امام را وقتی از میانِ نیزه‌ها پیدا کرد در اولین لحظه بوسیدش..سلام منو به ارباب برسون! به شانه‌هایش دست کشیدم شانه‌هایِ همیشه گرمش سردِ سرد شده بود... همسر 🌱|@martyr_314
‏اگه تو هر کاری حکمت خدا رو در نظر بگیریم دیگه ناراحت نمیشیم :)♥️ 🌱|@martyr_314
هـرڪس را ڪه دوست دارید باید برایش آرزوے ڪنیـد.. 🌱|@martyr_314