eitaa logo
شهدایی
362 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
34 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام: براى پدر و آموزگارت از جاى خود برخيز ، هر چند فرمان روا باشى قُم عَن مَجلِسِكَ لِأَبيكَ ومُعَلِّمِكَ وإن كُنتَ أميرا غرر الحكم حدیث2341 اندیشه ام از تو سبز و آباد شده از جهل و غم این فکرم آزاد شده در مکتب پاک و شاد استاد ببین غم رفته زجانم و دلم شاد شده 💐 روز معلم و استاد مبارک باد💐 شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید به خودمان بقبولانیم که دراین.... یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
🚶‍♂💔 ای شهدا میشه تفحصم کنید ؟💔 غرق شده ام در میدان مین دنیا پیش از همه درخودم💔 از هرچه دم زدیم انها دیدند یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توام می تونی شهید بشی😍 اللہم رزقنا شہادٺ فےسبیلڪ✨ یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهدایی
••📚🔗 [ #داستان] قسمت چهاردهم 🏴 هول شده سرم و زیر انداختم و با صدایی که سعی میکردم نلرزه گفتم:( اوو
••📚🔗 [ ] قسمت پانزدهم 🏴 نگاهش سخت شده بود نگاهش پر از غصه شده بود نگاهش نگران شده بود نگاهش شرمگین و سرافکنده شده بود اصلا نگاهش یه کتاب حرف نانوشته شده بود خبر داشت ...😔 با چشماش داشت باهام حرف میزد سرخ شدم داغی گونه هام و ب خوبی حس میکردم سر به زیر انداختم 🤦🏻‍♂ سید با صدایی خشدار گفت حرف بزن عباس چه کردی تو این مدت با خودت؟ با چه رویی واسش میگفتم قطعا حسام بهش گفته بود و من ...حرفی نداشتم واسه گفتن...😞 صداشو بالاتر برد و گفت عباس چیکار کردی که سرت و بالا نمیاری؟؟؟ شروع کردم گفتن هر چی جلو تر میرفتم حال سید حیدر بدتر میشد🤕 به اواخرش ک رسیدم سید میکوبید روی پاش و خودم زار میزدم... با دیدن بازخورد های آقا امیرحیدر تازه میفهمیدم چه گندی زدم با جلز و ولز های ایشون تازه داشتم ب خودم میومدم سیاه کرده بودم .... خراب کرده بودم .... من خیلی خطا رفته بودم....اون شب .... یه شب عجیب غریب بود 🌙 سید امیرحیدر و هیچ وقت این شکلی ندیده بودم اینقدر عصبی بود که بعد از تموم شدن داستان سیاهم یه سیلی خوابوند تو گوشم... و اون سیلی انگار فیوز های مغزم و دوباره وصل کرد ...🔥 تا صبح سید باهام حرف میزد گریه کردیم باهم تو سر خودمون زدیم من از پشیمونی سید از شرمندگی مدام خودش و ملامت میکرد ک نباید این همه وقت بی خبر میشد از من ....☹️
شهدایی
••📚🔗 [ #داستان] قسمت پانزدهم 🏴 نگاهش سخت شده بود نگاهش پر از غصه شده بود نگاهش نگران شده بود نگاهش
••📚🔗 [ ] قسمت شانزدهم 🏴 صدای اذان صبح ک اومد سید اشکاشو پاک کرد زد رو شونم و گفت تهش با خودت داداشم حواست به دل مولا نبود حواستو جمع کن به دل مولا💔 رفتم سراغ گوشی ۱۰۰ تا پیام داده بود 📲 تلخ خندی زدم ...من، سید و داشتم و بیدار شده بودم از خواب غفلت ولی اون.... شروع کردموبه تایپ کردن خیلی مطمئن بودم نسبت به تصمیمم میدونستم بهترین تصمیم همینه! و عاقلانه ترینش🌡 یه پیام بلند بالا نوشتم ⌨ "سلام خانم ... بلد نیستم مقدمه چینی کنم و اصلا مقدمه چینی برای یه همچین بحثی مناسب هم نیست ما یه رابطه بسیار غلطی رو شروع کردیم و تا جاهای خیلی اشتباهیَم جلو رفتیم هردو فراموش کردیم که خدا میبینه و قبح این گناه سنگین واسمون ریخت خدا هردوی ما رو ببخشه‌‌‌‌....من و شما اصلا بهم نمیخوریم و رابطه اشتباهی هم که داشتیم بر مبنای احساسات زود گذر و گناه بود هرچه قدر زودتر جلوی ضرر رو بگیریم سود هست...خداروشکر میکنم که به واسطه یکی از بنده های خیلی خوب خدا چشمام باز شد و مجددا تونستم خودم رو از این غرقاب بکشم بیرون... هیچ پسری ارزش نداره که شما زیبایی هاتون رو براش به اشتراک بگذارین مگر اینکه محرمتون باشه... موفق باشید. یاعلی." و با یه نفس عمیق سند کردم و بعد خودش و شماره اش و از دفتر تلفن گوشیم و تمام اپ هام بلک کردم 🕹 و با حس خوبی که گرفته بودم قامت به نماز بستم بعد از نماز کلی گریه کردم ...دعای عهد خوندم و از امام زمان علیه السلام کلی عذرخواهی کردم خیلی پشیمون بودم ...🥺 نفهمیدم کی خوابم برد...
شهدایی
••📚🔗 [ #داستان] قسمت شانزدهم 🏴 صدای اذان صبح ک اومد سید اشکاشو پاک کرد زد رو شونم و گفت تهش با خ
••📚🔗 [ ] قسمت آخر 🏴 وقتی بیدار شدم یه پتوی نازک روم بود و یه دست نوشته روی گوشیم بود مبنی بر اینکه آقا سید رفته نون بگیره و زود بر میگرده👣 ساعت ۸ صبح بود پاشدم و نشستم سر گوشی تمام عکسا و فیلم ها و ویس ها و هرررچیزی که من و یاد اون خطا مینداخت رو حذف کردم و بعد هم اون برنامه بازی ک باعث و بانی اون گرداب بود رو دیلیت کردم یکم بعد اقاامیر حیدر برگشت و باهم صبحانه خوردیم ...😋 *** ۴ ماه بعد... مشغول بستن پرچم سیاه های حسینیه بودیم و یه مداحی باحال از آسید مجید بنی فاطمه هم در حال پخش بود 🏴 {نوبت غم میشود ...تکیه علم میشود خانه ی دل های ما ....مثل حرم میشود} از نردبام پایین اومدم و رفتم واسه بچه ها چایی اوردم {همه تقریبا کارشون تموم شده بود که حسینیه یه سر سیاه شده بود} {هرم حرارت داغِ عزای تو در رگ وخونم حسین مثل زهیر و جناد و عابس گرم جنونم حسین شیرین تر از جانِ منی ... حب الحسین اجننی....}🌙 خوش حال بودم که اینجام دوباره زیر خیمه ی امام حسین علیه السلام در پناه حضرت عباس علیه السلام🍃 با سید حیدر رفتیم توی حیاط تا اونجا رو هم آماده کنیم که از بلندگو های حیاط یه شعر دیگه پلی شد که عجییب حال و هوامو عوض کرد ... {کشتی به گل نشسته اومده با حال خسته اومده توبه شکسته ولی با دل شکسته اومده ای جانم تویی راحت روح و روانم تویی کشتی امن و امانم تویی علت هر ضربانم با اینکه خودم میدونم که بدم راهم دادی که اومدم آقا در خونه ی تو گدایی رو خوب بلدم ای شاهم...روی دوشمه بارِ گناهم خجالت میکشم رو سیاهم .... پناهم بده که بی پناهم ‌‌‌....}💔 ***** درست ۱۷ روز بعد از محرم دقیقا شب ۱۷ ربیع به خواستگاری خواهر آسید امیرحیدر رفتم اونم با کلییی شرمندگی ولی سید با مردونگی هیچی از گذشته ی سیاهم به روم نیاورد و خواهر سید هم فقط یه جمله گفت که وقتی خدا میبخشه بنده ی توبه کننده، رو من کی باشم....💫 و بعد از مدتی من شدم داماد استادم .....🥰 📌پایان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.🌱. هرکی‌آࢪزوداشته‌باشه خیلے‌خدمت‌کنه ...!🕊 یه‌گوشه‌دلت‌پا👣بده، شهدا‌بغلت‌میکنن...❤️ • ـ ما‌به‌چشم‌دیدیم‌ایناࢪو... ـ ازاین‌شهــدا‌مدد‌بگیرید،🖐🏼 ـ مدد‌گرفتن‌از ࢪسمه... • دست‌بذاࢪࢪوخاک‌قبر‌شهیدبگو... حُسین‌به‌حق‌این‌شهید،🥀 یه‌نگاه‌به‌ما‌بکن..💔 📪|• سالروز شهادتت مبارک برادرشهیدم حجت الله رحیمی🍃 شادی روحش صلوات💚اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 💚 یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه ی روز مرد یاد کنیم از مردانی که مردانه ایستادند وجان خود را فدای دین واعتقادو وطن وهموطنانشون کردن... *روزتون مبارک بزرگمردان وطنم*♥️ شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
! مومن عاجزمی شود اما مایوس هرگز .... شهدایی [@Martyrs16]
^^ چـٰادرسرکردن‌بلدی‌نمیخواد . . . عِشـق‌میخواد":) پس‌بذاربه‌چادرٺ‌پیلہ‌‌کننـ‌ به‌پروانہ‌شدنت‌می‌ارزد...🌿!" شهدایی [@Martyrs16]
[🦋✨] 🌿 خانم… بانو… خواهر… جدای از دیانت… جدای از غیرت… جدای از وجدان… جدای از شریعت… جدای از برادری یا خواهری… تـو را وقتی محجبه هستی آسان تر بـه دل می نشانند شهدایی [@Martyrs16]
! یکی‌تو۹‌سالگیش‌همه‌نمازاش‌سَرِ‌وقته یکی‌تو‌۱۵‌سالگیش‌شهید‌میشه یکی‌تو‌۱۶‌سالگیش‌دنبالِ‌کمترکردن‌گناهاشه .. اونوقت‌‌یکی‌مثل‌من‌و‌توبابیست‌و‌اندی‌سال هنوز‌‌نمازاش‌و‌نمیخونه .. هنوز‌به‌فکر‌‌بهونه‌آوردن‌برایِ‌انکار‌گناهاشه ! هنوز‌بلدنیست‌چطوری‌با‌پدرمادرش‌حرف‌بزنه هنوز‌‌ .. کجاییم‌؟ پس‌کِی‌میخوایم‌دست‌به‌تغییر‌بزنیم؟ پس‌کِی‌یاعلے‌میگیم؟:) یکم‌زیادی‌دیرنیست؟🚶🏾‍♂! .. [@Martyrs16]
شهید محمدرضا دهقان 🌱✨ یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
🎉تولـد زیباتـریـن اتفاق زندگی‌ست امّـا زیباتـر از آن ، این‌است ڪہ زندگـی با تولـ🎊ـد آغـاز و با شهـ🕊ـادت تمـام شود 🌷 🕊 🎉🎊🎂🎀 یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
‌بسمـ رب الشـهدا.. امروز😊 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٩ مرداد ۱٣۴٨ 📅تاریخ شهادت : ۱۱ اردیبهشت ۱٣۶٧🕊محل شهادت : سنندج 🥀مزار شهید : فیروز آباد 🍃میگفتند شهادت شوخی نیست. ما که لیاقت شهادت نداریم. پس آرزویش را هم نکنیم اما، مگر همه قصه ها از یک شروع نمی شوند؟ 🍃آری شهادت شوخی نیست، خاصِ خداست. قلبت را بو میکنند ، بوی دنیا که بدهد بوی ماند و حرص و طمع که داشته باشد رهایت میکنند. 🍃انگار او هم آرزوی شهادت داشت و آرزوهایش اورا به سوی معبود کشاند. 🍃علی حیدر حیدری، افع_امنیت، نهم مرداد سال ۴۸ چشم ب جهان گشود و یازدهم اردیبهشت سال ۶۷ چشم از جهان فرو بست. یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
📸 ۱۱ اردیبهشت 🌼شهید 🌸شهید 🌺شهید 🌟شهید ✨ ✵اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد✵ خوشبحال پر کشیدن🕊 خوشبحال بهشتو دیدن خوشبحالون که از دنیا بریدن🕊 🕊🕊🕊 🔸گاهی به ما بیچارگان گوشه چشمی نگاهی یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
دانی که عاشق بی ادعا معلم است شمع همیشه روشن دوران معلم است پروانه سوخت تا که دهد درس عاشقی آن کس که سوخت بهر من و تو معلم است سالروز شهادت و گرامی باد یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
صبح را با نگاه تو بیدار شدن یکسره چیره به غم های دوعالم شدن است.. شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
پوستر اختصاصی سی و یکمین سالروز میلاد شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
47.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•♥️🖇• . امروز سالروز میلادِ ... آقا زادھ‌ای لبنانی یک دهہ هفتادی جوانی پر انرژی فرزند شهید عماد مغنیه از فرماندهان حزب الله عشقش رهبری شهادتش زینبی از وصفش چه بگوییم که هر چه بگوییم کم است... نامش جهاد رسمش جهاد او شهیدجهادمغنیه است عاشق مبارزه با اسرائیل الگو جوانان لبنان و ایران با افتخار من جهادی ام ...😍 31سـالگیـت‌مبـارک‌‌قهـرمـانِ‌مـن🫀🎂 🎥🎈✨ 🎉✨ 💗🌿(: پ.ن:زندگینامہ‌مختصرشھید🌱'!(: 「¹²'²'¹⁴⁰¹➜عیدمیلاد القمر🌙🎂」 یادشھداباذڪرصلوات شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]