#ڪلام نور
-
-
امام ڪاظم علیھ السلام:
خدا ڪه معبودے جز او نیست زنده بود و بی آن که چگونگی داشته باشد و درمکانے باشد.
📚التوحید141/6
#گمنام
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
#روز_جـــــوان
روز جوان بر آنانی ڪہ جوانے نکردند
تا ما جوانے ڪنیم ، مبارڪ باد🌷
آرامشمان مدیون شماست
براے جوانےمان دعا ڪنید ...
علی اکبـــر های مدافع حرم❤️
#گمنام
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
هدایت شده از ♡
#استوری
مندلمرابہجنگنفسفرستادهام
وعاقبتشراشهادتتعیینڪردهام ..🕊🍃
#یادشهداصلوات
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
~🕊
🌿فرازی از وصیت نامه💌
_ برایِ دفا؏ از حرم سھ ساله ی امام حسین[؏]
باید سھ ساله خودم را تنھـٰآ بگذارم . .
_ از خواهران سرزمینم، ایران اسلامی،
میخواهم که با حفظ حجاب، امانتدار خون شھدا باشید !'
#شهید_زکریاشیری♥️🕊
#یادشهداصلوات
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
خواهرم!!😌
💟 با حفظ حجاب
💟نجابت و عفت خود
حضرت زینب را خشنود کن😍
*شهید محمد علی وکیل زاده*
#یادشهداصلوات
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ 🌸🌿
پیام شهید به همه دختران...
برای این چادر خون ها ریخته شده بابا جان
حتما ببینید
#حجاب🦋
#یادشهداصلوات
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
4_5798694324820510146.pdf
3.48M
رمان🖇📖
#نسلسوختہ
نویسنده📝:#شهیدسیدطاهاایمانی
براساسواقعیت✔️
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅
🔵توضیح: سلام دوستان، داستانی که در پیش رو دارید واقعی است. نویسنده شخصا با شخصیت اصلی داستان مصاحبه کرده و داستان را به شیوۀ رمان به رشتۀ تحریر در آورده است.
📢📢📢مقدمه نویسنده:
این داستان و رخدادهای آن براساس حقیقت و واقعیت می باشند ... و بنده هیچ گونه مسئولیت و تاثیری در این وقایع نداشته ... و نقشی جز روایتگری آنها ندارم ...با تشکر و احترام
سید طاها ایمانی
🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️
💠#قسمت_اول داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : زمانی برای زندگی
حتی وقتی مشروب نمی خوردم بیدار شدن با سردرد و سرگیجه برام عادی شده بود ... کم کم حس می کردم درس ها رو هم درست متوجه نمیشم ... و ...
هر دفعه یه بهانه برای این علائم پیدا می کردم ...ولی فکرش رو نمی کردم بدترین خبر زندگیم منتظرم باشه ...
بالاخره رفتم دکتر ... بعد از کلی آزمایش و جلسات پزشکی... توی چشمم نگاه کرد و گفت ...
- متاسفیم خانم کوتزینگه ... شما زمان زیادی زنده نمی مونید ... با توجه به شرایط و موقعیت این تومور ... در صد موفقیت عمل خیلی پایینه و شما از عمل زنده برنمی گردید ... همین که سرتون رو ...
مغزم هنگ کرده بود ... دیگه کار نمی کرد ... دنیا مثل چرخ و فلک دور سرم می چرخید ...
- خدایا! من فقط 21 سالمه ... چطور چنین چیزی ممکنه؟... فقط چند ماه؟ ... فقط چند ماه دیگه زنده ام!! ...
حالم خیلی خراب بود ... برگشتم خونه ... بدون اینکه چیزی بگم دویدم توی اتاق و در رو قفل کردم ... خودم رو پرت کردم توی تخت ... فقط گریه می کردم ... دلم نمی خواست احدی رو ببینم ... هیچ کسی رو ...
یکشنبه رفتم کلیسا ... حتی فکر مرگ و تابوت هم من رو تا سر حد مرگ پیش می برد ... هفته ها به خدا التماس کردم ... نذر کردم ... اما نذرها و التماس های من هیچ فایده ای نداشت ... نا امید و سرگشته، اونقدر بهم ریخته بودم که دیگه کنترل هیچ کدوم از رفتارهام دست خودم نبود ... و پدر و مادرم آشفته و گرفته ... چون علت این همه درد و ناراحتی رو نمی دونستن ...
خدا صدای من رو نمی شنید ...
💠#قسمت_دوم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅: مسیحی یا یهودی
یه هفته دیگه هم به همین منوال گذشت ... به خودم گفتم...
- تو یه احمقی آنیتا ... مگه چقدر از عمرت باقی مونده که اون رو هم داری با ناله و گریه هدر میدی؟ ... به جای اینکه دائم به مرگ فکر می کنی، این روزهای باقی مونده رو خوش باش ...
همین کار رو هم کردم ... درس و دانشگاه رو کنار گذاشتم ... یه لیست درست کردم از تمام کارهایی که دوست داشتم انجام شون بدم ... و شروع کردم به انجام دادن شون ... دائم توی پارتی و مهمونی بودم ... بدون توجه به حرف دکترها، هر چیزی رو که ازش منع شده بودم؛ می خوردم ... انگار می خواستم از خودم و خدا انتقام بگیرم ... از دنیا و همه چیز متنفر بودم ... دیگه به هیچی ایمان نداشتم ...
اون شب توی پارتی حالم خیلی بد شد ... سرگیجه و سردردم وحشتناک شده بود ... دیگه حتی نمی تونستم روی یه خط راست راه برم ... سر و صدا و موسیقی مثل یه همهمه گنگ و مبهم توی سرم می پیچید ... دیگه نفهمیدم چی شد ...
چشم باز کردم دیدم توی اورژانس بیمارستانم ... سرم درد می کرد و هنوز گیج بودم ... دکتر اومد بالای سرم و شروع به سوال پرسیدن کرد ... حوصله هیچ کس رو نداشتم ... بالاخره تموم شد و پرستار پرده رو کنار زد ...
تخت کنار من، یه زن جوان محجبه بود ... اول فکر کردم یه راهبه است اما حامله بود ... تعجب کردم ... با خودم گفتم شاید یهودیه ... اما روبند نداشت و لباس و مقنعه اش هم مشکی نبود ... من هرگز، قبل از این، یه مسلمان رو از نزدیک ندیده بودم ...
⬅️ادامه دارد...
@Martyrs16
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🕊هر روز با یاد و خاطرهی یک شهید🥀
#سیره عملی شهدا
برادر آستانه پرست مداح اهل بیت بود و علاقه عجیبی به حضرت علی اصغر(ع) داشت. روزی یکی از دانش آموزان ایشان که منافق بود به در خانه آنها می رود و به عنوان اینکه می خواهد مسئله ای را از ایشان بپرسد هفت تیرش را به روی گلوی ایشان می گذارد و شلیک می کند و همانگونه که علی اصغر(ع) توسط حرمله ملعون مورد اصابت تیر قرار می گیرد، ایشان هم تیر از جلوی گلویشان وارد و از پشت گلویشان خارج می شود و سه روز بعد از بستری شدن در بیمارستان امدادی به شهادت می رسند.
شهید حسین آستانه پرست
منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان
بـ وقتـ شهـدا
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
@Martyrs16
#دستنوشته ✍
#حضرت علی(ع)
مبادا هیچ کاری تورا ازکار برای آخرت
بازدارد،زیراکه فرصت بسیارکم است.
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
شیطان به صورت مداوم؛ . .
یا انسان رو مایوس میکنه
یا انسان رو مغرور میکنه . 👌🏼!'
- استادپناهیان🖇-
کدومِشی،مؤمن؟🚶🏿♂🌿
#تلنگر ⚘
.
آهاے!
دخٺر خانمے ڪه
بہ جاے آرایش ڪردن و
لباسِ جلو باز..
و جلب توجہ پسراےِ مردم
چادر سرٺ مے ڪنے و
طعنہ ها رو بہ جون مے خرے...
واسه_لبخندِ_مادرت_زهراۜ
دمت گرم!خیلے خانمے...!💛
#دعایعمهزینبپشتت•✊🏼•
#بهخودمونبیایم :)
•••━━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوش اومدی ماه رخ پیغمبر (ص)
ولادت حضرت علی اکبر (ع) مبارک باد ...
#استوری
#کانال شهدایی
[@Martyrs16]
شهدایی
شهدا شرمنده ایم...💔 #شاید-تلنگری -بشه #یادشهداصلوات #کانال_شهدایی [@Martyrs16]
شرمنده ایم که اینقدرشرمنده ایم
جیگرم اتیش گرفت...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ😍
💥ترک گناه
بهترین هدیه به امام زمان عج ترک گناه
است 👌😊
👤استاد رائفی پور√
#امام_زمان
#کانال_شهدایی
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
[@Martyrs16]