شهدایی
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی 🌸قسمت ۱۸۱ و ۱۸۲ _بخورید دیگه این شربت گلابه برای اعصاب خ
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی
🌸قسمت ۱۸۳ و ۱۸۴
و روی میز گذاشتم
تا انتها بیصدا گوش دادن و بعد پرسیدم:
_ چه حسی داشتید؟
ژانت گفت:
_ وای چه چیزهای جالبی دارید خیلی حس خوبی بود این موسیقی سنتی ایرانیه؟
_ بله
ما موسیقی حماسی هم خیلی داریم
موسیقی غمگین هم برای عزاداری ها با ساز یا بدون ساز استفاده میکنیم
موسیقی یه ظرفه
به طور کلی هنر یک ظرف برای انتقال مفاهیمه زیبایی هنر مهمه اما زیبایی هنر وقتی ارزش داره که پیامی که انتقال میده ارزشمند باشه
یه ظرف مثل کاسه طلایی حکاکی شده خیلی قشنگه ولی صرف اینکه این ظرف قشنگه حتما هرچی توش بریزم تو باید بخوری؟
اگر سم بریزم توی ظرف مطلا حاضری بخوری؟ قطعا نه
ولی اگر یه ظرف ساده سفالی توش عسل باشه میخوری
پس محتوا خیلی مهمتر از ظرفه
ظرف میاد برای انتقال محتوا
تو نقاشی میکشی و خیلی نقاش خوبی هستی اما این که چی میکشی خیلی مهمتره
اگر تو یک صحنه زشت رو با هنرمندی تمام بکشی هیچ ارزشی نداره
اگر یک فیلمساز با کیفیت فنی بالا یک فیلم با محتوای مستهجن بسازه هیچ ارزشی نداره
هنر یک ظرف مقدسه باید برای انتقال مفاهیم پاک ازش استفاده بشه وگرنه هنرمند از هنرش سوء استفاده کرده!
باید علم و صنعت و هنر رو در خدمت #انسانیت و #حقیقت درآورد وگرنه هیچ ارزشی نخواهد داشت
ژانت راضی سر تکون داد:
_همینطوره میشه لطفاً تمام لیست پخش گوشیت رو بهم بدی؟
میخوام ببینم چه موسیقی هایی گوش میدید کنجکاو شدم!
_ آره حتما میریزم برات
ادامه بدیم حالا
آیه 195 تساوی وجودی زن و مرد رو ۱۴۰۰ سال پیش در اون شرایط اجتماعی بیان میکنه!
کتایون:_ ولی سوره نساء آیه 3 اجازه چند همسری رو به مردها میده!
کدوم عقل سلیمی چندهمسری رو میپذیره؟
_ گفتی عقل سلیم پس بحث منطقی کنیم دیگه نه احساسی درسته؟
_ یعنی الان میخوای بگی چند همسری منطقیه؟
_ میخوام بگم بدون پیش فرض حرفهای من رو بشنو و منصفانه و منطقی تجزیه و تحلیل کن
_ بفرما
_ اولاً این که بگی چند همسری در اسلام سفارش شده به هیچ وجه پذیرفته نیست
حتی آخر همین آیه هم میگه یک همسر به عدالت نزدیکتره
این فقط یک #امکانه نه واجب شرعی نه حتی سفارش دینی!
بعکس به حدی هم سنگ اندازی شده که اگر کسی انجامش نده سنگین تره
اما اجازه داده شده این درسته پس یک امکانه اما چرا این امکان رو داده؟
به چند دلیل
اولاً در زمانی این حکم نازل شده و در محیطی که چند همسری جزء بدیهیات زندگی افراده یعنی همه به تعداد زیاد همسر اختیار میکنن حتی خیلی بیشتر از این تعداد
اگر از این منظر نگاه کنی
حتی اسلام چند همسری رو محدود کرده گفته نهایتاً چهار تا در حالی که نقل های تاریخی میگن
بعضی از سران قبایل تا ۲۰۰ همسر داشتن و تازه در زمان خودش این حکم کلی عجیب و محدودیت آور تلقی می شده
علت دیگه ش امکانی برای خروج از تنگنا در مواقع ضروری و استثنائاته
_ مثلاً؟!
_ شرایطی که اجبار وجود داره برای رهایی از بن بست ها مثلاً تجرد قطعی ها
یه آماری میگیرن که نسبت مردان و زنان جامعه رو رصد میکنه
همیشه تعداد موالید پسر از دختر بیشتره در یک جامعه نرمال
اما وقتی به سن ازدواج می رسن دخترا بیشترن چون پسرا نسبت به تلفات و حوادث آسیبپذیرتر هستن
وقتی تعادل جمعیتی به سمتی بره که برای دختران تجرد قطعی پیش بیاد؛
شرایط محیطی جنگ یا هر چیز دیگه ای این حکم قابل استفاده ست
برای شما یه بطری آب میذارن روی این میز که تشنه ت شد دوست داشتی بخوری دوست نداشتی استفاده نکن دعوا نداره
این فقط یه امکانه نه سفارش بعضی جاها لازمه برای بعضی آدمها و فرهنگ ها امکاناتی تعبیه بشه
دینی که نتونه اکثریت رو لحاظ کنه و سوپاپ اطمینان برای هر حکمی در نظر بگیره ناقصه
کسی رو که مجبور نکردن به استفاده از این امکان
الگوی اصلی اسلام برای خانواده همین شیوه تک همسریه
اونقدر هم سنگ اندازی شده در حوزه رعایت عدالت که هر انسان متدینی ترجیح میده تا حد امکان سمتش نره
حتی توی یک آیه خدا صریحاً میگه شما هیچ وقت نمی تونید عدالت بین همسران تون رعایت کنید
از طرفی توی این آیه میگه
فقط اگر میتونید عدالت رو رعایت کنید تعدد زوجات داشته باشید خب این یعنی چی؟
با این شرایط طبعا انسان باتقوا سعی میکنه جز درمواقع استثنا از اینکار پرهیز کنه
کتایون:_اصلا همه حرفای تو درست است ولی اگر انسان متدین نباید سمت زن گرفتن دوباره و چند باره بره
به خاطر اینکه به تقوا نزدیکتر باشه چرا پیغمبر تون این همه زن گرفته؟
_من گفتم انسان متدین تا حد امکان سراغ تعدد زوجات نمیره اما اگر اجبار و مصلحت باشه اجتناب ناپذیره
پوزخندی زد:
_ چه اجباری این دیگه از اون حرفا بود!
_ #جبر شرایط فرهنگی اجتماعی یکیشه
فرض کن توی اجتماعی زندگی می کنی که این مسئله به شدت رایجه و اصلا یکی از سنت هاش اینه که روابط....
🌱ادامه دارد.....
🌸نویسنده؛ بانو شین-الف
شهدایی
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی 🌸قسمت ۲۸۱ و ۲۸۲ _...و بنی امیه روی میراث پیامبر سایه اند
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی
🌸قسمت ۲۸۳ و ۲۸۴
_بستری برای این هدفه و با هدف دیگه ای توجیه نمیشه موجودیتش
اما انسان که خدا رو نمیبینه سختشه که عاشق خدا بشه!
برای همین خدا #وجه_الله رو طراحی کرده
یعنی کسی که هم انسانه و موجودات درکش میکنن و میتونن ببیننش و هم #تجلی_گاه صفات خداست
هر صفتی که در خدا هست در ابعاد کوچکتر در این فرد هم هست
پس کسی که عاشق این انسان ها که نماد و تجسم اون صفات هستن میشه در واقع عاشق اون صفات خداگونه و در نهایت عاشق خدا شده
و برعکس کسی که با اونها دشمنی کنه و دوستشون نداشته باشه به این معناست که با اون صفات زاویه داره و درونیاتش با جهت الهی همسو نیست
چون این افراد چیزی از خودشون ندارن تماما آینه ی خدانما هستن که خدا خالص کرده برای مجسم کردن خودش در ابعاد کوچک و متجلی شدن*
آیه #تطهیر یادتونه؟
فلسفه معصومیت همینه
پس خدا این امکان رو خلق کرده تا ما راحتتر پیداش کنیم به عنوان آدرس و نشونه*
و از همین جهته که واسطه بین خدا و مخلوقات هستن و ما هم چون ذاتا کشش داریم به خدا چون مبدا و خاستگاه ماست، ذاتا این افراد رو هم دوست داریم پس یک امر ذاتیه
و الگو قرارشون میدیم
چون اونها حالت ایده آل همون صفات ما هستن و ما هم دوست داریم اون صفات رو درونمون کامل کنیم
پس فاکتوری که عنصر اصلی و پایه اعتقاد یعنی ولایت رو جامیندازه و برپا میکنه محبته
میخوام بگم اون عشق حقیقی که همه عالم به دنبالشن اینجاست!
عشق به انسان کامل به عدل محض به مهربانی و دلسوزی محض به محبت و خلوص محض به شجاعت و استحکام محض
پس عشق به ولی خدا نماد و تابلو و تجلی قابل نمایشِ عشق به خداست
حالا ما توی مکتبمون کسی رو داریم که در خلق عشق در طول تاریخ بشر بی نظیره
کسی که بیشترین اشعار احساسی جهان در وصف او سروده شده، بیشترین نواها در وصفش ساخته و پرداخته شده، بیشترین قطرات اشک که پاک ترین و ارزشمند ترین تبلور احساسات انسانی هستن برای او ریخته شده
کسی که بزرگترین اجتماع بشری به بهانه او و برای دیدن مزار و بارگاه او شکل گرفته متشکل از 25 میلیون نفر با نژاد ها و حتی مذاهب مختلف!
هیچ انسانی روی کره زمین تا این حد عشق و محبت تولید و متصاعد نکرده تا امروز!
کسی که آدمها حاضرن بخاطرش از جیب خرج کنن
بیشترین نذری ها و غذاهای رایگان بخاطر او و از طرف او به مردم هدیه میشه*
خب به نظر شما این طبیعیه؟
یک نفر دیگه توی دنیا میتونید مثال بزنید در طول کل تاریخ، که این حجم از محبوبیت رو درک کرده باشه؟
اگر هست مثال بزنید
خب به نظر شما علتش چیه؟
ژانت صورتش رو با کنجکاوی جمع کرد: _منظور تو...؟!
_امام حسین(ع)امام سوم شیعیان
فوری گفت:
_همه اینایی که گفتی واقعی بود؟
_بله
_خب... چرا تا این حد محبوبه؟!
_منم همینو پرسیدم ازتون
چی میشه که یک انسان تا این حد متمایز میشه
چرا در مورد کس دیگه ای به این حجم رخ نداده؟!
سکوت شد و باز خودم شکستمش:
_خیلی خب خودم توضیح میدم
امام حسین فرزند دوم امیرالمومنین و حضرت زهرا و نوه پیغمبر بود
بعد از شهادت امام حسن مجتبی امام دوم شیعیان، ایشون به امامت رسید و تا زمانی که معاویه خلیفه بود سکوت کرد چون پیشتر بر سر #جبر سیاسی اجتماعی امام حسن مجتبی با شخص معاویه مصالحه کرده بود*
ولی وقتی معاویه مرد و پسرش یزید خلیفه شد علم قیام برداشت تا حاکمیتی که غصب شده بود رو پس بگیره و خلافت #حقیقی اسلامی رو برای بشر احیا کنه
کتایون به حرف اومد:
_خب چرا؟ شما میگید که امام بوده و حکومت اسلامی شایسته امام صالحه پس چرا از اول مبارزه نکرد؟
_ دلیل مصالحه امام مجتبی رو که گفتم جبر سیاسی اجتماعی بود
از یک طرف سرحدات روم آماده مبارزه با کلیت حکومت اسلامی بود
و درگیری داخلی بیش از این به صلاح نبود مشابه شرایط صدر اسلام
از طرفی هم مردم
برای جهاد آماده نبودن پشت امام معصوم رو خالی کردن معاویه فرمانده سپاه امام حسن رو خرید و 8 هزار نفر از سپاه 12 هزار نفره! باهاش رفتن
عملا جنگیدن ممکن نبود
چون معاویه آدم ظاهر الصلاحی بود و نمیشد با خون رسواش کرد
توی مبارزه باید میزان اثرگذاری رو هم سنجید!
قصد خودکشی که نداریم
برای همین هم وقتی امام حسین به امامت میرسه در برابر معاویه قیام نمیکنه چون اولا قبلا مصالحه کردن با شخص معاویه
و ثانیا قیام چیزی رو ثابت نمیکنه چون معاویه تو لاک نفاقه و نمیشه کفرش رو به مردم اثبات کرد
ولی یزید اینطور نبود
کفرش علنی بود
و همه امت هم میدونستن که حدود اسلامی رو رعایت نمیکنه و ابایی هم از بیانش نداشت!
و از طرفی معاویه شرط مصالحه رو نقض کرده بود چون شرط این بود که بعد از خودش جانشین تعیین نکنه
ولی کرد
پس اینجا قیام مقبولیت و منطق هم داره
کتایون:_یه سوال
شما میگید امام علم کائنات رو در دست داره و از غیب آگاهه
پس اگه اینطوره....
🌱ادامه دارد.....
🌸نویسنده؛ بانو شین-الف