اگه یادتون باشه
❌اولش میگفتند: آدم باید دلش پاک باشه، بی حجابها را #قضاوت نکنید!! 😶🤫
❌بعد گفتند: دگرباشهای جنسی مریضن! #همجنسبازی مریضیه! انحراف جنسی نیست. (الان دارن تو امریکا میگن بچه بازی و تجاوز هم مریضیه! ورژن جدیدش)
❌ بعد گفتند: به جای بچه ها سگ بیارید، ببین چقدر سگ ملوسه! 🐶باوفااااس! کی گفته نجسه اصلا!! از تنهایی و افسردگی درتون میاره (روانشناسهای قلابی #منوتو و #بی_بی_سی) سگها! مهربونن! حیوان دوستن! اصلا حیوان دوستی یعنی سگ دوستی فقط!!!🙁
❌بعد گفتند: #شراب بخور! حق مردم را نخور! خدا مجلس شراب رو بیش از مجلس دعا دوست داره!! والا!! (آخوندهای انگلیسی مثل #آقامیری و #نقویان هم اومدن وسط و ظاهر شرعی دادن بهش)! (نگفتن حالا کی گفته هر کی شراب بخوره، حق مردمو نمیخوره؟!)😏
❌بعد یه #روانی زد زنشو کشت، بهانه کردند هشتگ زدند: #من_بی_ناموسم! من بی غیرتم! من ناموس کسی نیستم و اینا!!
انگار نه انگار تو امریکا که همه بی غیرتن، سالی 800 زن رو شوهرشون با اسلحه میکشه! انگار نه انگار که #غیرت اصلا یعنی حفظ #ناموس! نه کشتن ناموس!💍
❌حالا هم راه افتادند که «بچه عشق» و «ازدواج بدون صیغه» رو بهش نگیم #حرامزاده! حرامزاده ها را قضاوت نکنید.. 😳😐
کسی هم نمیگه این چه #عشق است که حتی تا یه توک پا محضر رفتن، احساس #مسئولیت نداره!🧐
✅شاید اولش فکر کنید #سلبریتی ها و اکانتهایی که این پستها رو میذارن، میخوان شرابخوری یا همجنسبازی یا سگبازی یا هرزگی خودشون و خواهر و مادرشونو توجیه کنند.. یه عقده ای چیزی دارن..
🔴 اما حقیقت اینه که این «کلمات زهرآگین با ماسک عشق و مهربانی و قضاوت نکن و..» همگی تکه پازل های طرح نابودی هویت ایرانی اسلامی است که دستورکارش از سفارت #انگلیس و #آمریکا میاد 🇬🇧🇺🇸 و #سلبریتیهای_دستوری مثل یه زنجیره پخشش میکنن💥 و ذهن ها را مسموم میکنن.. تو این پروژه باید همه #ممنوعه ها و #زشتی های شیطانی قبحش شکسته بشه، هویت اسلامی و ایرانی ما شکسته بشه.. تا ایران هم برده بشه.. تا ایران هم بره زیر پرچم اردوگاه شیطان..
🔵هشیار باشیم و هشیار سازیم.. نگذاریم هویت و فرهنگ اصیل مون رو بدزدن.. نگذاریم مهمترین میراث پدران مونو بدزدن. نگذاریم رمز قدرت و ایستادگی مونو بشکنن. اینجا آندلس نیست. اینجا هند نیست. اینجا تاجیکستان و ترکمنستان نیست که حالا به جایی رسیدن که گذاشتن اسم مسلمان بر نوزاد را جرم کردند! اینجا کشور #شیعه است. اینجا کشور امام رضاست.. اینجا #ایران است.
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀
#خادم_الشهدا
#شهدا
@Martyrs16
شهدایی
❂◆◈○•--------﴾﷽﴿--------❂◆◈○• 💠رمان جذاب، پلیسی و امنیتی 💝 #پلاک_پنهان 💝قسمت ۹ کلید در را باز
❂◆◈○•--------﴾﷽﴿--------❂◆◈○•
💠رمان جذاب، پلیسی و امنیتی
💝 #پلاک_پنهان
💝قسمت ۱۰
صغری با صدای بلند و متعجب گفت:
ــ چی؟سمانه می خواد ازدواج کنه؟
سمیه خانم نگاهی به پسرش می اندازد و می گوید:
ــ فعلا که داره فکراشو میکنه،اگه دیر بجنبیم ازدواج هم میکنه
کمیل که سنگینی نگاه مادر و خواهرش را دید،سرش را بالا آورد، و گفت:
ــ چرا اینجوری نگام میکنید؟
ــ یعنی خودت نمیدونی چرا؟
کمیل ــ خب مادرِ من ،میگی چیکار کنم؟
صغری عصبی به طرفش رفت و گفت:
ــ یکم این غرور اضافه و مزخرف رو بزار کنار، بریم خواستگاری سمانه، کاری که باید بکنی اینه
کمیل اخمی کرد و گفت:
ــ با بزرگترت درست صحبت کن!!.. سمانه راه خودشو انتخاب کرده،.. پس دیگه جایی برای بحث نمیمونه
از جایش بلند می شود و به اتاقش می رود.
سمیه خانم اخمی به صغری می کند؛
ــ نتونستی چند دقیقه جلوی این زبونتو بگیری؟
ــ مگه دروغ گفتم مامان،منو تو خوب میدونیم کمیل به سمانه علاقه داره،اما این غرور الکیش نمیزاره پا پیش بزاره
سمیه خانم ــ منم میدونم! ولی نمیشه که اینجوری با داداشت صحبت کنی، بزرگتره،احترامش واجبه
بلند شد و به طرف اتاق کمیل رفت،
ضربه ای به در زد و وارد اتاق شد، با دیدن پسرش که روی تخت خوابیده بود و دستش را روی چشمانش گذاشته بود، لبخندی زد و کنارش روی تخت نشست.
ــ کمیل ،از حرف صغری ناراحت نشو،اون الان ناراحته
کمیل در همان حال زمزمه کرد:
ــ ناراحت باشه،دلیل نمیشه که اینطوری صحبت کنه
سمیه خانم دستی در موهای کمیل کشید؛
ــ من نیومدم اینجا که در مورد صغری صحبت کنم، اومدم در مورد سمانه صحبت کنم
ــ مـــا مــــان..! نمیخواید این موضوعو تموم کنید..!؟
ــ نه نمیخوام تمومش کنم،من مادرم فکر میکنی نمیتونم حس کنم که تو به سمانه علاقه داری!
کمیل تا خواست لب به اعتراض باز کند سمیه خانم ادامه داد؛
ــ چیزی نگو،به حرفام گوش بده بعد هر چی خواستی بگو
_کمیل دیگه کم کم داره ۳۰ سالت میشه، نمیگم بزرگ شدی، اما جوون هم نیستی، از وقتی کمی قد کشیدی، و فهمیدی اطرافت چه خبره، شدی #مرد این خونه، کار کردی، نون اوردی تو این خونه، نزاشتی حتی یه لحظه منو صغری نبود پدرتو حس کنیم، تو برای صغری هم #پدری کردی هم #برادری.
نفس عمیقی کشید و ادامه داد:
ــ از دَرست زدی به خاطر درس صغری، صبح و شب کار می کردی، آخرش اگه تهدید های اقا محمود و داییت محمد نبود که حتی درستو نمی خوندی، من #سختی زیاد کشیدم ،اما تو بیشتر. #مسئولیت یک خانواده روی دوشت بود و هست،تو برای اینکه چیزی کم نداشته باشیم، #ازخودت گذشتی ،حتی کمک های آقا محمود و محمد را هم قبول نمی کردی.
اشک هایی را که بر روی گونه هایش چکیده بودند را پاک کرد، و با مهربانی ادامه داد:
ــ بعد این همه سختی،دلم میخواد پسرم #آرامش پیدا کنه،از ته دل بخنده،ازدواج کنه ،بچه دار بشه،میدونم تو هم همینو میخوای،پس چرا خودتو از زندگی محروم میکنی؟؟چرا خودتو از کسی که دوست داری محروم میکنی؟
صدای نفس کشیدن های نامنظمـ پسرش را، به خوبی می شنید،
که بلافاصله صدای بم کمیل در گوشش پیچید:
ــ سمانه انتخاب خودشو کرده،عقایدمون هم باهم جور در نمیاد، من نمیتونم با کسی که از من متنفر هستش ازدواج کنم
ــ تنفر..؟؟کمیل میفهمی داری چی میگی!؟سمانه اصلا به تو همچین حسی نداره. الانم که میبینی داره به این خواستگار فکر میکنه به خاطره اصرار خالت فرحناز هستش. بیا بریم خواستگاری،به زندگیت سرو سامون بده، باور کن سمانه برای تو بهترین گزینه است.
💝ادامه دارد..
💠نویسنده؛ بانو فاطمه امیری زاده
شهدایی
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟 🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی 🌸قسمت ۲۴۱ و ۲۴۲ _مگه همه این خوشگل کردنا مال این نیست که
🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟🌱🌟
🌸رمان آموزنده و کمی عاشقانه #ضحی
🌸قسمت ۲۴۳ و ۲۴۴
کتایون بلافاصله جمله ش رو به زبون آورد:
_ولی قبول داری در مجموع در این نوع خلقت زنها محدودیت های بیشتری رو تجربه میکنن؟
_مردها هم محدودیت ها و سختی هایی از انواع دیگه رو درک میکنن
گفتم اتفاقا این سختی ها در این مدل جهانبینی حسن محسوب میشه کار بزرگتر پاداش بزرگتر رشد بیشتر.
خاصه درباره این مطلب هم قبول دارم زنها محدودترن اما علت داره
چون زن خاصتا نمایندگی انحصاری آدم سازی اعم از جسمش تا روح و روان و پرورشش رو از خداوند گرفته
و رکن روحی خانه و خانواده ست میطلبه که پاکیزگی زیادی داشته باشه و مراقبت های خاص تری
هر که بامش بیش برفش بیشتر
تو نماینده خاص خدا در عالی ترین #مسئولیت خلقت یعنی رشد و رویشی
چه جسمی و چه روحی
معلومه که باید بیشتر از خودت مراقبت کنی
چه جسمی و چه روحی!
احساس خشکی گلو میکردم ولی ادامه دادم:
_آیه 35 معروفه به آیه نور
دقت کنید آیات 35 و 36 و 37 و 40 چقدر عجیب و پیچیده ان
هیچی نمیشه ازشون فهمید
بعدا بهش اشاره میکنم
جزء نوزدهم سوره فرقان
آیه ۵۳
از مرز بین دو دریا صحبت میکنه که محشره
نمیدونم شما هم دیدید این مرز رو یا نه عکسهاش موجوده
جایی که دو جریان آب با دو چگالی مختلف و دما و شوری و سنگینی متفاوت به هم میرسن
و با هم مخلوط نمیشن
چندین جا این اتفاق میفته هم توی مرز مدیترانه و آتلانتیک و هم جاهایی که رود با چگالی متفاوت به دریا میریزه یا جریانات گلد استریم عبور میکنن
در صورتی که قطعاً پیغمبر نمیتونسته چنین پدیده ای رو دیده باشه و این یه معجزه است
سوره شعرا آیه 77 تا ۸۵ ؛
یه نیایش عاشقانه ست خیلی زیباست!
عربیش رو حتما بخونید
آیه 84 :
لسان صدق فی الاخرین یعنی چی؟
بهش فکر کنید
_ آیه ۱۳۳ میگه خدا شما را به پسران امداد کرده یعنی پسرا کمک پدرن دخترا لابد سربار و نون خور اضافی
خندیدم:
_آخه آدم چرا باید همه چی رو برای شما توضیح بده کمک یدی رو میگه خب معلومه پسرا کار میکنن میگه به چهارپایان و پسران شما را کمک کردیم دیگه چی بگم!
خب معلومه مردها توان جسمی بیشتری دارن و کار یدی رو بهتر انجام میدن منظور کار و منابع اقتصادیه
اگر زن از نظر خدا موجود بی مصرفی بود کسی مجبورش که نکرده بود خلق نمیکرد!
آیه ۲۲۴ :
به این معنی نیست که شعر و شاعری بده ولی متناسب شرایط اجتماعی این جامعه شعرهای اونا همش کفر بود
و دری وری و با پررویی تمام میخواستن با قرآن هم رقابت کنن!
وگرنه اگر سیاست دین
کلا ضد شعر و شاعری بود خود پیغمبر چرا به شاعرانی که برای اسلام شعر می سرودن صله میداد؟
شعرهم یه ظرفه مثل سایر هنرها محتواست که بهش ارزش میده
تازه توی آیه ۲۲۷ دفاع میکنه از کسانی که با هنرشون رسانه هستند و از دینشون دفاع میکنن
_ سوره نمل آیه ۳۷ سلیمان چرا بی دلیل به یک کشور همسایه حمله میکنه بدون اینکه تهدید شده باشه؟
_قبلا گفتم حکومت های الهی چون از جانب خدان وظیفه دارن با ظلم مبارزه کنن و انسان های تحت ستم رو رهایی بدن اون حکومت یه حکومت آپارتاید بوده با قوانین طبقاتی شدید
برای همین حضرت سلیمان وظیفه داشت باهاش برخورد کنه
جزء بیستم آیه ۸۸ :
کوه ها چطور حرکت می کنن جز با حرکت ذره ای و اتمی و جنبش مولکولی که به علم اون زمان قد نمیده!
معجزات علمی قرآن خیلی زیادن خیلیهاش رو من چون زمان توضیح دادنش نبود اشاره نکردم و رد شدم
سوره قصص آیه ۴۱ ...
امام هایی که به سمت آتش دعوت میکنند
پس هر گروهی امامی داره حتی گمراهان چه برسه به مومنین
اصلاً روش تربیتی خداوند امت سازیه که انسان ها ذیل دسته ها و با رهبرانشون تعریف میشن
که ما بهش میگیم #امام
یعنی قرآن بهش میگه امام به ابراهیم هم میگه تو امام شدی یعنی برای هر دو گروه اسمش همینه
کتایون:_آیه ۷۶ خدا کسی که شاد باشه رو دوست نداره!؟
_ اصلاً منطقیه خدا بیاد بگه هرکی شادی کنه دوستش ندارم؟
باید همش بزنید تو سرتون گریه کنید؟خود پیامبر میگن لبخند از لبشون نمیافتاد!
واضحه که نه خدا الکی خوشا رو دوست نداره
کسایی مثل قارون که حقیقت مسائل رو درک نمیکنن و فقط سرگرم خودشونن هیچ دغدغه دیگه ای ندارن!
سوره عنکبوت آیه ۲۰:
دعوت میکنه مردم رو که تحقیق کنن موجودات چجوری به وجود اومدن! یعنی دین اصلا میگه برو سراغ علم چون نه تنها براش این تهدید نیست
اگر درست بررسی بشه نقطه قوته چون بهرحال رزومه خالقیت خداست
جزء بیستم تمومه به نظرم
ساعت چنده؟
کتایون با لبخند کجی به ساعت مچیش نگاه انداخت:
_تا اذان مونده! گرسنته؟!
لبخندی زدم:
_نه خیلی
شما برید به کارتون برسید منم یه کم بخوابم دم اذان بیدارم کنید!
........
شبهای قدر که رسید یک هفته ای سرم به خودم و خدای خودم گرم بود و حواسم به بچه ها نبود که چکار میکنن و چطور میگذرونن
تمام عشقم در طول سال همین...
🌱ادامه دارد.....
🌸نویسنده؛ بانو شین-الف