🌷 ۸ اسفند ۱۳۶۵ سالروز شهادت شهید حاج حسین خرازی #شهیدانه #کانال شهدایی [@Martyrs16]

#روایتگری_شهدایی حاج حسین یکتا: بچه ها شهادت رو به آدمای حواس جمع میدن وچه عاقلانه زندگی کردند وعاشقانه رفتند... 💔🚶🏻‍♂️ #کانال شهدایی [@Martyrs16]

جلدسوم 🚨از همگی میخوام که حتما این کتاب رو بخونن... یه کتاب خیلی‌خودمونی و جذاب که‌به هرسوالی که در مورده تبرج و حجاب خودنمایی دارین جواب داده شده😍 🌟🌟حتما بخونیدش‌‌بچه‌ها👍 [@Martyrs16]

جلددوم کتاب نون داغ نشون گشنه نده [@Martyrs16]

جلدیک کتاب نون داغ نشون گشنه نده ازهمگی میخوام حتمااین کتاب روبخونن... مخصوصادخترای چادری [@Martyrs16]

نمیدانم چگونه بگوم.... ولی خنده هایتان را به دنیا نمی دهیم🥀⛈💔 شهادت آرزومه 💚🕊🖤🌷 #کانال شهدایی [@Martyrs16]

او را از آستین خالی دست راستش‌خواهی‌شناخت...💔🥀 #شهید‌حسین‌خرازی✨🕊 #کانال شهدایی [@Martyrs16]

🔰 #کـلام‌شهید| #کار_برای_خدا 🌷 هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم ؛برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛چون ما اگر تحمّل نکنیم ، باید میدان را خالی کنیم ... 🌟 سردار خیبر، شهیدحاج‌محمدابراهیم‌همت فرمانده لشکر۲۷حضرت محمد رسول الله‌(ص) 🔺 تولد : ۱۳۳۴/۱۲/۱ شهررضا 🔻 شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۱۷ جزیره مجنون (عملیات خیبر) #کانال شهدایی [@Martyrs16]

#استوری حجاب زهرایی...💞 شهید محمد هادی ذوالفقاری...♡ #کانال شهدایی [@Martyrs16]

استوری راه شهیدان ادامه دارد...🌿🌸 سید رضا نریمانی #حجاب #کانال_شهدایی [@Martyrs16]

💕معرفی شهید💕 شهید حسین خرازی نظامی ایرانی بود، که در خلال جنگ ایران و عراق از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بشمار می‌آمد و فرماندهی لشکر ۱۴ امام‌حسین را برعهده داشت. وی در طول جنگ در عملیات‌های طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، والفجر ۴، بدر و والفجر ۸، حضوری فعال داشت. حسین خرازی در خلال عملیات خیبر در پی برخورد ترکش، دست راست خود را از دست داد، ولی پس از مدتی به صحنه نبرد بازگشت و سرانجام در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به شهادت رسید. شادی روح شهدا صلوات🌺 متولد؛۱۳۳۶/۱۲/۱اصفهان شهادت:۱۳۶۵/۱۲/۸شلمچه آرامگاه:گلستان شهدای اصفهان #شهیدحسین‌خرازی✨🕊 #کانال شهدایی [@Martyrs16]

✅شما با سر، دست، پا و همه وجودتان جانبازی می‌کنید ✍️شهید حاج قاسم سلیمانی: آخرین جمله امیرالمومنین(ع) پس از ضربه‌ای که بر فرقشان وارد شد «فزت و رب الکعبه»؛ یعنی به خدای کعبه رستگار شدم بود. خب این راه و صحنه‌ای است که شما در آن قدم گذاشته‌اید. هدف برای شما معلوم است. خیلی مهم است که انسان وقتی می‌خواهد کاری انجام دهد و در آن کار زیباترین حاصل دنیای خود را می‌خواهد بگذارد، باید ارزش داشته باشد. اگر ارزش نداشته باشد امکان ندارد بالاترین داشته خود را بگذارد. انسان برای چیزی که بالاتر است، بالاترین را می‌گذارد. بنابراین از آنجایی که موضوع خیلی مهم باید باشد، شما قبول کرده‌اید که به اینجا بیایید و جانبازی کنید. شما با سر، دست، پا و همه وجودتان جانبازی می‌کنید. [@Martyrs16]

🎥 روایتی جدید از لحظه شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس 🔹 یکی از شاهدان این حادثه تروریستی: از پیکر ابومهدی المهندس تقریبا هیچ اثری پیدا نکردیم، فکر کنم موشک مستقیما به او اصابت کرده بود. تا سه روز بعد تکه‌های اجساد را با فاصله زیاد پیدا می‌کردیم... [@Martyrs16]

🎥 #مدیریت_فضای_مجازی لازم است نه محدویت، نه رها کردن به حال خود 👌 #کانال شهدایی #پیشنهاد-دانلود [@Martyrs16]

#درسےازشهدا ♥️ ڪارے کنید ڪہ وقتے کسے شما را ملاقات میکند ؛ احساس ڪند یڪ شهید را ملاقات ڪرده است...♥️🍃 #شهید_احمد_کاظمی ✨ #پروفایل_شهدایی #کانال شهدایی [@Martyrs16]

#شهیدانه 🌷 یڪی از دنیا دل ڪند و رفت زیارت حرم رو سنگ مزارش نوشتن #شهید‌‌_مدافع_حرم ... یڪی مثل من اسیرِ دنیاست باید بشه سهمش فقط دیدن عڪسای شهدای مدافع حرم ...😔 #شهید_محسن_حججی #کانال شهدایی [ @Martyrs16]

◀ دعا کن فقط! هر شـب وسط های های گریه هایش می زد روی شانه ام: "رفیق! دعا کن منم این طور شهید بشم وقتی از ارباً اربا شدن علی اکبر (ع) می خواند... وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر (ع) می گفت... وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس (ع) می گفت... وقتی از بی سر شدن امام حسین (ع) ضجه می زد... حتی از اسارت حضرت زینب (س)... یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: "مسخره کردی ما رو هر شب هر شب دوست داری یه شکلی شهید بشی! لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا کن فقط! #سربلند #سردار_بی_سر #وصیتنامه_شهید #کانال شهدایی [@Martyrs16]

🔸استاد پناهیان: شهید محسن حججی، ابراهیم هادی دیگری‌ست برای ملت. شادی روحشان صلوات🌹 #شهید_محسن_حججی #شهید_ابراهیم_هادی #کانال- شهدایی [@Martyrs16]

#رمان #مبارزه_با_دشمنان_خدا #پارت_بیستم دردم شدید شده بود،گاهی از شوک درد، می افتادم روی زمین، آخر، صدای بچه ها در اومد. زنگ زدن به حاجی و جریان رو گفتن: _ حالش خرابه، بیمه نداره. حاضرم نمیشه ما ببریمش دکتر. حاجی سراسیمه خودش رو رسوند خوابگاه، دقیقا هم زمانی رسید که من کف زمین از درد مچاله شده بودم، بچه ها بلندم کردن ، گذاشتن توی ماشین. بستری شدم، جواب آزمایش که اومد، سرطان بود، زیاد پخش نشده بود اما بدترین قسمتش جای دیگه بود، زده بود به کبد. هر چند قسمت کوچکی از کبد درگیر شده بود اما سرعت رشدش بالا بود. شورا تشکیل شد،گفتن باید برگردم، یه نوجوان زیر 18 سال، توی یه کشور غریب، با این وضع بیماری و پذیرش خاص و شرایط کشور و خانواده ،اگر اتفاقی می افتاد، کار بدجور بالا میگرفت. وقتی بهم گفتن بهم ریختم، مسکن که دردم رو آروم نمی کرد، اینم بهش اضافه شد، گریه ام گرفت، به حاجی گفتم: _مگه نمی گفتی من پسرتم؟ پس چرا داری بیرونم می کنی؟ کدوم پدری، پسرش رو بیرون می کنه؟ حاجی هم گریه اش گرفته بود،پدرانه بغلم کرد ولی من آروم نمی شدم،از بیمارستان زدم بیرون، با اون حال رفتم حرم، به صحن که رسیدم دیگه نمی تونستم قدم از قدم بردارم، درد داشتم، دلم سوخته بود، غریب و تنها بودم، زدم زیر گریه و گفتم: _آقا جونم، اگه قراره بمیرم می خوام همین جا بمیرم، تو رو خدا منو بیرون نکنید، بگید منو بیرون نکنن. اشک می ریختم و التماس می کردم. بالاخره جواب آزمایش اومد، خوش خیم بود، قول داده بودن اگر خوش خیم باشه توی ایران بمونم. روز عملم بچه ها،کلاس رو تعطیل کردن و ختم امن یجیب گرفتن. دکتر سر تا سر شکمم رو باز کرد، گفت« تا جایی که می شده قسمت های سرطانی رو جدا کرده بقیه اش هم هنر شیمی درمانی بود» سرطان، شکم پاره، شیمی درمانی ... گاهی اونقدر فشار درد شدید می شد که به جای صدای نفس کشیدن، از گلوم صدای ناله و زوزه بلند می شد،کم کم دهنم هم به خاطر شیمی درمانی خشک و زخم شد، دیگه آب هم نمی تونستم بخورم. حالم که خیلی خراب می شد یکی از بچه های اهل نفس، برام مقتل و روضه کربلا می خوند. لب های تشنه کودکان، حضرت ابالفضل که دست ها و چشمش رو زدن ولی مشک رو رها نکرد.به خودم گفتم: _ اقتدا کردن به حرف و ادعا نیست. توی اون شرایط دوباره کارم رو شروع کردم، بچه ها میومدن و درس ها مطالب اون روز رو بهم یاد می دادن باهاشون مباحثه می کردم برام از کتابخونه و حرم کتاب میوردن... #ادامه_دارد... 🔴 #این‌رمان‌واقعی‌‌است

🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 #سیره عملی شهدا یک روز گفتم:‌ آقای برونسی می دانید الان ما و شما اینجا راحتیم اما اگر ما شهید بشویم، زن و فرزندان ما چه تکلیفی دارند؟ گفت: خدا ما را آفریده، به ما عقل داده، چشم داده، نیرو داده است. الان دین خدا نیاز به یاری دارد. اگر ما فقط به فکر زن و فرزند خودمان باشیم، فردا در محضر حضرت حق چه جوابی داریم؟ قاسمی! زن و فرزند من و تو از زن و فرزند امام حسین (ع) مهم ترند؟ بگو ببینم زن من مهمتر است یا ربابه؟ مگر ربابه بچه شیر خواره نداشت؟ خدایی که ربابه را حفظ کرد،‌زینب را حفظ کرد، سکینه را حفظ کرد، و دختر من را حفظ نمی کند؟ من لبخندی زدم و گفتم: داداش! می خواستم امتحانت کنم. شهید عبدالحسین‌ برونسی‌ منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @Martyrs16

پیشاپیش عید مبعث مبارک 🌼الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجه هم 🌼 #کانال شهدایی [@Martyrs16]

استاد شهید مطهری:👇 حجاب مانند: اولین خاکریز جبهه است.,..❤ که دشمن برای تصرف سرزمینی حتما..👤 باید اول آن را بگیرد...😯 #حجاب #کانال شهدایی 🌷اللهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌷 [@Martyrs16]

.🍃🌹. ⚠️شکی‌نیست....‼️ #حجاب-شهدا #کانال شهدایی [@Martyrs16]

چادر، گنجیست👑 ڪہ رسم نقشہ اش خوانا نیست... از راز صدف🐚 ڪہ هرڪسۍ دانا نیست در معرض نگاه هرپستۍ بودن..... شایستہ ۍ یک پرنسس رعنا نیست #چادرانه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#کانال_شهدایی [@Martyrs16]