eitaa logo
شهدایی
360 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
35 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدایی
📆 خب پس تمرینات امروز‼️ ➕پست ها و نکات رو بخون و نت بردار❕ ➕انتظارات و اهداف کوچیک براساس نکات جلس
میدونی اینکه خودتو از بقیه پنهون میکنی اصلا با خودسازیت نمیخونه🚶‍♂🚶‍♂ اینکه آخرین بازدیدت بسته اس یعنی یکاری میخوای بکنی که نیستی کسی بفهمه‼️ عجیبه نه؟؟ شخصی که خودسازی میکنه از هیچ موقعیتی نباید غافل بشه😁 چه معنی میدهدlast seen recently؟😂
شهدایی
میدونی اینکه خودتو از بقیه پنهون میکنی اصلا با خودسازیت نمیخونه🚶‍♂🚶‍♂ اینکه آخرین بازدیدت بسته اس یع
کلا نمیدونم چرا بعضیامون برعکس عمل می‌کنیم...نمونش😐⇩ مورد ۱: اون چیزایی که باید از دید بقیه پنهون نگه داریمشون رو هویدا می‌کنیم📣 مورد ۲: اونوقت یچیزایی که لزومی برا پنهان کردنشون نیست رو مخفی می‌کنیم از دید بقیه{مثل همین last seen}🔕 ⇦برا مورد اول بخوام مثال بزنم: نمونش اینه که گاهی کارای خوبمون رو که اصلا لزومی نداره بقیه بفهمن رو تلاشی برا پنهانشون نمی‌کنیم که هیچ!اتفاقا برعکس! بقیه بفهمن کلی ذوق می‌کنیم از ته دلمون😑 {بلانسبتمون ریا از نوع واقعیش شاید😂} 💢البته اینم بگم...منظورم این نیست که برا اخلاص باید همیشه خوبیا رو پنهون کنیما❌ خب اتفاقا یجاهایی که می‌بینیم اطرافیانمون حق پذیرن، امکانش هست که اوناهم از کارمون الگو بگیرن و به انجام کار و ترویجش تشویق بشن یا تجربه هامون می‌تونه واسشون کلی ثمربخش باشه، اینجاها اخلاص درواقع به این معناست که ما بقیه رو از کار خوبمون مطلع کنیم✅ {ریا از نوع مفید و لازمش و نوع دیگری از اخلاص😁}
شهدایی
کلا نمیدونم چرا بعضیامون برعکس عمل می‌کنیم...نمونش😐⇩ مورد ۱: اون چیزایی که باید از دید بقیه پنهون نگ
ولی یکسری جاها واقعا دلیلی نداره کارامون آشکار باشه {نمونش موقعیتایی که حتی ریا از نوع مفید هم جواب نمیده‼️} ولی متاسفانه جار میزنیمشون📢🚶🏻‍♀...همین کارای خوبی رو که دلیلی واسه ریای مفیدش وجود نداره🖐🏻 🌿اینجاها نمیایم پنهون کاری کنیما😐 اونوقت بجاش یجاهایی پنهون کاری میکنیم که نباید بکنیم🤦🏻‍♀ ✔️نمونش همین آخرین بازدید🚶🏻‍♀ ⇦خب پنهان کردنامون رو بجای مواردی که نیاز نیست، بیاریمشون تو موارد لازم {مثل کارای خوبی که گفتیم پنهانی باشن بهتره، بعضی حالات و خواب های معنویمون و...}
شهدایی
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠 #قسمت_چهل_و_ششم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : خواستگاری پدرم هر چن
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : تو یه احمقی همون طور که سعی می کردم خودم رو کنترل کنم و زیر چشمی به آرتا نگاه می کردم ... با شنیدن کلمه احمق، جا خوردم ... - آقای هیتروش گفت من یه احمقم؟ ... - نه ... اون نجیب تر از این بود بگه ... من دارم میگم تو یه احمقی ... فقط یه احمق به چنین جوان با شخصیتی جواب منفی میده ... و بعد رو کرد به آرتا و گفت ... - مگه نه پسرم؟ ... تا اومدم چیزی بگم ... آرتا با خوشحالی گفت ...  - من خیلی لروی رو دوست دارم ... اون خیلی دوست خوبیه... روز پدر هم به جای پدربزرگ اومد مدرسه ... دیگه نمی فهمیدم باید از چی تعجب کنم ... اونقدر جملات عجیب پشت سر هم می شنیدم که ... - آرتا!! ... آقای هیتروش، روز پدر اومد ... ولی قرار بود که ... - من پدربزرگشم ... نه پدرش ... اون روز روزیه که بچه ها پدر و شغل اونها رو معرفی می کنن ... روز پیرمردهای بازنشسته که نبود ... دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداشتم ... مادرم می خندید ... پدرم غذاش رو می خورد ... و آرتا با هیجان از اون روز و کارهایی که لروی براش کرده بود تعریف می کرد ... اینکه چطور با حرف زدن های جالبش، کاری کرده بود که بچه های کلاس برای اون و آرتا دست بزنن ... و من، فقط نگاه می کردم ... حرف زدن های آرتا که تموم شد ... پدرم همون طور که سرش پایین بود گفت ...  - خوب، جوابت چیه؟ ... ⬅️ادامه دارد... @Martyrs16 🌹 🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 ✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
شهدایی
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠 #قسمت_چهل_و_هفتم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : تو یه احمقی همون طو
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠 داستان جذاب و واقعی ✅🌹 🌹✅ : نام های مبارک من بیشتر از هر چیز نگران آرتا بودم ... ولی لروی چنان محبت اون رو به دست آورده بود و باهاش برخورد کرده بود که در مدت این دو سال ... آرتا کاملا اون رو به عنوان یه دوست و یه پدر پذیرفته بود ... هر چند، احساس خودم هم نسبت به لروی همین طور بود ... مهریه من، یه سفر کربلا شد ... و ما به همراه خانواده هامون برای عقد به آلمان رفتیم ... مرکز اسلامی امام علی "علیه السلام" ... مراسم کوچک و ساده ای بود ... عکاس مون دختر نوجوان مسلمانی بود که با ذوق برای ما لوکیشین های عکاسی درست می کرد ... هر چند باز هم اخم های پدرم، حتی در برابر دوربین و توی تمام عکس های یادگاری هم باز نشد ... ما پای عقدنامه رو با اسم های اسلامی مون امضا کردیم ... هر چند به حرمت نام هایی که خانواده روی ما گذاشته بود... اونها رو عوض نکردیم ... اما زندگی مشترک ما، با نام علی و فاطیما امضا شد ... با نام اونها و توسل به نام های مبارک اونها ...✅ پایان🌺🌺🌺 @Martyrs16 🌹 🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 ✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
22.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 ( ) ♦️ علی : نگران شایعه پایان جنگم! نمیدونم چی قراره بشه؟! از طرفی میدونم این بعثیهای عراق به هیچ عهدی پایبند نیستن... ♦️ حسین :اگه قراره تمومش کنن پس چرا باز باید عملیات کنیم؟! الان باز کلی از بچه های مردم شهید میشن! من شنیدم ابراهیم همت و مهدی باکری هم مخالف این عملیاتن !! شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چجوری میشه به مقام اخلاص رسید🙃⁉️ 👥حاج آقا دانشمند شهدایی [@Martyrs16]
📸 شهادت یک سرباز پلیس در درگیری با اشرار مسلح 🔹شب گذشته مأموران انتظامی استان بوشهر در بندر گناوه، با تعدادی شرور که قصد ناامنی را داشتند به صورت مسلحانه درگیر شدند. 🔹اشرار مسلح که از اقدامات شرورانه خود ناکام مانده با استفاده از تاریکی هوا متواری شدند. 🔹در این درگیری سرباز «سیدنوید موسوی» بر اثر اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل و ستوان‌یکم «جلیل درازه» مجروح شد. شهدایی *اللهم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج* [@Martyrs16]