eitaa logo
شهدایی
359 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
34 فایل
شهداشرمنده ایم... شرمنده ی پلاکت مدیون اشک فرزندبی پناهت🥀 کپی:آزاد https://harfeto.timefriend.net/17173449728532 نظراتتون انتقاداتون ... رو بگید
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 خود مادر دعوتش کرده بود...!🙂 وقتی در دل مادر عزیز دردانه شوی برایش فرقی ندارد چه کسی باشی و چه کاره؟! برایش مهم دلت می‌شود که نزدیک به آنها است، یا آنقدر در دلت گناه را تلنبار کردی که امام را از دلت بیرون کردی... داداش مجید هم کسی بود که با تمام شیطنتش امام را در دل خود حفظ کرده بود. اصلا در سوریه مهمان خصوصی حضرت مادر بود، خودش آمده بود در خواب مجید...✨ :) داداش مجید از خواب آن شب و دعوتش می‌گوید:🕊🌹 شهید فرامرزی را آورده بودند بهشت زهرا برای تشییع... به عمه اش گفت: عمه من خواب حضرت زهرا {س} را دیده ام و دو هفته دیگر من هم پیش فرامرزی ام.حضرت گفته اند یک هفته بعد از اینکه سوریه بروم شهید می شوم...♥️ :)) [@Martyrs16]
❤️رهبر انقلاب‌: در شبڪه های اجتماعـی؛ فقط به فڪر خوشگذرانی نباشید! شما افسرانِ جنگ نرم هستید و عرصه جنگ نَرم ، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالڪ‌ اشتر وار میطلبد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشه‌به‌همین‌راحتی‌ادیت‌زد!! پس‌هرچیزی‌رو‌سریع‌باور‌نکنیم‌ 🌱|@Martyrs16
🚫 قسمت ششم *مجازی* اوایل کرونا بود و مدارس هم مجازی شده بود. پدر و مادرم هر دو شاغل بودن و من صبح تا ظهر از زمان کلاسیم میزدم و با سینا تلفنی صحبت میکردم. بعد از ظهر هم که مامان و بابام میومدن، و ما چت میکردیم. به شدت افت تحصیلی کرده بودم و برام مهم نبود. بهونه‌ی افت تحصیلیم رو هم کرده بودم مجازی شدن کلاس‌ها... فقط سینا مهم بود... تو گروه‌ها هم با پسرا گرم میگرفتم و سینا حرص میخورد. چند بار هم سر همین موضوع دعوامون شد. باز دلشو به دست میاوردم که ناراحت نباشه. پسر مودبی بود و این موضوع رو خیلی دوست داشتم. ۱۶ سالم شده بود و حدودا دوسال بود که درگیر روابط مجازی شده بودم... نزدیک به یک سال با سینا چت میکردیم و تلفنی صحبت میکردیم. باز بخاطر گرم گرفتن من با پسرا دعوامون شد ولی ایندفعه خیلی جدی‌‌تر. از حق نگذریم سینا هم گرم میگرفت ولی میگفت تو حق گرفتن نداری. دعوامون خیلی جدی بود سینا قهر کرد و هر کاری کردم اشتی نمیکرد. میگفت تو هر بار میگی دیگه گرم نمیگیرم و اهمیت نمیدی. دیگه از روزی انلاین شدن فقط روزی ربع ساعت انلاین میشد اون هم انقدر دیر جواب میداد که داشتم دیوونه میشدم. رابطمون قبل از این دعوا خیلی خوب بود. خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر کنین. ولی بعد دعوا سرد شد... دیگه ایموجی قلب نمیفرستاد فقط 😊 رو میفرستاد. دیگه عزیزم و عشقم‌ها رفت کنار... کم کم از قلب به گل فرستادن تغییر کرد... حتی دیگه پیام هم نمیداد... یا اصلا تا چند روز انلاین نمیشد... ...
🚫 قسمت هفتم *مجازی* واقعا وابستش شده بودم... خیلی خیلی زیاد... هر چی باشه یک سال یا چت میکردیم یا تلفنی صحبت میکردیم یا عکس میفرستادیم... نمیدونستم چیکار کنم... حدودا یک ماه گذشت و ما شاید فقط دو سه روزش رو چت میکردیم. پیامش میدادم جوابمو نمیداد.. گفت که کرونا گرفته... شاید باورتون نشه ولی انقدر بخاطر این موضوع که سینا کرونا گرفته حالم بد بود که دو روز تب کردم😅 شب و روز گریه میکردم و از خدا میخواستم که خوب بشه... خداروشکر گفت که خوب شده. گذشت و گذشت هی بدتر سرد شد در حدی که جلوی من میرفت پیوی دخترا... خیلی عوض شده بود خیلی زیاد... دیگه نه مودب بود نه مهربون... میگفت دیر انلاین میشم که فراموشم کنی... مگه میشد؟!💔 من شب و روزم رو براش گذاشته بودم... تو همون زمان‌ها یه اقا پسر دیگه که اسمشون امیر بود اومدن پیویم. فقط برای اینکه سینا رو فراموش کنم قبولش کردم... شاید فکر کنید عوضیم ولی اینجوری نیست... منم تو دام افتاده بودم و نمیفهمیدم... بعد سینا عوض شدم. استرس‌هام درحدی شده بود که قرص مصرف میکردم. خیلی داغون شده بودم... دیگه اون نگین قبل نبودم. خدا رو فراموش کرده بودم. نمازام همه رفته بود کنار. سر خانواده حتی پدرم داد میزدم...💔 کارم شده بود هر روز دیدن فیلم‌های...💔 و هزارتا کار دیگه... ...
23.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨+ چطوری شبیه جهاد باشم ؟ ✨- هرچی بیشتر برای امامِ زمان کار کنی ، ✨به جهاد شبیه تری ... ✨تا اینکه یه روز تو هم الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ امام زمانت باشی ! 🌸❤️مثلِ جهاد...❤️🌸 +یعنی میشه منم تو بغل امام زمان جون بدم🥀 🖤🌱 شهدایی🕊 [@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره ای زبان مادربزرگ شهید: یازدهم ژانویه، یکشنبه‌ی هفته‌ی قبل، خانواده‌ی شهید عماد مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه‌ی الغبیری بود در نزدیکی «روضه الشهیدین»، در منزل پدر همسر شهید مغنیه. همه‌ی بچه‌ها و نوه‌ها به مناسبت ولادت حضرت رسول دور هم جمع بودند. از همه‌‌ی نوه‌ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه‌ای دارند. همه‌ی نوه‌ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به جهاد مغنیه.. جهاد فقط گفت: «طرحم برای سال بعد را هفته‌ی آینده می‌گویم.» همه‌ی نوه‌ها و اعضای خانواده شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض می‌کند. بعضی‌ها می‌گفتند کارش را آماده نکرده است. وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی می‌گفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته‌ی بعد به همه می‌گوید. درست یک هفته‌ی بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار در بین خیل گسترده کسانی که برای تسلیت آمده بودند. طرح جهاد "شهادت" بود. ان شاالله شفاعتمون کنن...
مادر بزرگ جہاد [ با لحن و لہجه‌ے لبنانے ] میخواند: عزیز دل مادربزرگ ، عزیزم چه قدر با این ریش قشنگے که گذاشتے خوشگل مےشود.. زود رفتے عزیزم..🥀 ولے سریع ادامه میدهد: الحمدالله این خاندان سرنوشتش شہادت است، شہادت هم هدیه‌اے است که خدا به اولیاے خاصش مے بخشد♥️(: 🎉🕊 ‌‌‌‹› @Martyrs16
از ما بترس،طايفه اي پر اراده ايم، ما مثل كوه پشت علي ايستاده ايم ‌. . ✌️🏻🇮🇷 @Martyrs16
💌 🔔 کلید سعادت 🌹شهید علی خلیلی: تنہا راه رسیـدن بہ سـعادت فقـط بندگی خداست. ﴿❀♡شہید‌علـے‌خلیلے➺﴾ •.' ⸤@Martyrs16
🌹شهید الله دادی در کار همواره به مسائل اساسی و ریشه ای میپرداخت. او از نظر توان فکری و عملیاتی کم نظیر بود. در بحث تقوا و زهد نیز اینگونه بود. این شهید بزرگوار با وجود اینکه در سر و بدنش ترکش هایی از جنگ داشت، اما به دلیل عادت به ورزش، توان جسمی خیلی بالایی داشت. او بعد از اذان صبح به ورزش میپرداخت. 🌹واگذاری مسئولیت‌ها متناسب با توانایی هر فرد، تواضع و احترام نسبت به نیروها، تاکید بر نوآوری و خلاقیت، شجاعت و اطاعت از امر فرماندهی از دلایل مدیریت موفق سردار شهید محمدعلی الله‌دادی بود. 🌹شهید الله دادی به دعوت حاج قاسم سلیمانی، به نیروی قدس پیوست تا در  لبنان و  سوریه به مبارزه با رژیم صهیونیستی بپردازد. 🌹این سردار شهید سرانجام، در روز ۲۸ دی ماه سال ۱۳۹۳ در منطقه "القنیطره" سوریه مورد حمله موشکی نظامی رژیم  صهیونیستی اسرائیل قرار گرفت و به همراه تعدادی از اعضاء حزب‌الله لبنان جام شهادت را سرکشید. "شهید محمدعلی الله دادی" شهدایی🕊 [@Martyrs16]
. • بھ‌فـکـ‌رمثـل‌شھـٰدآمـُردن‌نـباش ! بھ‌فـکـ‌رمثـل‌شھدآ‌زندگـے‌کـردن‌بـاش .... -شھیدابـراهیم‌‌هادۍ :)..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفقا یه روز اینو کامل متوجه میشیم که یعنی چی .... (سخن زیبای شهید 👆) 🌸🍃🌸🍃🌸 یه روز متوجه میشیم که چقدر از شهدا عقبیم رفقا فقط بایستیم پای تمام خواسته امام زمان از ما که هر روز داریم دلش رو میشکنیم! پای خون شهدا نه روی خون شهدا پای تک تک قول هایی که به خدا دادیم پای غم و غصه هایی که اهل بیت به خاطر ما کشیدن کم گذاشتیم من نمیدونم چجوری باید جواب خون این شهدا رو بدیم به خودمون بیایم بچه ها دم از شهدا میزنیم ولی خیلی وقتا بویی از رفتار شهدا رو نبردیم. °|• ـღ شهید علی خلیلی •|° [@Martyrs16]
مادر‌‌شهید‌جهاد‌مغنیه‌می‌گفت: مدتِ‌طولانی‌بعد‌شهادتش‌اومد‌به‌خوابم بهش‌گفتم:چرا‌دیر‌کردی؟منتظرت‌بودم،گفت:چون‌طول‌کشیداز‌بازرسی‌ها‌رد‌شدیم‌گفتم‌:چه‌بازرسی؟!گفت:بیشتر‌از‌همه‌سر‌بازرسی‌"نماز"وایستادیم،بیشتر‌از‌همه‌درباره‌ی"نمازصبح"میپرسند. نگذاریم‌تنبلی‌مانع‌سعادت‌ما‌شود @Martyrs16
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰🥀✨⊱ . . و عشق مادرے فداے عشقے ارزشمندتر مےشود..، راستے روز مادر نزدیک است برادر🕊🌱! 🎞⃟🔗|⇜" ♥️⃟🔗|⇜✨" شهدایی🕊 [@Martyrs16]
📚 🦋 –مگه واجب نیست!؟ مگه واجب نیست!؟... +چی؟ چی واجبه؟!!🤔 –امر به معروف. نهی از منکر.🌿 صدای نفس های طولانی و تند پسر، سرهنگ را نگران می‌کند.😥 +چرا پسرم. واجبه!! –پس چرا؟ چرا اینجوری زدنش؟!!😭 ذهن🧠 سرهنگ برای لحظه ای جمع و جور می‌شود، چهارراه سیدالشهداء، امر به معروف، نهی از منکر،... و جمله ای مثل مدار در سرش می‌پیچد. «جوان طلبه‌ای که به ضرب چاقوی اوباش...» –! خلیلی !❤️ و سعید زمزمه‌ی خفیف او را با بستن آرام چشم هایش تایید می‌کند.👌🏻 دست هایش را روی سر سعید می‌کشد و سرش را به نشانه‌ی تأسف تکان می‌دهد. او نه حرفی برای گفتن دارد و نه پاسخی برای...😔 🔹برای سوالات مبهم جوانی ۱۹ ساله–هم سن و سال – که پس از چند سال از می‌پرسد! 🔸برای لبخند ناتمام ! 🔹برای رگ بریده‌ی گردنش! 🔸برای بدن نیمه لمس او! 🔹برای نگاه نگران مادرش که دو سال و نیم نگران بود و یک عمر نگران خواهد ماند! 🔸برای سکوت آنهایی که دست و پا زدن او در خون را با همه‌ی جوانی‌اش به تماشا نشستند! 🔹برای نه گفتن و نپذیرفتن آمبولانس ها و بیمارستان هایی که امتیاز نامشان از امتیاز بودن جوانی با همه‌‌ی جوانی‌اش بیشتر بود! 🔸برای آن همه بی‌تفاوتی به فریادهای ! 🔹و بالاخره برای سنگی که روی آن نوشته شده است.... 🌹مُرَّبے‌ِمُجـاهِدشَہــیدعَــلےخَـلیـلے🌹 ولادت: ۷۱/۸/۹ تهران شهادت: ۹۳/۱/۳ تهران ...🎈 ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•.... @Martyrs16 ....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....