eitaa logo
سربازسیدعلی𝟑𝟏𝟑
413 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
20 فایل
•|به نام خالق هستی|• +اَرنی؟ «یعنی ببینمت؟» -لن ترانی!.. «هرگز نخواهی دید..» شرایطمون @alamdaranvelait ❤اللهم الرزقنا توفیق فی شهادت سبیلک❤
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌『 🌿 』 استاد‌پناهیان: تجربہ‌بهم‌یا‌دداده‌کہ🙂... برای‌اینکه‌🌾طلب‌ِشهادت‌🥀کنی ‌نباید🤚🏻به‌گذشته‌ خودت‌🍂نگاه‌👀❌کنی! راحت‌باش..😌 نگران‌ِهیچی‌نباش؛😇 فقط‌مواظب‌این‌باش‌کھ شیطون‌👿بهت‌نگه‌تولیاقت‌ِ🦋شھادت‌نداری!((:✌️🏻 -
لباس تک سایزه اندازه همه نمیشه... :)!
🌿| گمنامے! تنها‌ براۍ"شهدا"‌نیست میتونے زنده‌باشے‌ وسرباز‌‌ حضرت‌زهرا‌ ۜ باشے اما‌ یہ‌شرط‌ داره! باید‌ فقط‌ براۍ‌خدا کار‌کنے نہ‌ خلق‌ خدا وچہ‌قشنگ‌ است‌ گمنامے...🍃
استادے میگفت : گاهی یک پیام به نامحـرم یک صحبــت با نامحرم بسیارۍ از لطف هــا را از انسان مے گیرد لطف رســیدن به مراتب الهے لطف رسیدن به شــهدا‌ لطف رسیدن به مقامِ سربازے ‹عج› فقط این ࢪا بدانیم شہــدا هرگز اهلِ رابطه با نامحــرم نبودند ...
میگویند فضای مجازی است... کسی نمی‌بیند ... پی‌وی میرویم... حالا چه فرق دارد پی‌وی دختر یا پسر... مگر اینجا همه چیز مجازی نیست.. چت میکنیم و راحت از همه چیز حرف میزنیم.. مگر اینجا همه چیز مجازی نیست... عکس هایش بر روی پروفایل را ذخیره میکنیم... .مگر اینجا همه چیز مجازی نیست... آری .. درست است اینجا همه چیز مجازیست فقط یک سوال؟ خدایمان هم مجازیست/؟ کتاب قرآن چطور؟ آن هم در این فضا مجازیست... ؟ ألم یعلم بأن الله یری...؟ ایا نمیدانی که خدا می‌بیند؟ یک نکته... حریم های مجازی را که برداریم آرام آرام حریم های حقیقی هم برداشته میشود... و آرام آرام ارزش هایت تغییر میکند... ⛔️
•شَھیدْحُجَجۍمیـگفْت: یِہ‌وقتـایۍ‌دِل‌ڪَندن‌أز، یِہ‌سِـری چیـزٰاۍِ"خـوب" بٰاعِـث‌میشہ... چیـزٰاۍِ"بِهتَری" بِدَسـت بیٰاریمْ.. بـَرای ࢪسیـدَن بِہ مَھـدےِ‌زهـرا"عج" أز‌چـۍ‌دِل‌ڪَندیمْ؟!💔🖐🏻 🦋!!!
گُفـت‌:پیـرشُـدم‌‌توبـه‌میکنم... ولی!' نِمےدونست‌کُلـی‌جوون‌زیـرخاکَـن که‌آرزوشونـہ‌برگردن‌‌وتوبـھ‌ڪننـ💔! +وقتت‌روغنیمت‌بشماررفیق‌‌جانـم الان‌‌وقتشـہ‌هاا..!
شمارفیقِتون پیامِتو‌ن و سین‌کُنھ؛ یِھ‌ساعَت‌بَعدجَواب‌بِده‌ ناراحت‌میشے ...؟! بَعدصِداۍاَذانومیشنوی‌سِہ‌ساعت‌ بَعدنَمازتومیخونےاِنتظار‌دارۍخُدا ناراحت‌نَشہ؟!
این السبب المتصل بین الارض و السماء کجایی... https://eitaa.com/Martyrs_defending_the_shrine
👑حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد ..در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد .. هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد .. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد .و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم ! اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
🍃 گنجشکی به خدا گفت: لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم، سر پناه بی کسی‌ام بود، طوفان تو آن را از من گرفت! کجای دنیای تو را گرفته بودم؟ ✨ خدا در جواب گفت: ماری در راه لانه ات بود. تو خواب بودی، باد و باران را گفتم لانه ات را واژگون کند، آنگاه تو از کمین مار پر گشودی. چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی‌ام برخواستی 🌱 تو حکمت خیلی چیزها رو نمیدونی اما گذشت زمان به تو نشان خواهد داد خدایا مارو ببخش بخاطر همه غُرزدن هامون ┈•✾•🍃🌺🍃•✾•