eitaa logo
سربازسیدعلی𝟑𝟏𝟑
413 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
20 فایل
•|به نام خالق هستی|• +اَرنی؟ «یعنی ببینمت؟» -لن ترانی!.. «هرگز نخواهی دید..» شرایطمون @alamdaranvelait ❤اللهم الرزقنا توفیق فی شهادت سبیلک❤
مشاهده در ایتا
دانلود
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 🌴🇮🇷 🔸به‌مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها مجموعه مستندداستانی «بچه زرنگ» از شنبه ۱۰ دی هر شب ساعت ۲۱:۱۵ از شبکه دو سیما پخش می‌شود. 🔸داستان این سریال درباره ۸ تن از شهدای مدافع حرم مشهد است که با روشی متفاوت به مناطق عملیاتی سوریه و عراق اعزام و در نهایت به شهادت رسیدند. 📌خيلي جالبه 4 تا از شهدا برادرانشون نقششونو بازي كردن واينكه تو خونه واقعي شهدا فيلمبرداري شده. حتي يكي از شهدا مادر واقعي خودش، نقششو بازي كرده.😁 حتما ببینید❤️ (زحمت انتشارش و بکشید بقیه ام مطلع بشن شروع پخشش از ) @Martyrs_defending_the_shrine
♦️شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت♦️ ●¹شهید یوسف قربانی محل تولد : زنجان تاریخ تولد :  ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری شهید غواص،  یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند🖤🔗 چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله نامه برای آب... همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که... بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و در گروه‌هایی که هستیم ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم . تا ابد مدیون شهداء هستیم...♥️
چھ گفٺ: 🌱 دیروز دنبـال‌ بودیم و امروز مواظبیم گُم نَشود... جبھ بوے مےداد و اینجا بومےدهد... @Martyrs_defending_the_shrine
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《 چهارشنبه》
🌷میگن شهیدت می‌کنه بگرد یه رفیق پیدا کن باهاش دوست شو ما کانالی داریم سرشار از معنویت و بوی شهادت بیا وخودت این معنویت رو لمس کن👇 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/martyrscomp 🌷تا توی میدان مین گناه دستتو بگیرن خوشبختی یعنی از رفیق رسمشو یاد بگیری نه فقط اسمشو👌 🌷خوشبختی یعنی داشتن یه که همیشه و همه جا هواتو داشته باشه 👌 🌷اگه دنبال میگردی اگه دنبال رسم بیا تو کانال ما 😍 اگه اومدی تو کانالمون بدون اتفاقی نیست نگاه شامل هرکس نمیشه نگاهت کردن ودعوتت کردن وبهت نظر کردن پس این دعوت رو رد نکن رفیق ودست دوستت رو بگیر بیار کانال 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/martyrscomp
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم «جمعه»
چشمم از دوری تو خسته و باران زده است مثل باریدن ابیات بر این دفتر شعر شاعر محمدمهدے سفیدگࢪ 📢📣قابل توجه علاقه مندان به شعر و عکس نوشته اشعار این کانال دارای طبقه بندی فوق احساسی می باشند لطفا مراقب باشید (🚫البته اگه علاقه نداری یه سر بزنی قطعاً علاقه مند میشی😉 امتحانش ضرر نداره😇🚫) کانالی تهیه شده که شعر ، عکس نوشته ، پروفایل ، مداحی و... قرار میگیرد همه ش منتخب با موضوعات: ‌‌○●••••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••••●○ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2319581341C61724ca278 ○●••••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••••●○ منتظرتون هستیم😍
سربازسیدعلی𝟑𝟏𝟑
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 #دست_و_پا_چلفتی 💓قسمت #هشتم 💓از زبان مینا💓 فکر کنم خونشون تیغ پیدا ن
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت 💓از زبان مینا💓 از دست گیر دادنهای الکی بابا و مامانم خسته شده بودم...😐 همش بهم میگفتن اینو بپوش... با این بگرد..با این نگرد... و همیشه محدودم میکردن. هیچوقت نمیزاشتن مانتو و شالهای رنگی بخرم و با اینکه چادر هم میزاشتم همیشه بهم میگفتن تیره و ساده بپوش..😤 یه روز با دوستام از کلاس بر میگشتم که یکی از دوستام گفت: -مینا میای راهیان نور بریم😊 -راهیان نور؟!😯 نه...بریم چیکار کنیم اخه -بریم همه فاله هم تماشا☺️ -اخه بریم لای خاک و خل چیکار کنیم🙄 اخه...جای دیدنی هم که نداره -خب مگه خانواده تو میزارن سفر تفریحی بیای؟!😐 -نه😕 -خب دیگه...همین😐 -خب دیگه چیه؟!منظورت چیه؟!😟 -به راهیان نور میریم ولی خوش میگذرونیم...دیگه این سفر تفریحی نیست که گیر بدن😌 -راست میگیا....تازه ببینن یه جا رفتیم اومدیم شاید جاهای دیگه هم اجازه بدن 😊 -اره...پس میای دیگه -اره...پس برم خونه حرف بزنم ببینم چی میگن 😊 . رفتم خونه و منتظر بودم سر شام حرفو بزنم. اخه تو خونه ما فقط سر شام و ناهار فرصت دور هم نشستن و حرف زدن بود. میدونستم سخت قبول میکنن ولی باید میگفتم. سر سفره نشستم و اروم با غذام بازی بازی کردم. مامانم فهمید -چیه مینا؟!چیزی شده😟 -نه مامان چیز خاصی نیست -خب پس چرا غذا نمیخوری؟! -میخواستم یه چیزی بگم☺️ -چی؟!😯 -با بچه ها میخوایم بریم اردو 😇 تا اینو گفتم بابا که کل مدت سرش تو بشقابش بود با همون ارامش همیشگیش سرشو بالا اورد و چند نخ سبزی برداشت و گفت _ لازم نکرده حالا دم کنکوری هوس اردو رفتن کنی...اونم معلوم نیست با کیا... حتما هم مختلطه😐هر وقت شوهر کردی با شوهرت برو... -نه بابا جان...راهیان نور میخوایم بریم... بابا در حالی که داشت یه لیوان اب برا خودش میریخت گفت سال دیگه دانشجو میشی با دانشگات میری..بچسب به درسات... مامانم هم حرفای بابا رو تایید میکرد. یهو نمیدونم چی شد که اینو گفتم ولی رو کردم به بابا و گفتم... -میخوایم بریم از کمک بگیریم برای کنکور.... . بابا یه نگاه به من کرد و دیگه چیزی نگفت.. فردا صبح مامانم اومد تو اتاقم و گفت: -بابات موافقت کرده☺ . از خوشحالی داشتم بال در میاوردم اخه اولین سفر با دوستام بود😆💃 . . . 💓از زبان مجید 💓 خاله به مامانم زنگ زده بود و گفته بود که مینا میخواد راهیان نور بره. با خودم گفتم منم باید راهیان برم باید مینا بفهمه چقدر شبیه همیم 😊😌 ولی خب کسی رو نداشتم😕 باهام بیاد با الیاس در میون گذاشتم و استقبال کرد.. ولی خب اکثر جاها لیستشون پر شده بود کلی پایگاه رفتیم تا جا خالی پیدا کردیم.😍 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... ✍نویسنده؛ سیدمهدی هاشمی
سربازسیدعلی𝟑𝟏𝟑
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 #دست_و_پا_چلفتی 💓قسمت #نهم 💓از زبان مینا💓 از دست گیر دادنهای الکی ب
💓رمان فانتزی نیمه واقعی 😍👌 💓 💓قسمت 💓از زبان مجید💓 با الیاس در میون گذاشتم و استقبال کرد...😍 ولی خب اکثر جاها لیستشون پر شده بود. کلی پایگاه رفتیم تا یه جا خالی پیدا کردیم...☺️ خیلی خوشحال بودم.. میدونستم وقتی مینا بفهمه که علایقمون شبیه همه خیلی خوشحال میشه😊 تا وقتی روز رفتنمون برسه کلی در مورد راهیان نور و یادمان ها تو اینترنت جست و جو کردم... و هرچی بیشتر میخوندم مشتاق تر میشدم که زودتر برم و این جاها رو ببینم 😊 . خلاصه روز سفر راهیان رسید و با الیاس رفتیم و خیلی خوب بود ✨توی این سفر کلی شدم و با آشنا شدم.✨ کلی چیز یاد گرفتم. فهمیدم یعنی چی. دوست داشتم یه روزی مثل اینا باشم 😔 نمیدونم چرا اینقدر دل نازک شده بودم... ولی هرجا میرفتم تا در مورد شهدا میشنید اشکم بی اختیار در میومد😢 ✨اینکه چجوری پر پر شدن به خاطر ما. ✨اینکه برادری جنازه برادر رو نگردوند چون میگفت همه ی اینا برادر منن😭کدومو برگردونم😕😭 ✨اینکه مادری 30 ساله هر روز در خونشو باز میزاره و تو کوچه میشینه به امید اینکه پسرش بیاد. ✨اینکه چجوری یه عده به اروند وحشی پریدن تا یه عده وحشی نپرن تو کشور ما 😔😔 واقعا خیلی روم تاثیر گذاشته بود. از خودم بدم میومد...😣 از اینکه چقدر بی خودم و چقدر ضعیفم😔 . راستش خیلی دوست داشتم تو این سفر با مینا رو به رو بشم ولی اونا یه روز قبل تر از ما اومده بودن و ما هر یادمانی که میرفتیم اونا روز قبل رفته بودن 😕 قسمت نشد ببینمش اما دلم خوش بود جایی رو دارم میبینم که مینا هم دیده و راه رفته ☺☺ . واقعا این سفر عالی ترین سفر زندگیم بود... چون خیلی خوب بود و با اشنا شدم 😊✨ . . 💓از زبان مینا💓 خلاصه این سفر شروع شد و با بچه ها رفتیم خیلی احساس خوبی داشتم ازینکه اولین بار بود بدون پدر و مادر یه جایی میرفتم.😆😍 احساس میکردم یکم ازون فضای سفت و سخت خونه دور شدم.😇 احساس میکردم یکم ازاد شدم و میتونم نفس بکشم.😌 اصلا برام مهم نبود کجا داریم میریم اصلا مهم نبود اونجا چه خبره فقط میخواستم با دوستام باشم.😍 در طی سفر هم زیاد درگیر حرفای راوی و کاروان نبودیم. و ما دوستا همیشه با هم بودیم. بساط بگو و بخندمون جور بود 😅😁😁 تعجب میکردم😳 چرا یه عده گریه میکنن بعضی چیزا رو کنم . خلاصه این سفر تموم شد و بهمون خیلی خوش گذشت...😂😜 . این سفر بهترین سفر عمرم بود چون بودم و اولین سفر تنهاییم بود 💓💓💓💓💓💓💓💓💓 ادامه دارد... ✍نویسنده؛ سیدمهدی هاشمی
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم «جمعه»
چشمم از دوری تو خسته و باران زده است مثل باریدن ابیات بر این دفتر شعر شاعر محمدمهدے سفیدگࢪ 📢📣قابل توجه علاقه مندان به شعر و عکس نوشته اشعار این کانال دارای طبقه بندی فوق احساسی می باشند لطفا مراقب باشید (🚫البته اگه علاقه نداری یه سر بزنی قطعاً علاقه مند میشی😉 امتحانش ضرر نداره😇🚫) کانالی تهیه شده که شعر ، عکس نوشته ، پروفایل ، مداحی و... قرار میگیرد همه ش منتخب با موضوعات: ‌‌○●••••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••••●○ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2319581341C61724ca278 ○●••••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••••●○ منتظرتون هستیم😍
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《 چهارشنبه》
🌷میگن شهیدت می‌کنه بگرد یه رفیق پیدا کن باهاش دوست شو ما کانالی داریم سرشار از معنویت و بوی شهادت بیا وخودت این معنویت رو لمس کن👇 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/martyrscomp 🌷تا توی میدان مین گناه دستتو بگیرن خوشبختی یعنی از رفیق رسمشو یاد بگیری نه فقط اسمشو👌 🌷خوشبختی یعنی داشتن یه که همیشه و همه جا هواتو داشته باشه 👌 🌷اگه دنبال میگردی اگه دنبال رسم بیا تو کانال ما 😍 اگه اومدی تو کانالمون بدون اتفاقی نیست نگاه شامل هرکس نمیشه نگاهت کردن ودعوتت کردن وبهت نظر کردن پس این دعوت رو رد نکن رفیق ودست دوستت رو بگیر بیار کانال 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/martyrscomp
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《 چهارشنبه》
🌷میگن شهیدت می‌کنه بگرد یه رفیق پیدا کن باهاش دوست شو ما کانالی داریم سرشار از معنویت و بوی شهادت بیا وخودت این معنویت رو لمس کن👇 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/martyrscomp 🌷تا توی میدان مین گناه دستتو بگیرن خوشبختی یعنی از رفیق رسمشو یاد بگیری نه فقط اسمشو👌 🌷خوشبختی یعنی داشتن یه که همیشه و همه جا هواتو داشته باشه 👌 🌷اگه دنبال میگردی اگه دنبال رسم بیا تو کانال ما 😍 اگه اومدی تو کانالمون بدون اتفاقی نیست نگاه شامل هرکس نمیشه نگاهت کردن ودعوتت کردن وبهت نظر کردن پس این دعوت رو رد نکن رفیق ودست دوستت رو بگیر بیار کانال 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/martyrscomp
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《 چهارشنبه》
🕊 💢این مردان خدا کیا هستن؟؟🤔 💢اگه مثل اونا بشیم یعنی حله؟؟🤔 💢آره حله👌 💢من خودم امتحان کردم👌 💢کاملا مسیر زندگیم تغییر کرد🌿 💢صد درجه نه بهتره بگم صدوهشتاد درجه اخلاق و رفتارم تغییر کرد👌 💢آره من دیگه اون آدم سابق نیستم🌿 💢کلی اخلاق و رفتارم شده امثال 👌 💢این تغییر رو وقتی متوجه میشم که به گذشته فکر میکنم😔 💢گذشتم خیلی افتضاح بود😔 💢اما با تونستم خودمو تغییر بدم👌 💢شماهم امتحان کن ضرر که نداره 💢فقط یه کلیکه روی لینک کلیک کن وعضو شو 🕊✨🕊✨🌹✨🕊✨🕊 eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58 💢فوقش دوست نداشتی لفت میدی اتفاق خاصی نمیفته 💢ولی بدون زیباترین دعوتنامه دنیا که برا هرکسی ارسال نمیشه 💢شانس و اقبال بهت رو کرده 💢 تو این شلوغی و بهبه گناهان آخرالزمانی مستحکمترین دژی هستن که میشه باهاشون استتار کرد واز دسترس تیرهای شیاطین که در آخرالزمان زهرشون کاریتر از هر زمانیه در امان بود 💢منتظرقدوم سبزتون هستم 💢یاعلی بزن قدلینک و بیا😜 eitaa.com/joinchat/3399418009Ceebccf2e58
🔸شهید : 🔹هر کس در شب جمعه  را یاد کند. شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. را یاد کنید ولو با ذکر یک صلوات. شادی روح  صلوات https://eitaa.com/Martyrs_defending_the_shrine