علی خیبرشکن را به گریه انداختند 🔹وقتی زبیرها چپ کردند؛ می‌شود اینجا آیت‌الله و دکتر و سردار و استاد چپ نکنند؟ زهی خیال باطل، زهی خیال خام. آن‌ها چپ می‌کنند و بعد به امیرالمؤمنین علیه‌السلام جنگ تحمیل می‌کنند؛ جمل تمام می‌شود، صفین راه می‌اندازند، بعد نهروان راه می‌اندازند، بعد وسط صفین می‌گویند باید مذاکرات انجام بدهی، مذاکره‌کننده هم ما تعیین می‌کنیم، اگر هم گوش نکنی تو را می‌کُشیم! می‌روند و در مذاکرات گند می‌زنند، بعد می‌گویند تو مقصری باید توبه کنی! چرا من مقصرم؟ چون مذاکرات زیرنظر تو انجام شده است. 🔸برای همین امیرالمؤمنین می‌فرمود: «خدا مرگتان دهاد، ای‌کاش هیچ‌گاه شما را نمی‌دیدم و هیچ‌گاه شما را نمی‌شناختم، جرعه‌جرعه جام زهر را در گلویم ریختید، تابستان شما را به جهاد فرامی‌خوانم می‌گویید هوا گرم است، زمستان فرا می‌خوانمتان می‌گویید هوا سرد است، یَا أَشْبَاهُ الرِّجَال! والله شما مرد نیستید، شکل مردید.»(نهج البلاغه، خطبۀ ۲۷) 🔹اینجاست که ابن‌ابی‌الحدید سنی معتزلی می‌گوید: «علی بالای منبر آن‌قدر گریه کرد که ریش‌هایش سیراب شد و شروع کرد به چکیدن.» کاری کردند حیدر خیبرشکن بالای منبر به گریه‌کردن افتاد! امام‌ معصوم که مو لای درز کارش نمی‌رود، وقتی جامعه آماده نباشد این می‌شود. برگرفته از سخنرانی استاد رائفی‌پور با موضوع: ✅ ضرورت مطالبه‌گری و فسادستیزی 📅 ۱۱ آذر ۹۷ 📍کرمانشاه #امام_علی #صفین #کوفه #مذهبی #متن_کوتاه 📥 لینک دانلود سخنرانی 📚 واحد نگارش مؤسسه مصاف (نویسا) ☑️ @Masaf_Nevis