eitaa logo
مساجدهشترود
28 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
262 فایل
@ANNESAHASHTROOD ⚠️ من امروز باید بگویم که تکلیف است براى مسلمانها. حفظ مساجد امروز جزء امورى است که اسلام به او بسته است. ✍️صحیفه امام، ج‏۱۳، ص: ۲۱
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مسیر هشترود
✅ برای در انتخابات چه کنیم⁉️ ۱. اگر توان تولید محتوا در فضای مجازی ندارید محتوای مناسب و مودبانه و منصفانه دیگر کانال ها را برای لیست مخاطبینتان ارسال کنید. ۲. حساسیت مردم را با جملات و استیکرهای کلیشه ای تحریک نکنید. با سلام و احوالپرسی و قربون صدقه با مردم حرف بزنید. به خدا مردم، تحت تاثیر سعه صدر و ادب قرار می‌گیرند. ۳. خودتون را در گروه ها سیبل و سوژه نکنید. پست محترمانه ات را بذار و بسلامت. مگه مجبوری بشینی شعار بدی و جواب صد تا آدم بدی؟ مردم عصبانی اند. با مردم در نیفت. ۴. از وطن و ملت و ایران و ایرانی هر چی پست درباره انتخابات بذاری جواب میده. خیلی هم عالیه. ولی حواست باشه ادبیاتت مثل سلطنت طلب ها نشه. تاکید کن رو ایرانی بودنمون. تاکید کن که جونمون برای ایرانمون در میره. از خاک و سابقه فرهنگی و تمدنی ایران عزیز حرف بزن و تشویقشون کن به رای دادن. ۵. از انتخاب وضعیت و یا پروفایل های خاص و تابلو پرهیز کن. منظورم پروفایل هایی هست که توهین به مردم و کسانی محسوب میشه که قصد رای دادن ندارند. بلکه گاهی لازمه با یه جمله هنری و یا عکس جذاب از ایران و حضرت آقا و آقای رییسی و ... و یا ایده هنری درباره صندوق رای و... مردم را به مشارکت دعوت کنی. ۶. پاشو برو خونه اقوام. دعوتشون کن یه استکان چایی دور هم بخورین. حالا فورا هم نپرس شما رای میدی؟ به کی میخوای رای بدی؟ بذار قشنگ مهمانی شکل بگیره و صله رحم انجام بشه. مطمئن باش بحث، خود به خود به سمت انتخابات هم میره. ۷. از مضرات بی تفاوتی و قهر و سواستفاده دشمن از این فضا صحبت کنید. از اهمیت مشارکت مردم در بالا رفتن سطح امنیت و رفع و دفع چالش های ملی و بین المللی سخن بگید. ادامه دارد... @masir8rood 🗣 باز نشر حداکثری جهت حضور پر شور همراه با انتخاب آگاهانه📦
هدایت شده از زمانه
🍃🇮🇷فهرست خدمات 100 روزه دولت🇮🇷🍃 💢اکنون 100 روز از آغاز به ‌کار دولت سیزدهم می‌گذرد، 100 روز به یک معنا، اگرچه زمان معناداری برای رقم زدن تحولات مهم توسط یک دولت نیست اما به جرات می‌توان گفت که سید ابراهیم رئیسی در مدت زمان کوتاه‌، اتفاقات راهبردی قابل توجهی رقم زده است. ⭕️رئیسی در شرایطی دولت را از روحانی تحویل می‌گرفت که مردم هرروزه نسبت به آینده ناامیدتر می‌شدند. عملکرد روحانی در سال‌های سکانداری ریاست دستگاه اجرایی کشور ثمره‌ای جز رکود اقتصادی و تورم بی‌سابقه و افسار‌گسیخته برای مردم حاصلی نداشت و رکوردهای تاریخی و تأسف‌بار همچون رکورد‌ رشد منفی اقتصادی، رکورد گرانی مسکن، خودرو و قیمت ارز، رکورد کاهش ارزش پول ملی، رکورد تعطیلی کارخانجات و کارگاه‌های تولیدی، رکورد افزایش شاخص فلاکت و... به نام دولت خود ثبت کرد.🍂 🌱رئیس‌دولت سیزدهم اولین و شاید مهم‌ترین اقدامی که در این 100 روز انجام داد، تغییر نگاه دولت به مردم بود. سفرهای کم خرج و امیدوارکننده آخر هفته به استان‌ها، بازدید‌های سرزده، گفت‌وگوهای مستقیم و بی‌واسطه با اقشار مختلف مردم، مدیریت عوارض زلزله در هرمزگان و ‌اندیکا، مدیریت بحران حمله سایبری به پمپ‌بنزین‌ها و اصرار به اینکه دولت دیگر مردم را در طرح‌های اقتصادی و سیاسی غافلگیر نخواهد کرد، از مهم‌ترین مصادیقی است که می‌توان از تغییر نگاه قوه مجریه به مردم یاد کرد. جالب آنکه پس از مدت‌ها رضایت عمومی از قوه مجریه در ایران روند صعودی پیدا کرده است. ✅۱. ثمره 100 روز تلاش دولت، تامین میلیون‌ها دُز واکسن و مدیریت موفق کرونا دستاوردهای ۱۰۰ روزه دولت سیزدهم فقط به سفرهای استانی محدود نمی‌شود بلکه سلامت جامعه را نیز در بر گرفته است؛ روحانی در حالی مدیریت بحران کرونا را با هفتصد کشته در روز تحویل دولت رئیسی داد که درمان کرونا را هم گروگان سیاست خارجه خود و برجام کرده بود. بسیاری از مسئولان دولت حسن روحانی در حالی تلاش داشتند عدم‌ واردات واکسن کرونا به کشور را به‌دلیل نپیوستن ایران به FATF گره بزنند که با روی کار آمدن دولت رئیسی میلیون‌ها دز واکسن کرونا وارد کشور شد. ⛔️محدودیت در ارائه خدمات به مردم در مشاغل خدماتی، کمبود واکسن کرونا و صف‌های طولانی چند صد متری در مراکز تزریق واکسن ، محدودیت‌های تردد شبانه و تعطیلی رفت و آمدهای خانوادگی، ممنوعیت مسافرت‌های بین شهری، تعطیلی برخی از کسب و کارها مانند مشاغل گردشگری و...، تعطیلی‌های مکرر بازار،اخبار ناخوشایندی بود که هر روز از رسانه‌های مختلف به سمع و نظر مردم می‌رسید.🚫 ✅ ۲.دستاوردهای اقتصادی دولت‌، از افزایش صادرات نفت، تا تامین کسری بودجه بدون استقراض 🍃یکی از این اقدامات مهم،حذف دلال بازی از زنجیره تولید و عرضه مرغ وتخم مرغ و تعداد دیگری از کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم بود.مردم یادشان هست که اوائل همین امسال و در دولت تدبیر و امید روحانی برای خرید یک کیلو مرغ دولتی باید ساعتها در صف‌های طویل میادین تره‌بار می‌ایستادند. ✅ ۳. کاهش نیاز به واردات کالاهای اساسی همچنین در دوره 100 روزه اخیر، وزارت جهاد کشاورزی نرخ خرید تضمینی هر کیلو در سال آینده را 7500 تومان اعلام کرد که به این ترتیب پیش‌بینی می‌شود سطح زیرکشت گندم در سال آینده نسبت به سال جاری افزایش قابل توجهی یابد و از طرف دیگر نیاز کشور به واردات این کالای اساسی کاهش پیدا کند. ـــــــــــــــــــــــــــ [ | آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ] ┄═❁๑🍃๑ *🇮🇷* ๑🍃๑❁═┄ 🔺اگر تحلیل راهبردے میخوانید 🔻اگر سرخط تحلیلے میخواهید 🆔 | eitaa.com/joinchat/796000260C5d9fc9afdd 🆔 | http://t.me/joinchat/AAAAAEOsJgWAqXvCnsxz-w 🆔 | @zamanehh    
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۶۷۱ ۱۶ ساله بودم که دوست داشتم زندگی مستقلی تشکیل بدم. خودم خانم خونه خودم باشم با یه خونه‌ی نقلی، با همسری که بهش علاقمند باشم. دستم به جایی بند نبود، نه مادر و نه پدر و نه سبک زندگی مون، راضی به ازدواج در این سن نبودن. تصمیم گرفتم در یک نامه، شرح حالی از خودم و آرزوهای به شدت دست‌ نیافتنیم رو به خدای دانا و آگاه بنویسم. این شد که یک روز بعد از نماز صبح که اتفاقا دلم هم گرفته بود، نوشتم. نامه ای دخترانه و رمانتیک که اگر بگویم هم می‌خندی و هم شاید مسخره کنی؛ گفتم: "سلام خدایی که چشمان مرا سبز آفریدی خدایی که مرا فرزند آخر یک خانواده‌ی پر جمعیت قرار دادی تا همیشه مورد توجه همگان باشم. حتما می‌دونی چی می‌خوام. -می‌شه خیر و صلاح من رو ای عزیز دلم در این قرار بدی که همسر من بور نباشه🙈. -قد بلند و هیکلی با محاسنی بلند و البته مشکی. من به خاطر خودم نمی‌گم من می‌خوام نسلم قوی و خوش هیکل شن. (به چه چیزها که فکر نمی‌کردم😅) -لطفا لطفا طلبه باشه ترجیحا آخوند. -وضعشون خوب هم نبود فدای سرت هستی دیگه؟ من می‌خوام با همسری که به شدت مورد علاقمه هر شب جمعه برم هیئت. اصلا می‌خوام بچه‌هام تو هيئت بزرگ شن. می‌دونی خدا جونم هرجا فک کردی حرفام، خواسته‌هام، آرزو‌هام و دعاهام دور از تو و حرفاتِ کلا بیخیالش شو." مبعث سال۱۳۸۴ زمانی که فقط و فقط ۱۶ سال داشتم، نامه‌ی خواسته‌‌هام رو نوشتم و در سفر مشهد، دل‌نوشته‌ ام رو به ضریح امام مهربانی‌ها انداختم با خیالی جمع و دلی محکم که به زودی عزیزم از راه می‌رسد یقین داشتم که به زودی همانی می‌شود که می‌خواهم. چند روزی بود پِچ پچ افراد خانواده به راه بود و من مشکوک؛ خواهر‌های بزرگتر یواشکی با مامان تو مطبخ پچ پچ می‌کردن. داداش بزرگم تلفنی با پدر صحبت و بحث. تا این‌ که جریان خواستگاری از دختر کوچیک خانواده در حضور عروس‌ها و داماد‌های خانواده، مطرح شد. و من صداها رو نمی‌شنیدم و به دنبال عدد و تاریخ نامه‌ای که نوشته بودم و امضا کرده بودم و تصدقت، راضیه؛ می‌گشتم. آخه انقدر زود به درد دل من رسیدگی شد؟ نه خواستگار را دیده بودم و نه می‌شناختم ولی قطعا همونی بود که در نامه‌ به او اشاره کرده بودم. خواستگار یه جورایی فامیل هم بود البته دور خیلی دور که اصلا رفت و آمدی نداشتیم. خیلی زود دوم شهریور سال ۱۳۸۴ رسید و شد روزِ خواستگاری. با یه چادر خوشگل سفید که گل‌های مات و کم‌رنگ یاسی هم داشت در اتاقی با صورتی گلی، منتظر صدای سلام آقای خدا فرستاده بودم. قلبم در گوشم می‌زد و فقط منتظر صدای سلام یک مرد بودم، چون اون روز، قرار بود فقط با مادرشون بیان خواستگاری. یک صدای رسا، محکم، بم و البته با اعتماد بنفس بالا را پشت درب اتاق شنیدم. قبل‌ از چای ریختن با صدای بلند خواهرم که (راضیه ‌جان بیا خواهر مهمان داری) وارد سالنی شدم که می‌دانستم که مهمانم، اول مهمانِ خداست. سلام کردم بلند ولی با لرزش، نشستم و به جوراب‌هام زل زدم و منتظر... همان بود، همان که در نامه‌ قید کرده بودم، رشید و قد بلند و مشکی. چهره و صدا به شدت جدی. فقط ۵ سال از من بزرگتر بود اما زیادی بزرگ و عاقل بود. اول از خط قرمز‌هایش گفت، از حلال و حرام الهی، که پدر و مادر هم شاملش بودن. منطقی و حساب‌ کتابی بودنش را و خواسته‌هایش را. آیا دختر۱۶ ساله‌ی ته‌تغاری که نامه‌اش زنده و مجسم روبه‌رویش نشسته بود، می‌توانست حرفی از مهریه و عروسی و سرویس و خانه و ....بزند؟؟؟ بعد از پنج جلسه خواستگاری، ۱۴ عدد سکه و یک تمتع مهریه تعیین شد. عقدمون هم در حضور رهبری بود. زمان مثل برق و باد گذشت روز میلاد چهاردهمین معصوم، من و روح‌الله به هم محرم شدیم.😍😍 روح‌الله برخلاف چهره و صدایش بسیاااار مهربان بود. این‌ شد که من یک دل نه صد دل عاشق او شدم و به ماه نکشیده فهمید روح‌الله چه چیز دوست دارد و چه چیز دوست ندارد و تا الان که ۱۵ ،۱۶ سال می‌گذرد یک بار کاری که احتمال بدهم روح‌الله دوست نداره، ازم سر نزده. روح‌اللهِ ۲۱ ساله فوق‌دیپلم مکانیک بدون کار و خانه و بدون کارت پایان خدمت شد همه چیز و همه کس راضیه. دو ماه آموزشی روح‌الله در یزد بود. به راضیه چه گذشت را خودتون حدس بزنید هر چه بود، گذشت. و خدا این وسط برای من سنگ تمام گذاشت، سنگ تمام... همه چیز همان طور که دوست داشتم شد، خدا برای راضیه حلقه خرید، سرویس خرید، لباس عروسی فاخر تهیه کرد و سالنی زیبا برای راضیه رزرو کرد. همه چیز به چشمم زیبا و بزرگ و عالی بود. 👈 ادامه در پست بعدی... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075