⭕️ «اجازه نمی‌دهم که این خانه را خراب کنی. شما هیچ حقی در این خاک ندارید». هنگامی‌که ریچل این جملات را با بغض گفت، سرباز اسرائیلی نیشخند زد و پایش را روی پدال فشار داد. بولدوزر شصت تنی کاترپیلار اسرائیلی روبه‌روی خانه خانواده رفحی ایستاده بود. ریچل که در این خانه نان و نمک فلسطینی‌ها را خورده بود، بلندگو را جلوی دهنش گرفته بود و دو ساعت تمام اجازه نمی‌داد که بولدوزر جلو بیاید. سرباز اسرائیلی کلافه شده بود. خانه‌های زیادی را له کرده بود و فقط این خانه مانده بود. 🔸 هیچ‌کس باور نمی‌کرد که بخواهد این کار را با ریچل کند. جنایتی که جلوی چشم همه و در یک لحظه رقم خورد. جنایت در یک چشم به هم زدن اتفاق افتاد. بولدوزر روی ریچل خاک ریخت و دو بار از روی بدنش رد شد. 🔸 ژوزف اسمیت، که یکی از همراهان ریچل و شاهد عینی ترور بود گفت «بدن و صورتش پاره پاره و خونین و پوستش کبود شده بود؛ با صدای ضعیف گفت «کمرم شکست» و دیگر از او چیزی نشنیدیم. بولدوزری که در فاصله سی متری ما کار می‌کرد، دست از کار کشید و به سمت مرز عقب نشست و در نزدیکی بلدوزر قاتل توقف کرد. یک تانک به ما نزدیک شد تا اوضاع را بررسی کند. با فریاد از آنها کمک خواستیم، اما آنها کمک نکردند و تنها با بی‌سیم پیام‌هایی رد و بدل کردند و بدون عقب‌نشینی میان دو بولدوزر توقف کردند. مدتی بعد آمبولانس فلسطینی‌ها رسید و او را به بیمارستان النجار بردیم، اما ریچل در بیمارستان بر اثرت شدت جراحات درگذشت». حالا بیست و یک سال از شهادت ریچل کوری می‎گذرد. #شهید_ریچل_کوری #طوفان_الاقصی #MJN ✅ ایتا | بله @MasjedJameNarmak