🎥 قصۀ آریایی‌گری افراطی از کجا شروع شد 🔹آرایی‌گری دامی است که بعضی از ایرانیان در آن افتادند! این ایده که ایران باستان مهد افتخار بوده و همۀ مشکلات بعد از ورود اسلام شروع شد توسط چه کسانی و از کجا شروع شد؟ کانال مسجد جامع رضوی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/MasjedRazawi

یک روایت زیبا و پُرمعنا از امام حسن(علیه السلام) ایشان می فرمایند: عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فی مَأْکُولِه کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فی مَعْقُولِهِ، فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ وَیُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ ترجمه: من تعجب میکنم از مردمی که به غذای جسم خود می اندیشند، امّا به غذای روح خود نمی اندیشند، اجتناب میکنند از غذایی که برای شکم و معده شان ضرر دارد، امّا قلب و فکر خود را با مطالب هلاکت زا آکنده می کنند. همان طور که پیشوای بزرگ ما فرمودند مردم معمولا در غذای جسمانی خود سختگیرند مثلا جز در روشنایی نور چراغ دست به سفره نمی برند، از غذاهای مشکوک و غذاهایی که برای معده و جسم ضرر دارد پرهیز میکنند ، بعضا هزار گونه نکات بهداشتی را در تغذیه جسم رعایت می کنند. امّا در غذای جان، که بسیار مهمتراست با چشم بسته، در لابه لای ظلمت های بی خبری، هرگونه غذای فکری فاسد و مشکوکی را در درون جان و ذهن خود می ریزند، مانند شبکه های مخرب ماهواره ، کانال ها و گروه های مخرب و مبتذل فضای مجازی ، کتاب هائی با محتوای پوچ و بی هدف و ... کانال مسجد جامع رضوی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/MasjedRazawi

سرگذشت شگفت انگیز کشاورزی ساده و بی‌آلایش که به سبب حساسیت در پرداخت به موقع سهم فقرا (زکات) از محصولاتش و کسب مال حلال، مورد عنایت قرار می گیرد و معجزه‌آسا حافظ کل قرآن می شود به گونه ای که در عین بی سوادی، کلمات قرآن را می تواند بخواند. کانال مسجد جامع رضوی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/MasjedRazawi

حکایت ؛ در تاریخ نقل شده در سال 170 ق، که هارون الرشید خلیفه بود، دوست داشت بدون واسطه سخنی را از پیامبر به وسیله شخصی بشنود. اطرافیان او هرچه تفحص کردند، کسی را جز یک پیرمرد لاغر و ضعیف نیافتند که قوای جسمی و طبیعی خود را در اثر کهولت و پیری از دست داده و از حال رفته و فتور و ضعف او را گرفته بود. وی را در زنبیلی گذاردند و با نهایت مراقبت و احتیاط به دربار خلیفه بودند. هارون بسیار مسرور شد که به آرزوی خود رسیده است و به پیرمرد گفت: ای پیرمرد، تو خودت پیامبر را دیده ای؟ گفت وقتی کودکی بودم، پدرم دست مرا گرفت و به خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) برد و من بعد از آن دیگر خدمت آن حضرت نرسیدم، تا رحلت فرمود. هارون گفت: بگو ببینم در آن روز از رسول خدا سخنی شنیدی یا نه؟ گفت: بلی، آن روز از حضرت شنیدم که می فرمود: «یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان: الحرص و طول الامل؛ فرزند آدم در حالی که به تدریج پیر می شود، دو صفت در او جوان می شود: یکی حرص و دیگری آرزوی طولانی». هارون دستور داد یک کیسه زر به او دادند. همین که پیرمرد را از صحن دربار بیرون بردند، ناله ضعیف خود را بلند کرد که مرا نزد هارون برگردانید، با او سخنی دارم. گفتند نمی شود. گفت کار لازمی دارم. وی را دوباره به دربار برگرداندند. هارون گفت: چه خبر است؟ پیرمرد گفت: حضرت سلطان بفرمایید این عطایی که امروز به من داشتید، فقط برای امسال است یا هرساله عنایت خواهید کرد؟ هارون الرشید صدای خنده اش بلند شد و از روی تعجب گفت: صدق رسول الله یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان: الحرص و طول الامل. این پیرمرد رمق ندارد و گمان نمی رود تا دربار زنده بماند، حالا می گوید آیا این عطا اختصاص به این سال دارد. حرص ازدیاد مال و آرزوی طولانی، حتی پیرمرد را به جایی می رساند که باز هم برای خود عمری پیش بینی می کند و در صدد اخذ اعطای دیگر است.    بحارالانوار، جلد 70، ص 22. کانال مسجد جامع رضوی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/MasjedRazawi

وظایف مادری ( صوت دوازدهم ) کانال مسجد جامع رضوی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/MasjedRazawi

#تربیتی خدا رو برای بچه ها بد معرفی نکنیم کانال مسجد جامع رضوی ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/MasjedRazawi