هدایت شده از
♨️ داستان عجیب یک روحانی و ۷ دختر دانشجو 😳😁
🔹بگذارید از اول سفر برایتان بگویم...قرار بود باخواهران دانشجوجهت زیارت مشهد اعزام شوم..ازمیان اتوبوس ماتنها چند نفر انگشت شمارحجاب درست وحسابی داشتند..وارد اتوبوس که شدم حسابی ترسیدم😂🤦♂ سفر سختی در پیش داشتم....مخصوصا اینکه چند نفرشان حسابی شیطون بودند.... خلاصه در مشهد یک گروه از دختر ها که بین خودشان معروف به #باند_اوباش بودند میخواستند برای خرید به بازار بروند و چون آشنایی نداشتند قرار شد منه بخت برگشته با آنها بروم...و چه رفتنی شد😭...
ادامه این داستان جالب😂👇
https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099
❌دخترا چه به سر روحانی اوردن 👆😂