هدایت شده از تبلیغات عجایب
🤨#جهیزیه تیلیاردی #داماد ۶۰ ساله برای #عروس #جوان خود😅😅
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
😁فقط ببین چیا خریده 😄😄
همه از #طلا😱😱
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از 👇🏻 تبلیغات گسترده ونوس 👇🏻
😱😱😱#داماد آخه انقد بی حیا⁉️😱😱😱
😟😟بیچاره #عروس سرخ شد از خجالت😫
سر #سفره_عقد به #عروس میگه...🤦♀️🤦♀️
وای #پدر #عروس ببین چیکار کرد🤯🤯
https://eitaa.com/joinchat/1819082945Cc5f57c1a0b
https://eitaa.com/joinchat/1819082945Cc5f57c1a0b
مجردا نیان لطفا🤪🤪🔞🔞🔞
هدایت شده از تبلیغات عجایب
#جهیزیه تیلیاردی #داماد ۶۰ ساله برای #عروس #جوان خود😅😅
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
😁فقط ببین چیا خریده 😄😄
همه از #طلا😱😱
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از تبلیغات عجایب
🤨#جهیزیه تیلیاردی #داماد ۶۰ ساله برای #عروس #جوان خود😅😅
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
😁فقط ببین چیا خریده 😄😄
همه از #طلا😱😱
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از تبلیغات عجایب
#جهیزیه تیلیاردی #داماد ۶۰ ساله برای #عروس #جوان خود😅😅
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
😁فقط ببین چیا خریده 😄😄
همه از #طلا😱😱
https://eitaa.com/joinchat/3746037781Cdd1f2cbf97
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
کلی #انگشتر و #جواهرات زیباااا💍
با سنگ های زینتی کم نظیر✨
مخصوص #خانما و #آقایون خاص پسند👌
ست های زیبا ویژه #عروس و #داماد 😍
کلی کار نفیس و فاخر
که لنگه شو جایی دیگه نمی بینید!!!
رو دست نداره این فروشگاه😎👇
https://eitaa.com/joinchat/709099849Cac401e9f0a
یه فروشگاه #معتبر که شعبه حضوری هم دارن! چی بهتر از این 😍بزن لینکو👆
هدایت شده از تبلیغات عجایب
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور میکردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
داستان واقعی ایل آی👌
هدایت شده از تبلیغات عجایب
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور میکردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
داستان واقعی بازی سرنوشت👌
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور میکردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور میکردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
هدایت شده از تبلیغات عجایب
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور میکردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
هدایت شده از تبلیغات عجایب
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور میکردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
هدایت شده از تبلیغات عجایب
پسر دوست مامانم بود #عاشقش بودم همیشه خودمو کنار اون تصور میکردم اما مامانم کاری کرد #خواهر کوچکترم پای #سفره عقد عشق من بشینه #شب عروسی خواهرم شب عزای من بود تا مراسم تموم شد عروس و دوماد رفتن #خونه خودشون همه چی برام تموم شده بود اما صبح خیلی زود با صدای گریه خواهرم و داد و فریاد #داماد از خواب پریدم خواهرم ....https://eitaa.com/joinchat/1289618443Cbaa5d9752e