eitaa logo
متن های خاص
2.7هزار دنبال‌کننده
40.1هزار عکس
26.8هزار ویدیو
146 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پزشک ایرانی
_کاش وقتی بچه به دنیا اومد خبر مادرش رو برام بیارن اونوقت همه یه نفس راحت میکشیم... چونم لرزید و اشک هام سرازیر شد. سرم رفت و جون ایستادن روی پاهام رو نداشتم،زانو هام سست میشه و با روی زمین میوفتم،از برخورد تیزی میز دردی تو سرم ... نگاه نیمه جونش روی میخکوب میشه؛ با زمزمه میکنم: _دعا کن امروز روز باشه راحت شی! با دردی که تو سرم پیچید چشام روی هم افتاد و داد...😭💔 https://eitaa.com/joinchat/897646641C5b0033b0a8
کنایه از انجام کار و عملی است که هیچ سود و مزدی برای طرف عاید نمیشود و وقت خود را بیهوده برای کاری تلف میکند حلاجی از شهر برای کار حلاجی به دهی می رفت زمین از برف پوشیده و هوا بسیار سرد بود از قضا در بین راه به گرگی گرسنه برخورد. گرگ از سرما و گرسنگی، حالت حمله به خود گرفت حلاج درحالی که می ترسید، دست و پای خود را گم نکرد درصدد چاره برآمد خواست با کمان به او حمله کند. دید کمان طاقت حملهٔ گرگ را ندارد و می شکند. به سرعت روی زمین نشست و با چک حلاجی بنای زدن بر زه کمان گذاشت! گرگ از صدای زه کمان ترسید و فرار کرد. حلاج هم به سرعت به راه افتاد. هنوز بیش از چند قدم نرفته بود که باز دید گرگ به سمت او می آید حلاج مانند قبل، کوبیدن چک بر کمان را شروع کرد و گرگ را فراری داد و به راه خود ادامه داد باز دید گرگ دست بردار نیست. حلاج دوباره صدای زه را درآورد تا سرانجام گرگ خسته شد به سراغ شکار دیگر رفت. حلاج هم چون دید شب نزدیک است و هوا سرد و برفی است، به خانهٔ خود بازگشت وقتی همسرش پرسید: «امروز چه کردی؟» گفت: «حلاج گرگ بودم!» حلاج یعنی پنبه زن،شغلی که در قدیم رواج داشته است. 🌟