#امام_زمان_عج
یوسف، ای گمشده در بیسروسامانیها!
این غزلخوانیها، معرکهگردانیها
سر بازار شلوغ است، تو تنها ماندی
همه جمعاند، چه شهری، چه بیابانیها
چیزی از سورۀ یوسف به عزیزی نرسید
بس که در حق تو کردند مسلمانیها
همه در دست، ترنجی و از این میرنجی
که به نام تو گرفتند چه مهمانیها...
«این چه شمعیست که عالم همه پروانۀ اوست؟»
این چه پروانه که کردهست پرافشانیها؟
یوسف گمشده! دنبالۀ این قصه کجاست؟
بشنو از نی که غریباند نیستانیها
بوی پیراهن خونین کسی میآید
این خبر را برسانید به کنعانیها
مهدی جهاندار
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_زمان_عج
تشنگانیم و به دل حسرت باران داریم
چشم بر مرحمت حضرت جانان داریم
چند قرن است که ما امّت سرگردانیم
چند قرن است که دل های پریشان داریم
جمعه ها می رسد و می گذرد ، امّا باز
هر چه غم در دل ما بود کماکان داریم
جمعه ی اول سال است ، خدا می داند
سال ها چشم به آن نقطه ی پایان داریم
هر چه را داده خدا وعده همان خواهد شد
ما به برگشتنش امّید فراوان داریم
صبح با ولوله سر داد به والعصر قسم
گفت با لهجه ی خورشید که مهمان داریم
شب نشینیم ولی از قدم نورُ الله
در دل خسته ی خود شور دوچندان داریم
بنویسید به تقویم که عام المهدی است
بنویسید دو تا نیمه ی شعبان داریم
سال ها در به در پیچ و خم دنیاییم
سال ها منتظر منتقم زهراییم
اسماعیل شبرنگ
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امام_زمان_عج
ما را همه گفتند گرفتار نگاهت
لب تشنه ی بارانی انوار نگاهت
احسنت بر این دولت بختی که نصیب است
افتاده به ما نیز سر و کار نگاهت
بخشنده تر از این نشنیدیم، ندیدیم
خوب است پذیرایی رفتار نگاهت
آن ذره که ناید به حسابیم ولیکن
خورشید شدیم از تب بسیار نگاهت
تو یوسفی و در طلبت ریخته خونِ
آنقدر زلیخا سر بازار نگاهت
نادیده گرفتی و ندیده نگرفتی
قربان کرم خانه ی ستار نگاهت
بیچاره دل ما پرما چشم تر ما
کرده همه را یکسره آواره نگاهت
ما دیده براهیم در این نیمه شعبان
دنبال نگاهیم در این نیمه شعبان
در کوچه ی ما آیینه بندانی اگر هست
خیر قدم توست ، چراغانی اگر هست
حتما خبر از آمدن مرد بزرگی است
در کوچه ما صحبت قربانی اگر هست
هجران، خبر آمدن صبح وصال است
فرداش بهار است، زمستانی اگر هست
گفتیم بیایی همه شیدای تو هستیم
گفتی که بیارید مسلمانی اگر هست
از فتنه ی ایام چه باکی چه هراسی
پرچم به يَدِ یار خراسانی اگر هست
نذر تو نذر حرم عمع سادات
بر پیکر عشاق شما جانی اگر هست
در طایفه ی ما همه جان بر کف یارند
دور و بر ما لشگر سفیانی اگر هست
دلداده حق بیم ز تحریم ندارد
روحانیت عمامه تسلیم ندارد
در جلوه رویت اَرنی ریخته محبوب
در کام تو شیرین دهنی ریخته محبوب
در وصف لبت هر که چشیده است نوشته است
سرخی عقیق یمنی ریخته محبوب
رویت نبوی و علوی سیرتی اقا
در تو تب مکّی مَدَنی ریخته محبوب
آنقدر کریمانه شدی لحظه بخشش
این دست کرم را حسنی ریخته محبوب
پیغمبر نازی و بدنبال تو آنقدر
مجنون اویس قرنی ریخته محبوب
پروانه سر راه شما بال و پرش سوخت
در شمع سحر سوختنی ریخته محبوب
در صبح و مسای تو حسین است شب و روز
در طالع ما سینه زنی ریخته محبوب
خیر العمل هر شب ما نام حسین است
پس نیمه شعبان شب بین الحرمین است
گفتند که ما دردسری داشته باشیم
در جاده ی تو در به دری داشته باشیم
با چشم گنه کار نظر بر تو محال است
باید همه چشم دگری داشته باشیم
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
ای کاش که ماهم هنری داشته باشیم
خوب است سحر داشتن و چشم تر اما
باید به کف خود تبری داشته باشیم
آقا نکند نامه ی ما با خط کوفیست
آقا نکند ک ضرری داشته باشيم
گفتند شب جمعه حرم میروی ای کاش
همراه تو یک شب سفری داشته باشیم
از علقمه باید بنویسیم بیایی
باید دهن نوحه گری داشته باشیم
ای اهل حرم میر و علم دار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
برگرد و بخوان روضه آب آورى اش را
برگرد و بخوان روضه بى ياورى اش را
برگرد و بخوان روضه شرمندگى اش را
شرم دل بي تاب على اصغرى اش را
پشت سر افتادن او خيمه اى افتاد
از خيمه گرفتند دم حيدرى اش را
واي از دل زينب چه كند بعد علمدار
محكم گره زد مقنعه و روسرى اش را
با شمر سفر كردن او را چه بگوييم
شرحى نبود اينهمه ناباورى اش را
ديدى علم افتاد جه شد در ته گودال
با زور درآورده شد انگشترى اش را
زينب بدني ديد اگر پيرهنى ديد
بردند زتن ارثيه مادرى اش را
از بعد علمدار امان از دل زينب
در كوچه و بازار امان از دل زينب
محمدجواد پرچمی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مدح_ولادت
از لحظۀ پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست
شيرينیِ اين لحظهها در هر وصالی نيست
مهمان درگاهت شدم با اينكه میدانم
اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست
مانند شمعی میدرخشی بين زائرها
دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست
باران لطف و رحمتت يکريز میبارد
در هيچ فصلی اين حوالی خشکسالی نيست
حاجت روا از قم به تهران باز میگردم؟
بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست
خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو
جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست
#نفیسه_سادات_موسوی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد
نزدیک میشوم به تو، چیزی نمانده است
قلبم از اشتیاق زیارت بایستد
بانو سلام! کاش زمان با همین سلام
در آستانهٔ در ساعت بایستد
و گردش نگاه تو در بین زائران
روی من ـ این فتاده به لکنت ـ بایستد
تا فارغ از تمام جهان روح خستهام
در محضر شما دو سه رکعت بایستد
بانو اجازه هست که بار گناه من
در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟
در این حرم هزار هزار آیهٔ عذاب
هم وزن با یک آیهٔ رحمت بایستد
باید قنوت حاجت بیانتهای ما
زیر رواقهای کرامت بایستد
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد
آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
در روز حشر هم به شفاعت بایستد
تو خواهر امام غریبی و این غزل
با بیتهاش در صف بیعت بایستد
من واژه واژه عطر تو را پخش میکنم
حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد...
#هادی_جانفدا
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#حضرت_معصومه
ما گدایان قم و شهر خراسان هستیم
عاشق و دربه در و بی سر و سامان هستیم
خاک زیر قدم ذریه ی زهراییم
نسل در نسل همه نایب سلمان هستیم
نوکر حلقه به گوشیم همه می دانند
خاکبوسان دَر ِ بیت کریمان هستیم
سائل طایفه ی حضرت کاظم شده ایم
فاطمه کرده نظر، شیعه ایران هستیم
عاقبت ، عاقبت ما بشود ختم ِ به خیر
حاجیان حرم خواهر سلطان هستیم
کفتر مشهد و قم شد دل آواره ی ما
زینب ضامن آهوست همه کاره ی ما
ما گدایان تو هستیم سعادت داریم
از کرامات تو بانوست که قیمت داریم
کرمت کاسه ی ما را نگذارد خالی
بده در راه خدا باز ، که حاجت داریم
ما گنه کار ،گنه کار ،گنه کار، اما
روز محشر ز تو امّید شفاعت داریم
بین این طایفه ی آینه ها بعد حسین
جور دیگر به رضای تو ارادت داریم
هر که دارد به جهان عادتی و اخلاقی
ما به بوسیدن درگاه تو عادت داریم
دل ِ وابسته به تو خانه امّید شود
هر که شد خادم تو مرجع تقلید شود
آمدی شد همه قم یاور تو ، شکر خدا
خاکی و پاره نشد معجر تو ، شکر خدا
آمد اشک تو ز دوری برادر اما
کس نخندید به چشم تر تو ،شکر خدا
مردم قم همه خوبند نریزند ز بام
آتش و سنگ به روی سر تو ، شکر خدا
به سری نیست درین شهر ولایی فکر ِ
غارت زیور و انگشتر تو ، شکر خدا
آمدی و کسی از مرد و زن شهر نداشت
قصد توهین به تو و دلبر تو ، شکر خدا
غصه ی زینب کبری و چهل روز عذاب
بین این شهر نیامد سر تو ، شکر خدا
زینب و کوفه و اشرار امان از این غم
زینب و تشت و سر یار امان از این غم
محمدحسین رحیمیان
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_معصومه_سلامالله
یافاطمه معصومه اشفعی لی ...فان لک عند الله شان من الشان
خانهای که سایهاش موسیابن جعفر میشود
خوشبحال آنکه در این خانه دختر میشود
از زیارت نامهات پیداست بیش از آن ، رضا
از مقاماتت بگوید خلق کافر میشود
از سفارشهای آقایم رضا فهمیدهام
خوشبحال هرکه با تو او برادر میشود
باورش سخت است اما باورِ ما هست که..
زائرت با زائرِ زهرا برابر میشود
میشود امابیها هرکه نامش فاطمه است
دختر این خانه هم یک روز مادر میشود
در مقام زائرانت دیدهام این شأن را
هرکه از قم میرود مشهد کبوتر میشود
تکه سنگی بودم و گفتند باید قم روی
سنگ اگر عاشق شود در صحن مرمر میشود
میشود مرمر ولی نه ، چند وقتی بگذرد
زیر پای زائران یک تکه گوهر میشود
دانشآموز آمدند و عاقبت مرجع شدند
سنگ هم اینجا بیاید عاقبت زر میشود
هر کویری که تو را فهمید میگردد بهشت
هر بهشتی که به تو دل داد قمصر میشود
گاه در مشهد زمانی قم زمانی شهرری
خوشبحال ما که با تو عمرِ ما سر میشود
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۳/۱۱)
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi
#امیرالمومنین_علی
تشنه منم حضرت دریا علی
پست منم عالی و اعلا علی
مست منم ساقی دلها علی
ذکر هر آنکس که بود با علی
لعن علی عدوک یا علی
سینه ما وسعت دریا شده
عشق تو در گوشه دل جا شد
هرنفسم ذکر تو مولا شده
دم علی و بازدمم با علی
لعن علی عدوک یا علی
هر که نشد باعلی آدم نشد
حاتم بی لطف تو حاتم نشد
جز تو کسی وصی خاتم نشد
سرمگو از لب طاها علی
لعن علی عدوک یا علی
بردل ما عشق تو پر شور باد
چشم بد از مجلس تو دور باد
دیده ی منکران تو کور باد
کار غلامی تو با ما علی
لعن علی عدوک یا علی
لعن به دشمنان اوواجب است
آنچه به دشمنان او غالب اسنت
عشق علی بن ابیطالب است
دربه در عشقم و لیلا علی
لعن علی عدوک یا علی
هرکه محبت تو درسینه کاشت
بر سخن م نقطه صحت گذاشت
نطفه دشمنانت ایراد داشت
دشمن انم که نشد با علی
لعن علی عدوک یا علی
صحن تو در دیده ماجنت است
سایه تو بر سر ما رحمت است
لعنت بر دشمن تو نعمت است
ذکر لبم همیشه هرجا علی
لعن علی عدوک یا علی
موسی علیمرادی
t.me/janatmahdi
eitaa.com/jannatolmahdi

دستهبندی ایام فاطمیه فاطمیه 1400 فاطمیه 1401 فاطمیه 1402 فاطمیه 89 تا 99 دانلود رایگان شهادت وفات شهادت 1401 شهادت 1402 شهادت 89 تا 99 ماه رمضان رمضان 1400 رمضان 1401 رمضان 1402 رمضان 94 تا 99 ماه صفر صفر 1400 صفر 1401 صفر 1402 صفر 87 تا 99 ماه محرم محرم 1400 محرم 1401 محرم 1402 محرم 83 تا 99 مولودی اعیاد مولودی 1400 مولودی 1401 مولودی 1402 مولودی 89 تا 99
0
خانه
»
متن مداحی
»
سکوت رسایی کلید دعایی » محمدرضا نوشه ور ۱۴۰۲ + متن شعر

سکوت رسایی کلید دعایی » محمدرضا نوشه ور ۱۴۰۲ + متن شعر
نویسنده:مجتبی نظری پور
تاریخ انتشار:۳۰ مهر ۱۴۰۲
بازدید:409 بازدید

سکوت رسایی کلید دعایی
عزیز خدایی عجیبی عجیبی
به دردم شفایی سخی و سخایی
عزیز خدایی حبیبی حبیبی
حســـــین حســـــین
****
امیر بَلایی به خونت حنایی
سرِ نیزه هایی غریبی غریبی
بقاءِ بقایی کَسِ بی کَسایی
عزیز خدایی حبیبی حبیبی
حســـــین حســـــین
) ای خاک درت تاج سرم خواهر سلطان
ب) بیمه شده با فیض دمت کشورِ ایران
پ) پیوسته به پابوسِ تو آیند ملائک
ت) تردید ندارم که توئی مریم دوران
ث) ثابت قدمم کرده دعاهای تو بانو
ج) جبریل برد سجده به خاکِ تو کماکان
چ) چون بوسه زنم بر در و دیوار حریمت
ح) حس میکنم اینجاست همان مرقدِ پنهان
خ) خوبانِ جهان در حرمت جمله گدایند
د) دم می زند از نام تو سلطانِ خراسان
ذ) ذکرش همه دم نَقلِ کرامات تو گشته است
ر) رَه یافته هر کس که در آن روضه رضوان
ز) زوار تو آری همه از اهل بهشتند
ژ) ژرف است کلامِ تو چنان آیه قران
س) سائل نکند ثانیه ای رو به اجانب
ش) شد زانکه نمک گیر تو ای حضرتِ باران
ص) صحن تو جلا داده دل و دیده ما را
ض) ضمنا شده حاتم ز کراماتِ تو حیران
ط) طوفِ حرمت را ز خدا خواسته مریم
ظ) ظاهر شده تا اینکه مقاماتِ تو بر آن
ع) عمریست که از قلبِ محبانِ خود از لطف
غ) غم برده ای ای مرجعِ تقلیدِ کریمان
ف) فرمود چه خوش عالمی از جنس حقیقت
ق) قم گشته ز فیض حرمت مرکز ایمان
ک) کی دم بتوان زد، زِ تو با مصرع شعری
گ) گر إذن به شاعر ندهد خالقِ منان
ل) لطف و کرم و جود تو هرگز مگذارد
م) محشر بشود دیده ما چون همه گریان
ن) نتوان که مرا خواند غلامِ تو یقینا
و) وقتی که غلامانِ تو هستند بزرگان
ه) هستیِ غریب الغربا، عمه سادات
ی) یک لحظه از این بی سر و پا روی مگردان
در حرمت مست از، باده بی حد شود
کاش که روزی ما، بارِ مجدد شود
هر که به قم آمده، زائر مشهد شود
دست به سینه دهد بر تو و آقا سلام
خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام
دور ز دلبر شدی نه که مقرب شدی
از میِ هجران او بسکه لبالب شدی
در پیِ او رفتی و، روز شدی شب شدی
دور رضا گشتی و یک تنه زینب شدی
آینه حضرت زینب کبری. سلام
خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام
زینب کبری شدی، چشم شدی تر شدی
شمع شدی آب از هجر برادر شدی
نامه او خواندی و بال شدی پر شدی
لیلیِ آواره، دیدن دلبر شدی
تا که ز قم آمدند، در پیِ تو با سلام
خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام
قم به تو تعظیم کرد، بر تو جسارت نشد
محمل تو پرده داشت، نور زیارت نشد
پای تو گل ریختند، خیمه که غارت نشد
روزی تو از سفر، رنج اسارت نشد
بر تو وآن بانوی زخمی و تنها سلام
خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام
عمه تو پیر شد، بسته به زنجیر شد
زود به مقتل رسید، حیف کمی دیر شد
سر که جدا شد زتن، جنگ نفس گیر شد
از قِبَل سنگ ها آینه تکثیر شد
آه چه آمد سرِ زینب علیها سلام
خواهر شاه رئوف، دختر موسی سلام
یه قرار عاشقونه زیر بارون نجف امیر کرمانشاهی متن مداحی
یه قرار عاشقونه زیر بارون نجف قطـــــره قطره اشک بی بهونه مهمون نجف
آخ دلم خونه نجف چی میشه آدم به نامـــــــش باشه یه خونه نجف
نجف خونه بابامه به ما میرسه بریم بیـــــایم
****
اگه بی ادبی نباشه مولا سالی ده تا نجــــــــف ازت میخوایم
اول همیشه نجف و بعدش همیشـــــــــه کربلا
اذون مغرب شب جمعه ها مولا مولا به ما نجـــــف بده
مولا مولا به ما نجـــــــف بده
سینه ام بوی تربت داره
روضه ات واسم برکت داره
دنیا بی تو پوچه واسم
دوست دارم عشق خاصم
تنها یارم امام حسین
راه چاره ام امام حسین
میسازی با خوب و بدم
دوست دارم امام حسین
دوست دارم امام حسین ...
با اسم تو آروم میشم
کی غیر از تو مونده پیشم
دست سردم تو دستاته
قبله من کربلاته
چی شد که دور شدم ازت
چی شد رفتم راهو غلط
دور من رو خط نکش
من که دارم تو رو فقط
تنها یارم امام حسین
راه چاره ام امام حسین
میسازی با خوب و بدم
دوست دارم امام حسین
دوست دارم امام حسین ...
تا که از عشق حسین نغمه ی دل سر دادم
هر چه آموخته بودم همه رفت از یادم
به جز از سینه زنی لطمه زنی گریه و اشک
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست
عاقل آن استُ که از عشق تو دیوانه شود
عاقلی نیست به جز عشق تو دیوانه شدن
هستِ خود دادن و آواره و بی خانه شدن
... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...
من سگ رو سیَه درگه ثاراللّهم
سگ عوعو کن این وادی و این درگاهم
مُهر تأییدو بر این سینه ی دلداده بزن
به سگ کوی خود از عشق تو قلاده بزن
یا حسین خواهر تو مرجع تقلید من است
سر شکستن زِ غم توست که تأیید من است
... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...
اگر از عشق شما دَم نزنم میمیرم
آمدم پیش تو ای شاه بزن زنجیرم
من به نام علی و آل علی حساسم
و بر این فخر فروشم که سگ عباسم
محفل عشق تو را فاطمه برپا کرده
اشک این مادر غم دیده چه غوغا کرده
بر سر نیزه شفاعت گر این عشاقی
عالم آخر همه فانی و تو هستی باقی
... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...
مدعی طعنه بزن قبله ی من کرب و بلاست
هر نفس ذکر لبان یا حسین خون خداست
مستیِ من به خدا بر اثر تربت اوست
من بمیرم که فقط غصه ی من غربت توست
شادیِ هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست
جنت بی تو عذابش زِ جهنم کم نیست
... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...
شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست
جنت بی تو عذابش زِ جهنم کم نیست
بگذار عالمیان طعنه زَنَندَم گویند
هر که خود را سگ کوی تو نخواند آدم نیست
گر طبیبانه بیایی به سر بالینم
عمر جاوید به شیرینی آن یک دم نیست
... حسین ، جانم جانم جانم جانم ...
سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
میان باید و شاید ، همیشه درگیر است
کسی که پای دلش در حصار زنجیر است
نخورده غصه ی روزی ، گدای این خانه
که لطف صاحبِ خانه ، بدون تاخیر است
نبرده رنج ، چه گنجی به ما عطا کردند
که عاشق تو شدن ، بهترین تقدیر است
به دل وصال تو را وعده دادهام هر دم
ظهورت آرزوی هر جوان و هر پیر است
زبان ز شرح فراق تو قاصر است ، آری
حدیث هجر تو را ، خون دیده تفسیر است
گناه بین من و تو جدایی افکنده
همیشه نامه ی من ، پر ز جرم و تقصیر است
خودت برای ظهور خودت دعایی کن
که ناله های دل من ، بدون تاثیر است
بیا و بند بزن چینی دل من را
دل شکسته ی من مستحق تعمیر است
نگو که از من آلوده ناامید هستی ؛
برای نوکرِ خوبی شدن ، دگر دیر است
کسی که در وسط کوچه قد عَلَم کرده
چه شد که گوشه ی خانه چنین زمینگیر است ؟
چه آمده به سرش بین آن در و دیوار
که در سنین جوانی ز زندگی سیر است
شبیه عاشق چشم انتظار می گرییم
به حال مادرتان زار زار می گرییم
www.kheyme.net . تعجیل در فرج حضرت صاحب صلوات
امدم تا که از این وضع نجاتم بدهی
از عذابت برَهانی و براتم بدهی
تو غنی هستی و من از همه محتاج ترم
مستحق نیستم آیا که زکاتم بدهی ؟
کرم توست که آورده مرا تا اینجا
پس فقط دست خود توست ثباتم بدهی
دیدی این نفس چه بازیچه ی شیطانم کرد ؟!
آمدم خاتمهای بر هَمَزاتم بدهی
خیلی از سختی جان کندن خود می ترسم
دارم امّید نجات از سَکَراتم بدهی
تو اگر اشک دهی گریه کنم نذر حسین
چه نیازی ست دگر آب حیاتم بدهی
قصه ی زندگی ام را برسان تا این که ؛
مرگ را در سفری به عتباتم بدهی
از دلم زنجیر عشق این و آن را باز کن
من به پایان آمده کارم ، خودت آغاز کن
شوق وصل تو مرا کشته است بس کن ای حبیب
با دلم بازی نکن این قدر ؛ در را باز کن
بی نیازِ مطلقی اما ز باب عاشقی
گفته ای : " من می خرم ... بنده برایم ناز کن "
من صدایم در نمی آید ؛ خجالت می کشم
در مناجاتت مرا داوود خوش آواز کن
هر شبم بی ذکر و یادت طی شد و عمرم گذشت
تو بیا و امشبم را یک شب ممتاز کن
من جوانی کرده ام آخر سرم خورده به سنگ
با دو دست رحمتت قدری سرم را ناز کن
معجزه می خواهد آخر این دل آلوده ام
با ولای مرتضی در سینه ام اعجاز کن
یا قدیمَ المَنِّ وَ الرَّحْمَة بِمَولانا الحُسَین
جلوه ی رحمانی ات را باز هم ابراز کن
سینه زن ! گیرم که بالت را شکسته معصیت
یک حسین امشب بگو تا کربلا پرواز کن
فاطمه روضه گرفته ، ای خدا لطفی کن و ...
... بهر یاری کردنش چشم مرا سرباز کن
" سنگ هم خوردی عزیزم پیرهن بالا نزن
چاره ای بر تیر آن ملعون تیرانداز کن
دستبافم را به غارت برده اند ، ای بی کفن
چادر من را بگیر و زود رو انداز کن
چه میخواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی
چه میخواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی
شب طولانی و تسبیح و سجاده چه میچسبد
بهار زود هنگام اند، شب های زمستانی
توکل بر توسل کن، توسل بر توکل کن
درین دنیای حیرانی، درین دریای طوفانی
اگر تا شام میخندی، اگر تا صبح میخوابی
تو از مردن چه میفهمی؟ تو از برزخ چه میدانی؟
خلاصه بار باید بست، یا امروز یا فردا
پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد
چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی
کفرم مبارک است، به تبریک من بیا
چرخانده ام به سوی علی"ع" قبله گاه را..
بی تو می میرم بی تو می میرم
کفر زلف تو دل و دین برده از دستم
من دلم را بر سر گیسوی تو بستم
عالمی جان را بنماید فدای تو
دل شده تنگ حرم کربلای تو
از غمت زیبا صنم و پر ز احساسم
من سگ پست حرم کوی عباسم
ای شهنشاها گذری بر گدایت کن
چونکه بگذشتی نظری زیر پایت کن
بی تو می میرم بی تو می میرم
کفر زلف تو دل و دین برده از دستم
بی تو می میرم بی تو می میرم
#سید
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
Javad Zaker - Golchin Maddahi (05).mp3
بین تموم شاهان♫♫◉
شاهم فقط حسینه♫♫◉
فقط به عشق بیبی♫♫◉
بادردوغم میسازم♫♫◉
بین همه دلبرا♫♫◉
به رقیه می نازم♫♫◉
ذکرم تا روز محشر♫♫◉
شد لعن بر امیه♫♫◉
فخرم بود در عالم♫♫◉
هستم سگ رقیه♫♫◉
ببینید ابهاالناس♫♫◉
عوعو کنم همیشه♫♫◉
فقط به عشق عباس♫♫◉
تکیه مکن به مردم♫♫◉
که صاحبت حسینه♫♫◉
عباس گفته بامن♫♫◉
آقات فقط حسینه♫♫◉
شدم سگ ابالفضل♫♫◉
ببینید ایهاالناس♫♫◉
غلاده ام روبستن♫♫◉
کنار کف العباس♫♫◉
من سینه خیز بمیرم♫♫◉
پای ضریح عباس♫♫◉
#سید
خدا حافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
حسین جان ای آبروی دو عالم
نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
برادر جان بی تو در دل صحرا
شده تنها خواهرت گل زهرا
ز زخم تنت روی ریگ بیابان
به اشک دل و سوز و آه یتیمان
تنت بی سر مانده در دل صحرا
سرت هر دم روی نیزه اعدا
سرت بر نی خون چکد به بیابان
------
کند گریه خواهر تو به هر شب
شده محمل جای روضه ی زینب
تو ای سوره ی پاره در بر زینب
مزن دست و پا در برابر زینب
------
به شهر شام در هجوم نظر ها
کند خنده دشمنت به غم ما
زند سیلی دشمنت به رخ من
دلم خون است از جسارت دشمن
حسین جان ای آبروی دو عالم
نگین سلیمان به حلقیه خاتم
#امیرالمومنین_ع_مدح
قلم لال است اما مینویسم داستانش را
من و مدح علی؟! حتی نمیبردم گمانش را
علی را بی خدا اصلاً، خدا را بی علی هرگز
نه میخواهم چنینش را؛ نه میخواهم چنانش را
نه تنها مجلس خود را، بنا بر گفتهی احمد
مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را
بهقربان وجودی که وجودم از وجود اوست
چنان میخواهمش آری که هر موجود جانش را...
خدا فرموده قبل از خلقت عالم علی بودهاست
و من اصلاً نمیفهمم مکانش را، زمانش را
بگویم فاش حیدر کیست، ممسوس خداوند است
زبانم تند میراند که میگیرم عنانش را
همیشه از خودم میپرسم و هربار میمانم
چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را
ضریحش که بهجایخود، دلم آنقدرها تنگ است
کسیکه یاعلیگفته است میبوسم دهانش را
زمان خطبهخوانی، او سخنران نه، سخنداناست
که منبر میبرد حظ شیوهی فنّ بیانش را
قسیمٌ النّار والجَنّه، علی تنها علی بودهاست
کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را
خدا آغاز خلقت یاعلی گفتهست، پس حتماً
به پایان میبرد با "یاعلی" کار جهانش را
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
قلم لال است اما مینویسم داستانش را
من و مدح علی؟! حتی نمیبردم گمانش را
علی را بی خدا اصلاً، خدا را بی علی هرگز
نه میخواهم چنینش را؛ نه میخواهم چنانش را
نه تنها مجلس خود را، بنا بر گفتهی احمد
مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را
بهقربان وجودی که وجودم از وجود اوست
چنان میخواهمش آری که هر موجود جانش را...
خدا فرموده قبل از خلقت عالم علی بودهاست
و من اصلاً نمیفهمم مکانش را، زمانش را
بگویم فاش حیدر کیست، ممسوس خداوند است
زبانم تند میراند که میگیرم عنانش را
همیشه از خودم میپرسم و هربار میمانم
چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را
ضریحش که بهجایخود، دلم آنقدرها تنگ است
کسیکه یاعلیگفته است میبوسم دهانش را
زمان خطبهخوانی، او سخنران نه، سخنداناست
که منبر میبرد حظ شیوهی فنّ بیانش را
قسیمٌ النّار والجَنّه، علی تنها علی بودهاست
کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را
خدا آغاز خلقت یاعلی گفتهست، پس حتماً
به پایان میبرد با "یاعلی" کار جهانش را
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e