مرا ببین کہ ایستادهام
پس از تمام ِ رنجها
چونان جوانہ در بھار ؛
مرا ببین هنوز هم جسور
مرا ببین هنوز هم ، قرار !
مَتروکات
_
ارغوان ؛
بِیرقِ گلگون بهار
تو براَفراشته باش
شعرِ خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش؛
تو بخوان نغمهی ناخواندهی من
ارغوان ، شاخهی همخونِ
جدا ماندهی من ..
#هوشنگ_ابتهاج🌱
_
ولی من عاشق ِ سرسبزیِ این باغچم ..
عاشق ِ اون نهالِ نارنجی که میوه نداره ولی برگاش عطر ِ تندِ پرتقالرو میدن ؛
عاشق ِ بوتهی گُل رُزِ صورتی، که این بهار اولّین غنچهشو داده و بوتهی گُلِ سرخِ قدیمیای که از وقتی یادمه بود و هرسال با گلهای قرمزش چشمامونو نوازش میکرد ..
من عاشقِ برگای مغز پستهایِ درخت انارم وقتی نگاهِ آفتاب روشون میوفته و سبزیش درخشان تر میشه ؛
عاشقِ گلدون لبریز شدهی گُلِ یَخو گلای بنفشِ ریزشم ..
من حتّی عاشقِ سبزیِ نعنا هاییام که فرشِ باغچه شدن، عاشقِ پیازهای نرگسو سبزیهای دیگهای که همه دست نشوندهی مامانبزرگن ؛
اگه جایِ من بودیو بالای سرت رو نگاه میکردی؛ حتماً تو هم عاشقِ جوونههای سبزِ کمرنگِ شاهتوت و سرشاخههای آرایش شدهی درخت میشدی ..
و عشق کلمهی کوچکیست برای توصیفشان
و این است معجزهی بهار .(:
- #آذین
- ۰۱/۰۱/۰۲