eitaa logo
متروکه .
922 دنبال‌کننده
112 عکس
22 ویدیو
0 فایل
بسم ِخالق ِقلب های ترک خورده :) . متروکه ؟ ترک شده . - شاید خدا نگاهی به قلب شاعرمان کند ؛ و زمانی در این روزگار دست هایمان بهم گره بخورد . کپی ؟ لا . کاغذ ُقلم یادتون نره *
مشاهده در ایتا
دانلود
توبه کردم که دِگر عاشق چشمی نشوم ، لذت دیدن چشم تو مگر میذارد ؟
زخم بیهوده مَزَن، سینه‌ام از قلب تُهی است.
-
سجده‌ی طولانی‌ام از دین و ایمانم که نیست ؛ عکسِ تو در جانمازم هست ، هِی می‌بوسمش :)
تو را اندازه‌ی سربازِ غمگینی که از بُرجک ؛ شبی در اوجِ غُربت سَر دهد آواز ، دلتنگم !
شده‌ نزدیک ؛ که هجرانِ تو ما را بکشد !
گُفت اورا توصیف کن ، گفتم : او جان می دهد به تن ِخسته ی من :)
رفته‌ام پیوندِ اعضا فُرم هم پُر کرده‌ام ؛ کلِ اعضایم برای خلق ، قلبم مالِ تو:)!
دانشکده شعرِ مریدانِ لبت گرچه شلوغ است ؛ مشروط حقوقِ لب شاعر شده‌ام ، بنده وکیلم ؟
ز هشیاران عالم هرکه را دیدم غمی دارد ، دلا دیوانه شد دیوانگی هم عالمی دارد .
نه سر ِ دیدن و نه ذوق ِ شنیدن داریم . . .
:(
آنچه در یادش نمآنده ، یاد ماست‌.
مذهبی بودم ولی دل باختم تا دیدمت .. عشق ، گاهی مومنان را هم هوایی می‌کند !-
نزدیک نیا ، با تو مرا حادثه ای نیست این آدم ویران شده ازدور قشنگ است ؛
گیسوان و چشمان و لبانت به کنار لبخندت جهان را روشن می‌کند . .
رو ندارم که بگویم صنم و عشق منی ، مذهبی بودن ما دردسری شد که نگو :)!
-
آشوب تر از هر امواج دریا ام ...
در راهِ رسیدن به تو گیرم که بمیرم ، اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم ، یك قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا ، افتادم و باید بپذیرم که بمیرم ، یا چشم بپوش از منو از خویش برانم ، یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم ، این کوزه ترك خورد چه جای نگرانیست ، من ساخته از خاكِ کویرم که بمیرم ، خاموش مکن آتشِ افروخته ام را ، بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم .
لیلیِ من! روزگار ما پر از مجنون نماست هر کسی"شیرین" صدایت میزند فرهاد نیست .
فارغ التحصیل درس دلبری هستی جناب من هم از بخت بدم مشروط چشمان توام .
صَنما چگونه گويم ، كه تو نورِ جانِ مایی
نمیدانم به جنگل هوای مه آلود بنگرم یا به چشمان به رنگ خورشید تو ..:)
صد وعده‌ی امید به دل داده ام دروغ چون من مباد هیچ‌کسی شرمسار خویش ..
جای تسبیح است فقط در بین دست او ولی دست من دارد به تسبیحش حسادت می‌کند ؛
مثل ِعکس ِرخ ِمهتاب ك افتاده در آب ، در دلم هستی ُبین ِمن ُتو فاصله هاست .
-
جای پای نفست ماندہ به صحرای خیال ، ای فراسوی تجسم ، بہ دلم جا داری .
من نوشتم عاشقش هستم ولی او در جواب ؛ هی نوشتُ هی نوشتُ هی نوشتُ پاک کرد .